سخنرانی هوشمندانه سیدحسن نصرالله ضمن تقویت موضع حماس، با تهدید صریح آمریکا و اسرائیل سطح بازدارندگی مقاومت را به بالاترین حد رساند.
جنایات صهیونیستها علیه مردم غزه، علاوهبر مسلمانان، احساسات بسیاری از غیرمسلمانان را نیز برانگیخته است. حداقل در کشورهای اسلامی بسیاری منتظر عصر جمعه و سخنرانی سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله بودند. همه منتظر بودند تا سید، فریاد خشمهای فروخوردهای باشد که این چند هفته در سینهها حبس شده است. دبیرکل حزبالله هم این را به خوبی میدانست که در آخرین بخش از صحبتهایش درباره جنبشهای مقاومت گفت که «همه منتظر این بخش هستند.» او در میانه بحران، نه با «احساسات» که با «تدبیر»، «دقیق و هوشمندانه» سخن گفت. این همان اصلی است که سالها قبل شهید ابومهدی المهندس به فرماندهان عراقی یادآوری کرده بود: «ما معمولا در بحرانها به ذهنی سرد و قلبی گرم نیاز داریم. بهمحض اینکه برعکس بشود، به هرجومرج تبدیل خواهد شد.» با اینحال، نصرالله در یک جمله حرفش را گفت: «باید غزه پیروز شود.»
دبیرکل حزبالله لبنان دیروز، ابتدا به چرایی ورود مقاومت به این عملیات نظامی علیه صهیونیستها اشاره کرد، سپس از طراحی کاملا بومی عملیات و تبعاتی که جنگ 7 اکتبر علیه رژیمصهیونیستی داشته گفت و آن را «پایهریزی برای آینده» خواند. او اهداف مقاومت در جنگ را تشریح کرد و گفت که حزبالله از هشت اکتبر در جبهه لبنان رسما وارد جنگ شده است و به این حد هم اکتفا نخواهد کرد. نصرالله، ضمن بیاعتبار دانستن تهدیدهای آمریکا، از روی میز بودن همه گزینهها سخن گفت و همه چیز را به تحولات در میدان گره زد. او بزرگترین متضرر توسعه جنگ را آمریکا و سربازانش خواند.
چرا غزه دست به عملیات زد؟
سیدحسن نصرالله چهار موضوع را زمینهساز عملیات 7 اکتبر عنوان کرد:1- پرونده اسرای فلسطینی 2- قدس شریف و مسجدالاقصی 3- محاصره 20 ساله غزه و 4- چالشهای کرانه باختری (شهرکسازیها و تخریب خانهها). به گفته او، با وجود این وضعیت مسائل فلسطین در حاشیه بود و روزبهروز چالشها و تنشها علیه آنها افزایش پیدا میکرد. بر همین اساس باید حادثهای اتفاق میافتاد تا این رژیم غاصب و حامیان مستکبر بهویژه در واشنگتن و لندن را به لرزه در میآورد و فلسطین را دوباره تیتر اول میکرد. به گفته او مجموع این شرایط باعث شد تا عملیات بزرگ 7 اکتبر کلید بخورد. نصرالله گزینه دیگر در برابر رژیم را «سکوت» و «انتظار برای مرگ» خواند و از اینرو، عملیات طوفان الاقصی را گزینه «شجاعانه» و «حکیمانه» دانست.
