عوامل موثر بر رونق اقتصاد فرهنگ در ایران

فرهنگ و اقتصاد به عنوان دو بخش اصلی جامعه، تاثیرات متقابلی بر یکدیگر و بر پیکره جامعه دارند. در این بین اقتصاد فرهنگ از طریق تحلیل های اقتصادی و تخصیص بهینه منابع به فعالیت های فرهنگی، متناسب با اهداف فرهنگی جامعه با اقتصادی کردن فرهنگ، به غنای فرهنگ و رشد اقتصادی جامعه کمک کرده و سهم عظیمی را در حل مشکلات اساسی و پیشبرد اهداف گوناگون یک نظام اجتماعی داراست. اقتصاد فرهنگ به واسطه قدرت نرم نهفته در محصولات خود، نقش تعیین کننده و سرنوشت سازی در مسیر پیشرفت، استقلال و اقتدار یا انحطاط و سلطه پذیری جوامع دارد. همچنین از سویی دربرگیرنده اقتصاد، با تمامی ویژگی ها و از سوی دیگر دربرگیرنده فرهنگ و موضوعات مرتبط با آن است.

ضرورت و اهداف پژوهش

اقتصادفرهنگ از سویی دربرگیرنده اقتصاد، با تمامی ویژگی ها و از سوی دیگر دربرگیرنده فرهنگ و موضوعات مرتبط با آن است. کشورهایی که به اهمیت استراتژیک اقتصادفرهنگ و صنایع فرهنگی پی برده و اقدامات مناسبی انجام داده اند، امروزه از نظر اقتصادی و همچنین نفوذ فرهنگی، در سطح بین المللی، موقعیت ممتازی دارند و به عکس کشورهایی که به دلایل مختلف، از این بخش غفلت کرده اند، امروز به هجوم محصولات و محتواهای فرهنگی بیگانه گرفتار شده اند. این حوزه سهم چشمگیری در دسترسی افراد به اطلاعات، آموزش، فرهنگ و نیز اشتغالزایی دارند و در ارائه تصویر فرهنگی یک کشور با ملت و ایجاد جایگاه مناسب در اقتصاد بین المللی موثراست. لذا «بررسی عوامل موثربر رونق اقتصادفرهنگ در ایران»، گامی برای شناخت ابعاد مغفول مانده و ارتقاء دانش آن است. این پژوهش کیفی، از نوع نظریه برخاسته از داده هاست. افراد، با نمونه گیری هدفمند با تنوع حداکثری، ازبین صاحبنظران و عواملی که حوزه های گوناگون اقتصادفرهنگ را علمی یا عملی تجربه کرده بودند، انتخاب شدند. اطلاعات با مصاحبه عمیق، جمع آوری، و همزمان با رویه های تفضیلی در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی؛ به روش استروس و کوربن، تجزیه و تحلیل شد.

تعریف اقتصاد فرهنگ و ساختارکلی اقتصاد فرهنگ در ایران

اقتصاد فرهنگ عبارت است از تخصیص بهینه منابع به تولید و توزیع کالاها و خدمات فرهنگی، ازطریق تحلیل های اقتصادی، متناسب با اهداف فرهنگی. اقتصاد فرهنگ شاخه ای علمی، برخاسته از علوم اقتصاد و فرهنگ است که درآن بکارگیری تئوری های اقتصادی استاندارد، با درنظرگرفتن شرایط ویژه آن در فرهنگ، محقق می شود. امروزه گسترش صنایع فرهنگی به عنوان یک موضوع جدید در کشور ایران مطرح شده است. اما جایگاه هزینه های فرهنگی در سبد هزینه های خانواده، از جمله آمار سرانه مطالعه کتاب، به خوبی بیانگر پایین بودن تولید و مصرف فرهنگی است. ریشه و علت اصلی این امر را نه تنها در عامل اقتصادی، بلکه در فضای فکری و اجتماعی جامعه باید جست و جو کرد. جایگاه ایران در صنعت چاپ و نشر، فیلم و سینما، صنایع دستی، بازی های رایانه ای و سایر فعالیت ها و خدمات متنوع فرهنگی، بسیار پایین تر از جایگاهی متناسب با ظرفیت ها و فرصت های آن است. لذا ورود کارآمد به این عرصه و حصول نتایج متوقع فرهنگی و اقتصادی از آن، نیازمند شناخت و درک صحیح و عمیق از عوامل موثر بر اقتصادفرهنگ در ایران و ارائه چارچوب علمی و نظری است که خلا آن به شدت احساس می شود. لذا در ادامه به شرایط و عوامل کلیدی تاثیرگذار و تاثیرپذیر از ساختار اقتصادفرهنگ ایران پرداخته شده است.

