با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
تمایل امارات متحده عربی برای تبدیل شدن به بازیکن مهم مستقل ژئو سیاسی در خاورمیانه با احتیاط و حسادت زیادی از سوی واشنگتن و تل آویو ارزیابی می شود و آشکارا، این کشورها تمایلی برای آزاد کردن ابوظبی از قفس خود ندارند.
تلاش ابوظبی برای تغییر استراتژی خود در استفاده از ثروت نفت و قدرت نظامی برای حمایت از متحدان و تضعیف مخالفان به نفع دیپلماسی اقتصادی، توجه بسیاری از تحلیلگران را به سوی خود جلب کرده است. این دگرگونی به ویژه، پس از این که پیامدهای اپیدمی ویروس کرونا به اقتصاد کشور ضربه وارد کرد و دولت جو بایدن به قدرت رسید، کاملا مشهود است.
در مورد ازسرگیری روابط امارات با ایران، تمایل ابوظبی برای استفاده از دیپلماسی اقتصادی کاملا روشن است. امارات متحده عربی در صدر فهرست کشورهای صادر کننده کالا به ایران قرار دارد و در میان وارد کنندگان کالاهای ایران، رتبه سوم را به خود اختصاص داده است. ایران برای فروش کالاهای خود، به شدت به امارات متحده عربی وابسته است و تلاش می کند پیامدهای تحریم ها را کاهش دهد.
بنابراین، جای تعجب ندارد که تل آویو آشکارا با تاکید بر موضع ضد ایرانی خود از نزدیک سفر طحنون بن زاید، مشاور امنیت ملی امارات به تهران را دنبال کرد. در سفر نفتالی بنت به ابوظبی، مساله قرابت امارات متحده عربی با ایران یکی از موارد اصلی در گفت وگوها بود.
با توجه به آن که هنوز ازسرگیری مذاکرات هسته ای در وین نتیجه بخش نبوده است، امریکا و اسرائیل در جستجوی راه هایی برای اعمال فشار بر ایران برآمده اند تا قابلیت مذاکره را در ایرانی ها افزایش دهند. در این رابطه که ابوظبی دومین یار تجاری تهران محسوب می شود، کلید افزایش فشار بر ایران، این کشور عربی به شمار می رود.
با این وجود، بعید به نظر می رسد که چنین فشارهایی بر امارات متحده عربی، موفقیتی را برای واشنگتن و تل آویو به همراه داشته باشد. چنین فشاری بر ابوظبی، به توسعه اعتماد و روابط میان امارات متحده عربی و اسرائیل که پس از عقد پیمان ابراهیم روی آن حساب باز کردند، کمکی نخواهد کرد.
اشتراک گذاری
با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.