طراحی عملیات و غافلگیری دشمن
به گفته دبیرکل حزبالله، «تصمیم»، «اقدام» و «اجرا»ی عملیات «صد در صد» فلسطینی بوده و طراحانش حتی آن را از «دیگر گروههای مقاومت مستقر در غزه» نیز «پنهان» کرده بودند. او در ذیل خبرسازی رسانههای غربی پیرامون ارتباط این عملیات با پروندههای منطقهای را رد کرد و گفت که «ایران هیچ فشار و توصیهای به گروههای مقاومت نکرده و تصمیمگیرندگان واقعی سران مقاومت و رزمندگان آنها هستند.» نصرالله، طوفانالاقصی را «زلزلهای امنیتی، نظامی، سیاسی، روانی و روحی» و با «نتایج راهبردی» خواند و گفت که این عملیات پایهریزی زمان حال و آینده این رژیم خواهد بود. وی درباره برخورد دشمن با این عملیات، «خشم جنونآمیز» رژیم را ناشی از «غافلگیری» و «سردرگمی» آن خواند و اهداف آنها را نیز بر همین اساس غیرعاقلانه خواند: «آنها گفته بودند که میخواهند حماس را نابود کنند و هدف بسیار بالایی تعریف کرده بودند. ما از آنها میپرسیم آیا میخواهید تمامی حماس را نابود کنید؟ چطور میتوانید چنین هدفی را تعریف کنید؟ آنها در ادامه که اندکی هوشیار شدند گفتند میخواهیم اسرا را پس بگیریم.» دبیرکل حزبالله، با اشاره به اینکه از آغاز تاسیس جنبشهای مقاومت تا امروز «اسرائیلیها هرگز نتوانستند اسرای خود را بدون قید و شرط و بدون مذاکره آزاد کنند»، به جنگ 33 روزه اشاره کرد که صهیونیستها در آن نیز ادعاهایی مشابه داشتند اما نهتنها نتوانستند حزبالله را نابود کنند که برای آزادی اسرایشان نیز مجبور به مذاکره شدند. او به دست خالی صهیونیستها از یک «دستاورد نظامی» بعد از گذشت یک ماه اشاره کرد و گفت که در جنگ 33 روزه هم پس از ناکامی در حملات هوایی، بهصورت زمینی وارد لبنان شدند و سلحشوری لبنانیها را دیدند.
اهداف مقاومت و منافع ملی کشورها
او جنگ 7 اکتبر را جنگی «سرنوشتساز» و «تاریخی» خواند و پس از آن از دو هدف مقاومت در این جنگ گفت:1- توقف تجاوز به غزه و 2- پیروزی حماس و غزه: «توقف این تجاوزها بنا به دلایل انسانی، اخلاقی، دینی و آرمانی است که بحثی در مورد آن نیست. اما در مورد هدف دوم باید بگویم که این هدف به نفع فلسطینیها است. اما پیروزی غزه به معنای پیروزی برای ملتها و حکومتهای منطقه و مخصوصا کشورهای همسایه است. پیروزی غزه منفعت ملی همگانی و سرنوشتساز دارد و این پیروزی به نفع امنیت ملی اردن و سوریه و لبنان است.» سیدحسن نصرالله گفت: «دولتها و حکومتهای عربی و اسلامی باید برای توقف این تجاوزات تلاش کنند. آنها باید دین و انسانیت و اخلاق خود را بهکار بگیرند و لااقل تنها برای تحقق هدف اول تلاش کنند. آنها نباید به اسرائیل نفت و غذا بدهند. متاسفانه در جنگهای قبلی همیشه کشورهای عربی و اسلامی تهدید میکردند که صادرات نفت خود به آمریکا را قطع میکنند اما الان حتی از اسرائیل نیز نمیخواهند نفت را قطع کنند.»
از 8 اکتبر درگیر جنگیم
او به نسبت جنبشهای مقاومت در منطقه نیز پرداخت و از مسئولیتپذیری مقاومت اسلامی در عراق تقدیر کرد: «مقاومت اسلامی عراق اعلام کرد که وارد مرحله جدیدی میشود. برادران باشرف یمنی و ارتش یمن و جنبش انصارالله و مردم یمن نیز علنا و رسما علیرغم تمام تهدیدهای آمریکا و غرب، مشارکت خود در این جنگ را اعلام کردند و موشکها و پهپادهای یمنی درنهایت به ایلات و سرزمینهای اشغالی رسید.» نصرالله، درباره حزبالله لبنان نیز گفت که از فردای جنگ یعنی از هشت اکتبر نیروهایش وارد جنگ شدهاند و این نبرد از شبعا، به کل نوار مرزی با فلسطین اشغالی توسعه پیدا کرده است. او البته گفت که «به اینجا هم اکتفا نخواهیم کرد.» نصرالله از هدف قرار گرفتن تانکها، و خودروهای زرهی و تجهیزات صهیونیستها با سلاحهای مختلف گفت و پس از آن، به تغییر استراتژی صهیونیستها براساس این حملات اشاره کرد: «شنبه 7 اکتبر اسرائیل برخی از نیروهای خود را عقب کشید و در حال فروپاشی کامل بود و میخواست تمام نیروهای ذخیره و آماده خود را به سمت غزه ببرد. عملیاتی که آغاز و روزبهروز بیشتر شد، دشمن صهیونیستی را مجبور کرد که نیروهای خود را در مرز لبنان مستقر نگه دارد و حتی نیروهای خود را تقویت کند، درنهایت جبهه لبنان باری از روی دوش مقاومت غزه برداشت.» نصرالله گفت که اسرائیل «نیمی از توان گنبد آهنین» و «یکسوم نیروهایش» را متوجه مرز لبنان کرده است: «نکته دیگر اینکه دهها شهرکنشین در شهرکهای شمال فلسطین اشغالی آواره شدهاند و 43 شهرک خالی شده و نظامیان در آنجا مستقر شدهاند. 58 شهرک نیز در مرزهای غزه تخلیه شده است. تمام این روندها به اسرائیل فشار روانی و اقتصادی وارد میکند تا جنگ را متوقف کنند.»
