جنگ غزه و شکاف های درونِ جهان غرب

«به تازگی نشریه “نیویورک تایمز” اعلام کرده که به نسخه ای از یک نامه دست یافته که در قالب آن، قریب به ۸۰۰ مقام آمریکایی و اروپایی، به صراحت از سیاست رسمی دولت آمریکا در قالب جنگ غزه انتقاد کرده اند و خواستار پایان‌بخشی به سیاست های مغرضانه و استانداردهای دوگانه در این رابطه شده‌اند.»

قریب به 4 ماه از آغاز جنگ غزه می گذرد. جنگی که تاکنون موجب به شهادت رسیدن بیش از 27 هزار فلسطینی و زخمی شدن قریب به 70 هزار تن دیگر شده و البته که هزاران فلسطینی نیز در نتیجه بمباران‌های سنگینِ رژیم اشغالگر قدس علیه غزه، همچنان مفقود بوده و یا زیر آوار هستند. جنگی که از نظر نرخ کشتار غیرنظامیان به مرگبارترین جنگِ قرن بیست و یکم تبدیل شده است.

البته که در وضعیت کنونی، تقریبا تمامی مردم نوار غزه از بحران گرسنگی و آواره شدن از خانه و کاشانه خود رنج می‌برند و خطر شیوع بیماری های واگیردار در میان آن ها به دلیل نبودِ بهداشت هم تا حد زیادی افزایش یافته است. در این میان، حمایت های همه جانبه دولت آمریکا از رژیم صهیونیستی در بحبوحه جنگ غزه، از دید بسیاری از ناظران و تحلیلگران، نمودی عینی از اشتباه بزرگ واشینگتن قلمدا می شود که البته هزینه های سرسام‌آوری را نیز برای آمریکایی ها به بار آورده است.

در این راستا، به تازگی نشریه “نیویورک تایمز” اعلام کرده که به نسخه ای از یک نامه دست یافته که در قالب آن، قریب به 800 مقام آمریکایی و اروپایی، به صراحت از سیاست رسمی دولت آمریکا در قالب جنگ غزه انتقاد کرده اند و خواستار پایان بخشی به سیاست های مغرضانه و استانداردهای دوگانه واشینگتن در بحبوحه جنگ مذکور شده اند.

نکته قابل تامل اینکه اخیرا شورای شهر شیکاگو نیز در اقدامی معنادار قطعنامه ای را صادر کرده و خواستار برقراری آتش بس فوری در جنگ غزه شده است. تاکنون چیزی در حدود 70 منطقه شهری در آمریکا به صراحت حمایت خود را از پایان جنگ غزه و توقف نسل کشی صهیونیست ها در نوار غزه اعلام کرده اند. در این رابطه، شهر شیکاگو بزرگترین شهر آمریکایی بوده که شورای شهر آن اقدام به انجام حرکت مذکور کرده است. از این منظر، تحولات اخیر، حداقل حامل 2 نکته مهم و محوری هستند.

اول اینکه اینطور به نظر می رسد که دولت آمریکا بیش از هر زمان دیگری در حوزه منطقِ اقناعی خود(با محوریت جنگ غزه) برای دو گروه نخبگان سیاسی و افکار عمومی، دچار مشکل شده و دیگر نمی تواند با ابزارهای سیاسی و رسانه ای، در معادله جنگ و درگیری میان فلسطینی ها و رژیم اشغالگر قدس، دست به تحریف واقعیت ها بزند و سفسطه کند و باطل را حق نشان دهد. از این منظر، بیراه نیست اگر بگوییم دولت آمریکا و سیاست رسمی آن در رابطه با جنگ غزه، در میان مردم این کشور و نخبگان سیاسی آن، به سمت انزوا حرکت می کند و به تدریج، بسیاری به پرهزینه بودن رویکردهای واشینگتن در این رابطه پی برده و خواهند برد.

معادله ای که در نوع خود حامل پالس های معناداری در مورد آینده تحولات سیاسی و نظامی در قالب جنگ غزه است و البته که پیام های قابل توجهی را نیز در رابطه با موضع آمریکا با محوریت جنگ غزه و مخدوش شدن اعتبار بین المللیِ متصور واشینگتن مخابره می کند.

دوم اینکه این گزاره که بسیاری تصور می کنند سیاست آمریکا در رابطه با اسرائیل و جنگ غزه یک سیاست منسجم و پرقدرت است، به هیچ عنوان صحیح نیست. در حقیقت، سیاست واشینگتن در رابطه با معادله جنگ غزه، شبیه به بنای زیبایی است که مملو از شکاف و تَرَک است و هر لحظه انتظار می رود که دچار فروپاشی شود.

به بیان ساده تر، سیاست رسمی واشینگتن در این رابطه، چندان به حمایت های گسترده ای در قلب سازوکارهای سیاسی و نخبگانی و افکار عمومی این کشور کشور متکی نیست. گزاره ای که جریان های سیاسی و رسانه ای غالب در آمریکا سعی دارند تا تصویری وارونه از آن ارائه کنند و از واحد بودن و نَه چندصدایی آمریکا در زمینه نوعِ نگاهش به معادله جنگ غزه خبر می دهند. این در حالی است که دروغ های بیشمار واشینگتن در این رابطه، هر روز بیشتر از روز قبل آشکار و هویدا می گردد.

دیدگاهتان را بنویسید