سال جدید میلادی در شرایطی آغاز شد که تنشهای ژئوپلیتیکی سالهای گذشته را به همراه خود یدک میکشد و امروز دنیا در شرایطی به سر میبرد که منازعات مسلحانه کوچک و بزرگی در اطراف آن وجود دارد. جنگ روسیه و اوکراین، بحران غزه، رجزخوانیهای روزمره کره شمالی و جنوبی و مسئله تایوان و چین از مهمترین تنشهای موجود امروز جامعه بینالمللی هستند که البته همه آنها ریشه در دهههای گذشته دارند. اما به هر حال افزایش این تنشها چه در فضای رسانهای و چه در صفحات یوتیوبرهایی که دیدگاه آخرالزمانی دارند و از پیشگوییهای بابا ونگا گرفته تا نوستراداموس وحتی خانواده سیمپسونها در تحلیلهای خود استفاده میکنند منجر به شکلگیری این سوال شده که آیا «جنگ جهانی سوم» نزدیک است؟
در این گزارش قصد داریم با نگاهی واقعبینانه پاسخی منصفانه به سوال مطرح شده بدهیم؟
جنگ جهانی یعنی چی؟
برای پاسخ به این سوال ابتدا به مفهوم «جنگ جهانی» که تا کنون دو مرتبه به خاطر زورآزمایی و جهان خواهی چند کشور «ابر قدرت» دامن بشریت را به آتش کشیده نگاهی میاندازیم. همانطور که از معنای لفظی این عبارت پیداست منظور از جنگ جهانی، منازعه مسلحانهای تمام عیار است که به تمام کشورهای جهان و حتی آنهایی بیطرف هستند سرایت کند و آنها مجبور باشند به نفع یکی از بلوکهای قدرت سلاح دست بگیرند. حال که با مفهوم جنگ جهانی آشنا شدیم به برخی از بحرانهای امروز دنیا نگاهی میکنیم و در نهایت به این سوال پاسخ میدهیم که آیا چالشهای امروز زنگ خطر یک جنگ جهانی جدید را به صدا در آوردهاند یا پیام دیگری را مخابره میکنند؟
وضعیت روسیه – اوکراین
از جنگ روسیه با اوکراین دو سال میگذرد و به زعم خیلیها روسیه تا اینجای کار پیروز میدان بوده است. اما در روزهای اخیر و پس از افشا شدن یک فایل صوتی از نشست افسران ارتش آلمان کرملین مدعی شد که ناتو قصد حمله به خاک روسیه را دارد. از سمت دیگر، رسانههای غربی مثل انبیسی نیوز میگویند این افشاگری بخشی از «جنگ اطلاعاتی» طولانی مدت ولادیمیر پوتین علیه غرب است و مکرون از طرف دیگر به اعزام سربازان ناتو به اوکراین پافشاری دارد.
در شرایط فعلی روسیه تحلیل برخی از افراد مانند گرانت شاپس؛ وزیر دفاع بریتانیا این است که جهان ممکن است در پنج سال آینده درگیر جنگ با چین ، روسیه و کره شمالی و ایران شود (البته از زعم آنها منظور از جهان، آمریکا و اروپای غربی است) و برخی هم از «جنگ سرد» جدید صحبت میکنند و در این بین فردی مانند زلنسکی که نقش عروسک خیمهشببازی و سپر بلای آمریکا را بازی میکند مدام سعی دارد تا غرب را قانع کند که عدم دفع حمله روسیه جهان را به کام یک جنگ جهانی سوم میکشاند!
وضعیت فلسطین – رژیم صهیونیستی
تا پیش از حمله 7 اکتبر و آغاز تجاوز بیسابقه رژیم صهیونیستی به غزه، درگیریهای نیروهای مقاومت فلسطین و اشغالگران صهیونیست به مدت 75 سال در جریان بوده است. اتفاق جدیدی که در این مدت افتاد عیان شدن جهانی خوی وحشیگری صهیونیستها و ایفای نقش کشورهای عضو مقاومت بود. گروههایی که هیچگاه هیچکس فکر نمیکرد روزانه به پایگاهها و کشتیهای ایالات متحده آمریکا در عراق، سوریه و دریای سرخ حمله کنند! به زعم خیلیها این جنگ همان جنگ در سایه ایران و رژیم صهیونیستی است که از طریق گروههای نیابتی دنبال میشود و این احتمال وجود دارد که به رویارویی مستقیم این دو ختم شده و در نهایت با باز شدن پای روسیه و چین به حمایت از ایران و آمریکا به حمایت از رژیم صهیونیستی منجر به جنگ جهانی شود. فرد شاخص دیگری که وضعیت کنونی منطقه غرب آسیا را در آستانه جنگ جهانی سوم میداند کسی نیست جز دونالد ترامپ!