آمریکا مسئول مستقیم جنگ غزه است
نصرالله میگوید که آمریکا مسئول مستقیم این جنگ است و بر این اساس مقاومت اسلامی عراق «به پایگاههای اشغالگران آمریکایی در عراق و سوریه حمله میکنند.» او گفته «این آمریکاییها هستند که باید تاوان این تصمیم را بپردازند.» دبیرکل حزبالله لبنان، تصمیم مقاومت عراق را «حکیمانه« و «شجاعانه» خواند و با اشاره به هشدارهای آمریکا و استقرار ناوهایش، صراحتا گفت که افزایش تنش به دو عامل بستگی دارد: «1- آینده حوادث در غزه، 2- چگونگی مواجهه با لبنان.» او در ذیل این عنوان به شهادت شهروندان لبنانی توسط رژیمصهیونیستی اشاره کرد و گفت این، مقاومت را به سمت «شهروند در برابر شهروند» میکشاند.
هشدار به آمریکا: خسارت میبینید
او تهدید و عربده کشیدن آمریکا و اعزام ناوها را در میدان جنگ بیتاثیر دانست و صراحتا از آمادگی برای هدف قرار دادن ناوهای آمریکایی گفت: «من به شما میگویم که ناوهای شما که ما را با آن تهدید میکنید، ما ابزارهای مناسب برای مقابله با آنها را آماده کردهایم.» دبیرکل حزبالله گفت: «ما باید بدانیم که امروز آمریکا مسئول مستقیم جنگ غزه است و اسرائیل بازوی آمریکا است. آمریکاییها باید سریعا این جنگ را متوقف کنند و میدانند که اگر جنگی در منطقه دربگیرد ناوها و نیروهای آنها کارایی نخواهند داشت و بزرگترین خسارتها را تحمل خواهند کرد. امروز همه دنیا از اسرائیل و آمریکا طلبکار است. همه جهان انسانیت و جهان اخلاقی امروز باید شبانهروز و به صورت جدی کار کند تا این تجاوز متوقف شود.
10 نکته درباره سخنرانی سیدحسن نصرالله
1- لبنان از روز دوم جنگ (16 مهر) وارد درگیری شده اما این ورود به میزانی نرم و تدریجی بوده که باعث شده با وجود شهادت 43 عضو نیروهای مقاومت لبنان و 120 کشته و زخمی در میان صهیونیستها و مشغول شدن بیش از یکسوم کل توان نظامی رژیم بر جبهه شمالی، این درگیریها در لبنان به جز مناطق چسبیده به مرز احساس نشود.
به عبارتی دیگر حزب جنگ را به رژیم تحمیل کرده اما بدون تبعات سنتی یک جنگ.
2- دبیرکل مقاومت لبنان اعلام کرد به دنبال شهادت چند شهروند لبنانی در تجاوزات رژیم به این کشور احتمال دارد معادله چشم در برابر چشم باعث حمله این نیروها به شهرکنشینیان شود.
در شرایطی که صهیونیستها 43 شهرک را در نوار مرزی با لبنان تخلیه کردهاند، تهدید به حمله علیه شهرکنشینیان به معنای حملات راکتی و پهپادی به عمق سرزمینهای شمال فلسطین خواهد بود.
3- رژیمصهیونیستی در سال 2006 به دنبال اسارت دستکم دو نظامی خود وارد جنگ علیه لبنان شد. پس از آن نیز با وجود هراس از جنگ دست به تجاوز علیه منافع لبنان در خاک این کشور یا سوریه میزد اما هماکنون به میزانی ضعیف شده که قادر نیست در برابر حملات از سمت لبنان اقدامی قاطع و بازدارنده انجام دهد.