شرایط و عوامل کلیدی تاثیرگذار و تاثیرپذیر از ساختار اقتصاد فرهنگ ایران

رونق اقتصاد فرهنگ در گرو شناخت جایگاه آن است. لذا بررسی عوامل موثر بر رونق اقتصاد فرهنگ در ایران گامی برای شناخت ابعاد مغفول مانده و ارتقای دانش آن است. از این رو در ادامه به شرایط و برخی از عوامل کلیدی ذیل این شرایط که تاثیرگذاری و تاثیرپذیری از ساختار اقتصاد فرهنگ ایران دارند؛ اشاره شده است.

شرایط علی رونق اقتصاد فرهنگ

  • مشخص کردن حیطه و مرزهای فرهنگی و اقتصادی برای کالا و خدمات فرهنگی: عدم قطعیت در تعریف کالا و خدمات فرهنگی و مرز دقیق بین آن ها با سایر کالاها و خدمات، برای تعیین سهم آن ها در اقتصاد کشور، موجب شده تا مدیران و برنامه ریزان کشور فاقد انگیزه برای مطالعه و تحلیل ابعاد اقتصادی فعالیت های فرهنگی باشند.
  • نگاه اقتصادی به کالا و خدمات فرهنگی: در ایران به فرهنگ به عنوان یک مولد اقتصادی و پشتوانه اقتدار دفاعی نگریسته نمی شود لذا نهاد تولید ثروت تلقی نشده و صرفا به منزله مرکز هزینه دیده می شود که مخارج آن باید از حساب بیت المال تامین شود.
  • توجه به نیاز و ذائقه مصرف کننده: یکی از ویژگی های اصلی فرهنگ تجاری شده، تکیه شدید آن بر نیروهای بازار است. آزادی انتخاب برای مصرف کنندگان اصلی خدشه ناپذیر در اقتصاد است. تولیدی که نتواند پشتوانه رونق بازار را متناسب با نیاز و ذائقه مشتری در محتوا، قالب، قیمت و خدمات برای خود فراهم کند، صرفا هدر دادن منابع است.

راهبردهای موثر بر ساختار اقتصاد فرهنگ

  • ارائه الگوی تخصیص همسو با نظام ارزشی جامعه: یکی از دلایل نابسامانی کشور در فرهنگ و برنامه ریزی فرهنگی، مسئله تخصیص هزینه ها در فرهنگ است؛ زیرا فعالیت های فرهنگی براساس یک الگوی مناسب اولویت بندی نشده اند و امکان اعطای امکانات مناسب به آن ها وجود ندارد.
  • اندازه گیری دقیق سهم بخش فرهنگ در اقتصاد ملی: به دلیل فقدان آمار و اطلاعات دقیق اندازه گیری سهم بخش فرهنگ در حساب های ملی و مخارج دولت و جامعه، نمی توان تصویری از جایگاه آن در اقتصاد ارائه کرد.

شرایط مداخله گر

  • بازار مطمئن برای بازگشت سرمایه: ثبات بازار، برگشت سرمایه و سودآوری اقتصادی و فرهنگی، عامل جذب سرمایه مادی و معنوی سرمایه گذار به بازار است.
  • سرعت انتقال اطلاعات: سرعت انتقال اطلاعات به کمک فناوری های پیشرفته ارتباطی که به انباشت اطلاعات در سطح وسیعی منجر شده است، باعث تقویت تولید و عرضه در بازار کالاهای فرهنگی در سطح بین المللی می شود.

شرایط زمینه ای

  • رانت، پارتی، تساهل و تسامح: توجه به روابط به جای ضوابط برای گریز از قانون یا اجرای تبعیض آمیز آن فقط برای عده ای، همچنین تبعیض در میزان و نوع حمایت مانع پیشبرد اهداف اقتصاد فرهنگ است.
  • کم توجهی و تضییع حقوق مادی و اعتبارات معنوی بخش خصوصی: یکی از عوامل کم رونقی تولیدات مطلوب همین کم توجهی، بی اعتمادی و رفتار تحقیرآمیز با هنرمندان و نویسندگان است.

 

پیامدها، فواید و حوزه تاثیر اقتصاد فرهنگ

اقتصاد فرهنگ در هرجامعه مبتنی بر نظام اقتصادی و نظام فرهنگی آن جامعه شکل می گیرد. رابطه فرهنگ و اقتصاد دو سویه است و همان گونه که فرهنگ بر اقتصاد تاثیر می گذارد، اقتصاد هم بر فرهنگ تاثیر متقابل دارد و فرهنگی که در اقتصاد جاری می شود در بستر اقتصاد پرورش می یابد. برخی از پیامدهای و تاثیرات حوزه اقتصاد فرهنگ کشور در زیر اشاره شده است:

  • تاثیر مستقیم و غیرمستقیم اقتصاد فرهنگ بر روی مسائل اقتصادی کشور؛
  • حفظ و پیشبرد انتقال فرهنگ؛
  • تقویت اقتدار و امنیت کشور؛
  • حفظ محیط زیست.

