قمار تل آویو و فرصت رو به‌ پایان واشنگتن

«آتش‌بس» در غزه، اکنون به مطالبه‌ای جدی و جهانی بدل شده است؛ گزینه‌ای که علی‌الظاهر رژیم اسرائیل نیز به دنبال آن است؛ البته با قید «موقت»! طولانی‌شدن جنگ بدون هیچ دستاوردی، فشار خانواده‌های اسرای اسرائیلی به «بنیامین نتانیاهو» و کابینه‌اش، خشم افکار عمومی جهان در واکنش به جنایات تل‌آویو و عبور این رژیم از تمام خطوط قرمز جنگ، رژیم صهیونیستی را در بن‌بستی بی‌سابقه قرار داده است.

 

قطعنامه ۲۷۲۰شورای امنیت سازمان ملل پیرامون جنگ غزه که با ۱۳ رأی مثبت و رأی ممتنع آمریکا و روسیه به تصویب رسید، اگرچه به‌واسطه گشایش‌های محدودی که در سیستم کمک‌رسانی به مردم بی‌دفاع غزه ایجاد می‌کند، گامی ولو اندک در مسیر فروکاستن از بحران جاری به شمار می‌رود، اما ایالات‌متحده با حذف بند پیشنهادی درخواست «آتش‌بس» در این قطعنامه، همچنان در مسیر تخفیف و کم ‌اهمیت جلوه‌دادن کشتاری است که رژیم صهیونیستی در باریکه غزه به جریان انداخته است.

این در حالی است که تصویب این قطعنامه در کنار تحولاتی که در بطن فرایند دیپلماتیک مذاکرات «آتش‌بس» با میانداری ایالات‌متحده و قطر جریان دارد، بعد دیگری از سیاست چراغ‌خاموش تل‌آویو برای فراهم‌کردن زمینه‌های لازم جهت تحقق اهداف میدانی خود در زمین جنگ را روشن می‌سازد.

سه‌شنبه هفته پیش بود که «اسحاق هرتزوگ»، رئیس جمهور رژیم صهیونیستی با طرح موضعی جدید اعلام کرد که تل‌آویو آماده «آتش‌بس» دوم در غزه و انتقال کمک‌‌های انسانی بیشتر است تا امکان آزادی اسرا فراهم شود. اگرچه این موضع با توجه به روند تحولات میدانی چندان جای تعجب نداشت، اما از نظر سطح منازعه سیاسی و استراتژیک قابل تامل می‌نمود.

طرح ایده «آتش بس» دوم در جنگ غزه که حاصل گفت‌وگوهای «ویلیام برنز»، رئیس سازمان اطلاعات آمریکا و «محمد بن عبدالرحمن آل ثانی» نخست‌وزیر و وزیر امور خارجه قطر است این بار نه «دوحه» که «ورشو»، پایتخت لهستان را به‌عنوان محل مذاکرات دستیابی به یک توافق جدید انتخاب کرده و می‌کوشد با افزودن بر فشارهای سیاسی به رهبران رژیم اسرائیل زمینه را برای توقف فوری جنگ پیش از سال نو میلادی فراهم کند؛ طرحی که ترجمه آن برای تل‌آویو صرفا در پرونده «تبادل اسرا» خلاصه می‌شود و اگر اسامی مورد نظرش در فهرست اعلامی جای نداشته باشد، راه را بر هر گونه گفت‌وگوی سیاسی میانجی‌گران خواهد بست.

با وجودی که شواهد و قرائن از بروز تغییراتی در الگوی رفتاری واشنگتن در قبال جنگ برای فروکاستن از دامنه‌های بحران و تعیین چشم‌اندازی جهت «پایان» حکایت می‌کند، اما در اردوگاه اسرائیل، بازی متفاوتی جریان دارد. چه حرکت رهبران تل‌آویو بر مدار صفر و صدی است که نتیجه‌اش را در یک قمار سیاسی تمام‌عیار نشان داده است.