4- دبیرکل نیروهای مقاومت لبنان در بخشی از سخنان خود، جملاتی را بر زبان آورد که نشان میداد بازدارندگی آمریکا در منطقه تضعیف شده است. او در این خصوص گفت: «از روز اول به ما گفته شد که اگر جبههای در جنوب ایجاد کنید، هواگردهای آمریکا شما را خواهند زد. اما این تهدیدات بههیچوجه تغییری در موضع ما ایجاد نکرد. اقدام در این جبهه را آغاز کردیم.»
نصرالله ضمن تاکید بر آغاز جنگ علیرغم تهدیدات آمریکا و ناتوانی این کشور از اجرایی کردن تهدیدات علیه لبنان، اعلام کرد گروههای مقاومت در سراسر منطقه نهتنها از تهدید واشنگتن هراسی ندارند بلکه اگر کاخ سفید اشتباهی مرتکب شود، ضربهای محکم دریافت میکند که میتواند تمام منافع آمریکا در منطقه را تحتالشعاع قرار دهد.
5- بتزلل اسموتریچ، عضو تندرو کابینه نتانیاهو و وزیردارایی رژیم درحالی که خود و همفکرانش به دلیل شرایطی که ایجاد کردهاند جزء عوامل اصلی آغاز جنگ به شمار میروند، با افزایش هزینههای جنگ متوجه واقعیتها شده است. او چندی پیش اعلام کرد جنگ روزانه 246 میلیون دلار هزینه دارد. جنگ در بیست و نهمین روز خود قرار داد و جمع هزینههای جنگ به هفت میلیارد و 134میلیون دلار رسیده است.
این هزینهها احتمالا شامل فراخوان نیروهای ذخیره میشود که حقوق ماهانه و خورد و خوراک را دربر میگیرد که هزینههای پرسنلی هستند. با اینحال هزینههای جنگ که تلاش شده کوچک جلوه داده شوند، بیشتر از اینهاست. هزینه بمبها و مهمات استفادهشده که باید جایگزین شوند بخشی از این هزینههاست. بخش دیگر هزینههای کلی جنگ به زیانها و خسارات مربوط است. خسارت به شهرکهای صهیونیستنشین به دنبال حمله هفت اکتبر و راکتبارانها، هزینه تعمیر یا از دست دادن 34 تانکی که در روزهای اخیر در غزه مورد حمله قرار گرفتهاند. هرکدام از تانکهای مرکاوا سری 5 حدود 10 میلیون دلار قیمت دارند که از زمان آغاز در طی چندین هجوم به غزه و همچنین درگیریهای شمال لبنان، بیش از 40 عراده از آن منهدم شده یا بهشدت آسیب دیدهاند. تلآویو برای تعمیر و بازیابی این تانکها که در مجموع 400 میلیون دلار ارزش دارند، نیازمند 100 تا 200 میلیون دلار بودجه است.
علاوهبر هزینههای پرسنلی، مهمات استفادهشده و خسارتها، جنگ هزینههای پنهانی نیز مانند خروج سرمایه، توقف بسیاری از فعالیتهای اقتصادی و کاهش سرمایهگذاریها را نیز شامل خواهد شد.
مقاومت لبنان با اشاره به فشارهای اقتصادی جنگ بر رژیم که تاکنون بیش از هفت میلیارد دلار هزینه پرسنلی به رژیم وارد کرده است، به تلآویو هشدار داد در صورت تلاشش برای فشار بیشتر بر غزه، با رشد این هزینهها مواجه میشود.
6- آمریکا دارای 12 ناو هواپیمابر است که دو فروند آن را برای هشدار به لبنان به دریای مدیترانه و سواحل این کشور اعزام کرده است. دو ناو هواپیمابر یواساس جرالد آر. فورد و یواساس آیزنهاور از ناوهای هواپیمابر کلاس نیمیتز هستند. ناو آیزنهاور دومین سری از ناوهای این کلاس است که در سال 1977 وارد خدمت شده و جرالد فورد آخرین سری آن است که در سال 2017 وارد خدمت شده است. جرالد فورد که جدیدترین نمونه است 13 هزینه روی دست نیروی دریایی آمریکا گذاشته است. هرکدام از این ناوها تقریبا 70 جنگنده به همراه دهها بالگرد حمل میکنند که جمع قیمتی آنها به 10 میلیارد دلار میرسد. در کنار آن، هر ناو کلاس نیمیتز تقریبا 6300 پرسنل دارد.