پیشنهادات کاربردی

پیامد های بی شمار و تعیین کننده اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و زیست محیطی حاصل از رونق اقتصاد فرهنگ از یک طرف وآسیب های مخرب ناشی از بی توجهی به آن از طرف دیگر، بیانگر ضرورت توجه جدی به این حوزه سرنوشت ساز در دنیای امروز است. امروزه تقویت دانش و ارائه چار چوب تئوری و نظام جامع فرهنگی بومی و شناخت جایگاه اقتصاد فرهنگ در بین مردم و مسئولین، همچنین قطع وابستگی دولت ها از نفت، اساسی ترین شرایط علی رونق اقتصاد فرهنگ در ایران هستند که تاکنون مورد غفلت واقع شده اند. از این رو در ادامه پیشنهادات کاربردی جهت شکل گیری ساختار صحیح و کارآمد اقتصاد فرهنگ ارائه شده است:

  • تدوین نقشه جامع نظام فرهنگی کشور توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام بر اساس اسناد بالا دستی نظام؛
  • سرمایه گذاری دولت در حمایت از بخش خصوصی برای آماده سازی زیر ساخت ها و تولید مواد اولیه مورد نیاز بخش اقتصاد فرهنگ به صورت داخلی؛
  • ایجاد و حمایت دولت از بخش خصوصی برای راه اندازی اندیشکده ها، پژوهشکده ها و واحدهای تحقیق و توسعه؛
  • کمک دولت و بخش عمومی، به راه اندازی کسب و کارهای کوچک فرهنگی زودبازده با سرمایه گذاری کم و اشتغال زایی بالا، از جمله مشاغل خانگی و شبکه سازی آنها برای تسهیل در حمایت و فروش.
  • آموزش مستقیم و غیر مستقیم کودکان و نوجوانان در مورد اصول روابط اقتصادی بازار، منطبق با آموزه های نظام اقتصاد اسلامی و فرهنگ کار، توسط خانواده ها و آموزش و پرورش از بدو ورود به مدرسه تا دانشگاه؛
  • ایجاد پایگاه داده ها و دقت اندازه گیری آمار و اطلاعات کار آمد و قابل استفاده بخش اقتصاد فرهنگ، توسط وزارتخانه های مرتبط، اعم ارشاد و صمت، جهت استفاده در بخش فرهنگ، اقتصاد و سایر بخش ها.

جمع بندی

لزوم تقویت دانش و ارائه چارچوب تئوری و نظام جامع فرهنگی بومی و شناخت جایگاه اقتصادفرهنگ دربین مردم و مسئولین، همچنین قطع وابستگی دولت ها از نفت، اساسی ترین شرایط علی رونق اقتصادفرهنگ ایران هستند که تاکنون مورد غفلت واقع شده اند. ازطرف دیگر تدوین سیاست های کلی کارآمد درحوزه اقتصادفرهنگ براساس شرایط و تحلیل های اقتصادی و ملاحظات فرهنگی، گفتمان سازی پیرامون شناخت جایگاه اقتصادفرهنگ، بهبود فضای کسب وکار فرهنگی، اصلاح نظام اقتصادی و ایجاد شریان سالم اقتصادی برای شکل گیری بازار اقتصادفرهنگ در ایران و راه اندازی کسب و کارهای کوچک تولیدی؛ راهبردهای اصلی هستند که در شکل گیری ساختار صحیح و کارآمد اقتصادفرهنگ موثرند. اما این استراتژی ها خود از شرایط مداخله گر مهمی از جمله بی رغبتی مردم و مسئولین برای ورود فعال در تولید و مصرف فرهنگ، سبک تربیت خانوادگی و میزان آشناسازی و اطلاع رسانی به افراد در مورد نیازهای فرهنگی و فرآیند تولید و مصرف آن، همچنین شرایط محیطی و زمینه ای مهمی چون نابسامانی واردات و صادرات محصولات فرهنگی، کم توجهی و تضییع حقوق مادی و اعتبارات معنوی بخش خصوصی، رانت و پارتی، تساهل و تسامح و نقش تعیین کننده سرمایه داران و واسطه ها در سلامت یا تخریب بازار؛ متاثر هستند. لذا باتوجه به وضعیت راکد و بی رونق اقتصادفرهنگ در ایران، و با توجه به پتانسیل خوب ایران در تولید و مصرف، کشور نیازمند ایجاد یک نهاد متولی متخصص دلسوز و برنامه ریز، همچنین توجه ویژه و شتاب مسئولین در ورود فعال به این حوزه است که تاخیر در آن سرمایه های مادی و معنوی جامعه را برای همیشه برباد خواهد داد.

 

زهرا مسعودی نیا 

دیدگاهتان را بنویسید