وضعیت چین – تایوان
اما به اجماع اکثر کارشناسان، بزرگترین چالش تنشهای فعلی در قرن 21 ماجرای جزیره تایوان باشد. جزیرهای که چین آن را جزء لاینفک خاک خود میداند و آمریکا بر خلاف قواعد بینالمللی مبنی بر احترام به حاکمیت ارضی کشورها، آن را کشوری مستقل میداند. موضع شی جین پینگ در ماههای اخیر نسبت به تایوان تندتر شده و افراد جدایی طلب را محکوم کرده و با استمرار استقلال تایوان قویاً مخالفت میکند. در این وضعیت اکثر کارشناسان معتقدند «اگرچه تنش قریبالوقعی در کار نیست اما هر تهاجمی یکی از خطرناکترین رویدادهای قرن حاضر خواهد بود و عواقب اقتصادی فاجعه باری را به همراه خواهد داشت.»
کره شمالی – جنوبی
اگرچه تنش بین این دو کره هم که یک پای ثابت آن مثل تمامی بحرانها آمریکا است قضیه امروز و دیروز نیست. اما به هرحال جدالهای لفظی و قدرتنماییهای گاه و بیگاه کیم جونگ اون از زمانی که مذاکرت سال 2019 او با دونالد ترامپ در آن دیدار واقعا تاریخی به سرانجام نرسید رو به افزایش است چرا که پیونگ یانگ از آن پس به شدت بر مدرن سازی زرادخانههای هستهای و موشکی خود تمرکز کرده است. او در سخنرانی سال نو خود هشدار داد که اقدامات ایالات متحده و متحدانش شبه جزیره کره را تا آستانه جنگ هستهای پیش برده است و منجر شده آنها فعلا به رقابت با کره جنوبی ادامه خواهند داد و فعلا از آشتی خبری نیست.
جنگ ابرقدرتها یا انتقال قدرت؟
تمامی تنشهای یاد شده را اجمالا مرور کردیم تا بدانیم کسانی که حرف از جنگ سوم جهانی میزنند چه دلیلی برای ادعای خود دارند. اما واقعیت چیست؟! اگر بخواهیم به تمامی این جریانها واقعی نگاه کنیم… جهان ما همین امروز درگیر جنگ است، البته نه یک جنگ تمام عیار و به قول برخی سیاستمداران و رسانهها «جنگ جهانی» ، بلکه جنگهای پراکنده در گوشه نقاط جهان همانطور که تقریبا در دو یا سه سال اخیر مشاهده میکنیم. بسیاری از کارشناسان و اندیشمندان آمریکایی و غربی معتقدند که نظام تک قطبی به ریاست آمریکا از بین رفته و هژمونی آمریکا در حال فروپاشی است. بنابراین جهان جدید جهان دو قطبی هم نخواهد بود بلکه یک جهان چند قطبی است که آمریکا، چین، روسیه، ایران و کره شمالی بازیگران مطرح آن خواهند بود.
بنابراین شرایط پرهیاهوی دنیای امروز را نباید با نزدیک بودن یک جنگ جهانی به تعریفی که در ابتدای گزارش اشاره کردیم اشتباه گرفت. جهان امروز دوران گذار را طی میکند و میتوان گفت تقریبا تمامی تنشهایی که از آنها صحبت کردیم برای ایفای نقش پررنگتر در آینده اقتصادی جهان است. جنگهای پراکنده امروز که ادامهدار هم خواهد بود برای سفتکردن جای پای قدرتهای جدید در پازل اقتصادی جهان در یک قرن آینده است و هیچیک از قدرتهای امروز دنیا به رغم رجزخوانیهای رسانهای تمایلی به یک جنگ جهانی را در شرایطی که هریک از آنها یک قدرت هستهای هستند، ندارند چرا که ویرانیهای یک جنگ هستهای حتی در مقیاس کوچک قطعا دو طرفه خواهد بود و هر دوطرف جنگ را به اندازه چند قرن به عقب میاندازد. بنابراین فعلا از جنگ ابرقدرتها و جنگ جهانی خبری نیست و تنشهای امروز دنیا حتی اگر گستردتره هم شود با آنچه که «جنگ جهانی» میدانیم فاصله بسیار زیادی دارد و بعید به نظر میرسید چنین جنگی در آینده نزدیک در راه باشد.
برزو صدری