دبیرکل نیروهای مقاومت لبنان روز گذشته تاکید کرد سلاحهایی برای هدف قرار دادن ناوهای هواپیمابر در اختیار دارد و همچنین در صورت ورود آمریکا به نبرد، اساسا جنگ وارد مرحله منطقهای خواهد شد. او اعلام کرد با منطقهای شدن جنگ هیچکدام از جنگندهها و ناوهای آمریکا به درد واشنگتن نخواهند خورد که طعنهای است به امکان نابود شدن پایگاهها و ناوهای آمریکا در آتش شدید محور مقاومت.
اگر لبنان دو ناو هواپیمابر مستقرشده در نزدیکی سواحلش را از بین ببرد با احتساب دو ناو 13 میلیارد دلاری که هرکدام 10 میلیارد دلار هواگرد حمل میکنند، 46 میلیارد دلار زیان مالی به آمریکا وارد کرده و 12 هزار و 600 نظامی مستقر بر آنها نیز کشته یا زخمی خواهند شد.
حزبالله برای هدف قرار دادن ناوهای هواپیمابر آمریکا به موشکهای کروز و بالستیک ضدکشتی، پهپادها، قایقها و زیردریاییهای انتحاری مجهز است که در تعداد بالا این ناوها را به صورت ترکیبی هدف قرار میدهند.
7- در سخنرانی روز گذشته مساله تحریم نفتی آمریکا و رژیم مطرح شد. این اقدام نزدیک ساختن فضای جنگ به دوران دشوار دوقطبی برای آمریکاست؛ جایی که اعراب چه در صف واشنگتن و چه در صف مسکو، به دلیل وجود نظام دوقطبی گریزگاهی برای اعلام نظرات متفاوت در برابر دوقطب داشتند. در جریان جنگ سال 1973، با وجود آنکه مصر و سوریه جزء متحدان شوروی بودند، متحدان آمریکا مانند عربستان و کویت در حمایت از قضیه فلسطین صادرات نفت به غرب را تحریم کردند. با اینحال چنین امکانی در فضای تک قطبی که آمریکا رهبری آن را برعهده داشت امکانپذیر نبود و بر همین اساس واشنگتن قادر شد مذاکرات مادرید 1991 و توافق اسلو 1993 را زیر فشار نظام حاکم تک قطبی به زور بر دیگران تحمیل کند.
سخن گفتن از تحریم نفتی آمریکا یا بستن مسیر ارسال نفت و ارزاق به رژیمصهیونیستی، فارغ از میزان موفقیت، بر عبور از نظام تکقطبی تاکید میکند.
8- دبیرکل مقاومت لبنان روز جمعه همه چیز گفت و هیچ نگفت. به عبارتی دیگر برای صهیونیستها آشکار نشد آیا حزب امکان ورود به جنگ دارد یا خیر. روز گذشته تاکید شد جنگ غزه برای منافع لبنان حیاتی است و جنگ در جنوب لبنان درگرفته اما تنها ساکنان مرز آن را احساس کردهاند. این مسائل نشان میداد حزب نگران آماده نبودن و مخالفت جبهه داخلی است اما همزمان نصرالله ضمن تهدید ضمنی رژیم به حملات دوربردتر موشکی، آمریکا و ناوهای هواپیمابرش را نیز وارد دایره تهدید کرد.
9- نصرالله از مقاومت عراق و یمن تشکر کرد، ایران را تنها پشتیبان گروههای مقاومتی در سراسر منطقه دانست و بدون درخواست برای ورود به جنگ از تهران یا اشاره به نقش این کشور در نبرد، از کشورهای عربی خواست حداقل با تحریم نفتی در جنگ وارد صفبندی شوند. جداساختن ایران از جنگ و کشاندن کشورهای عربی به صفبندی نشان میدهد محور مقاومت تلاش دارد در فضای پس از جنگ یک جبهه عربی قدرتمند در برابر کشورهای عربی محافظهکار ایجاد کند.
10- در سایه تضعیف شدید رژیم، آشکار شدن توان غزه در ضربه هفت اکتبر و اتصال میان جبهههای مختلف که حمایت مستقیم لبنان، یمن و عراق را از فلسطین به دنبال داشته است، نیروهای مقاومت غزه به قدرتی منطقهای تبدیل خواهند شد؛ درست همانگونه که غول مقاومت لبنان از ویرانیهای 2006 برخاست.
سیدمهدی طالبی