سخنان «هلی تروبر»، عضو کابینه امنیتی رژیم اسرائیل در تعریف اهداف اصلی این رژیم مبنی بر «بازگشت اسرا» و « از بین‌بردن حماس» آن هم زمانی که از مذاکرات «آتش‌بس» سخن می‌گوید، دشواریِ فرآیند دیپلماتیک پیش‌روی حماس و رژیم صهیونیستی را روشن ساخته و آشکار می‌کند که هرگونه تغییری در وضعیت میدانی نیز موانعی به همین سترگی دارد.

«تروبر» می‌گوید: «مرحله بعدی تبادل اسرا پیچیده خواهد بود، اما امکان‌پذیر است. هزینه‌هایی نیز در پی خواهد داشت، اما بعد از همه اینها می‌گویم که جنگ باید به اشکال مختلف و با آتش‌بس‌های مشخص ادامه یابد».

این عبارات در حالی سمت‌و‌سوی اقدامات بدون مرز اسرائیل در کشتار مردم غزه را به تصویر می‌کشد که از چند روز پیش مذاکرات «آتش‌بس» به رهبری آمریکا و قطر در یک پایتخت اروپایی آغاز شده و «اسماعیل هنیه»، رئیس دفتر سیاسی حماس به درخواست مصر به این کشور رفته و درباره شرایط مورد نظر مقاومت یعنی «اول آتش‌بس دائمی و دوم تبادل اسرا» سخن گفته است، اما تل‌آویو پیش‌شرط «اول تبادل اسرا و بعد گفت‌وگو درباره آتش بس» را پیش کشیده تا از مجرای این گفت‌وگوها و آزادسازی اسرای خود  در ازای وقفه‌ای کوتاه در حملات بی‌امان نظامی، سپری در برابر انتقادات جهانی بسازد و در عین حال با بازسازی قوا تا تحقق کامل خواسته‌های میدانی‌اش پیش رود.

اینکه چطور رهبران اسرائیل پیش از پذیرش «آتش‌بس» ولو موقت از «تبادل اسرا» سخن می‌گویند و متأثر از تحولات جدید در صحنه دیپلماتیک یعنی قطعنامه مصوب شورای امنیت که به «توقف جنگ» اشاره‌ای نداشته همچنان گفت‌وگوهای «ورشو» را در بن‌بست نگه داشته‌اند، پاسخ چندان پیچیده‌ای در پی ندارد.

راهکار سیاستمداران هدایت‌کننده دولت «جوبایدن» برای راضی نگه‌داشتن اسرائیل در شرایط کنونی از جمله کمک به انجام «تبادل اسرا» با هدف کاستن از هزینه‌های داخلی «بنیامین نتانیاهو» و دادن این امکان به اوست که بابت جنگ پرهزینه‌اش حرفی برای گفتن به مردم اسرائیل داشته باشد.

همراهی تنگاتنگ ایالات‌متحده با تل‌آویو تا مرحله کنونی جنگ در حالی است که رئیس‌جمهور آمریکا، وزیر دفاع و وزیر خارجه این کشور به اسرائیل یادآور شده‌اند که برای تعیین چشم‌انداز جنگ، هرچه سریع‌تر چاره‌اندیشی کند؛ امری که به این معناست که پیامدهای برآمده از شراکت تمام‌عیار واشنگتن در جنایات گسترده اسرائیل بر وضعیت «بایدن» که قصد دارد برای چهار سال بعد نیز رئیس‌جمهور باقی بماند، امکان همراهی بلندمدت او با «نتانیاهو» را نمی‌دهد بنابراین در شرایطی که مقاومت فلسطین هرگونه مذاکره برای «تبادل اسرا» را منوط به اعلام «آتش‌بس فوری» در غزه نموده و در عین حال تأکید کرده، لیست اسرای موردنظر خود را ارائه خواهد کرد، نه اسامی مد نظر تل‌آویو، به نظر می‌رسد رژیم صهیونیستی در بن‌بستی قرار گرفته که برای خروج از آن با هر نتیجه‌ای فرصت زیادی ندارد.

دیدگاهتان را بنویسید