حمله حماس به اسرائیل در هفته گذشته، قطعاً هرگونه توافق میان اسرائیل، سعودیها و ایالات متحده را پیچیده کرده و احتمالاً به تعویق خواهد انداخت. با این حال، نیازهای خاورمیانه به سوخت هستهای در نهایت باید مورد توجه قرار گیرد و به نظر میرسد که یک شرکت چندملیتی غنیسازی اورانیوم یک امکان عملی برای مهار گسترش سلاحهای هستهای در منطقه باشد.
طبق گزارشها، عربستان سعودی طی مذاکرات اخیر در ازای عادیسازی روابط با اسرائیل سه امتیاز بزرگ درخواست کرده است: به رسمیت شناختن حق عربستان سعودی برای غنیسازی اورانیوم، تضمین امنیتی آمریکا برای عربستان سعودی و به رسمیت شناختن «دولت مستقل فلسطین» توسط اسرائیل.
در رابطه با غنیسازی، عربستان سعودی پیشنهاد کرده است که ایالات متحده در ساخت «آرامکوی هستهای» که سوخت هستهای را غنیسازی و احتمالاً صادر میکند، با این کشور شریک شود. اسرائیل که برنامه تسلیحات هستهای ناشناخته خود را دارد، غنیسازی اورانیوم را به درستی راهی برای دستیابی به سلاحهای هستهای میداند و مدتهاست در ایران و سایر کشورهای خاورمیانه با آن مخالفت کرده است. نخستوزیر نتانیاهو در 23 سپتامبر در سازمان ملل متحد گفت: «تا زمانی که من نخستوزیر اسرائیل هستم، هر چه در توان دارم برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای انجام خواهم داد.»
با این حال، به طرز متناقضی، او ممکن است با دولت بایدن روی توافقی کار کند که اجازه غنیسازی اورانیوم در عربستان سعودی، تحت نظارت ایالات متحده را بدهد.
برنامه غنیسازی عربستان، به ویژه با مشارکت ایالات متحده، احتمالاً کشورهای دیگر از جمله امارات متحده عربی، ترکیه و مصر را وادار خواهد کرد تا برنامههای غنیسازی خود را آغاز کنند. اما یک ائتلاف چندملیتی میتواند نیروگاههای هستهای کشورهای خاورمیانه را تأمین کند و در عین حال به جهان اطمینان دهد که اورانیوم غنیشده خود را فقط برای مقاصد صلحآمیز استفاده میکند.
حمله حماس به اسرائیل در هفته گذشته، قطعاً هرگونه توافق میان اسرائیل، سعودیها و ایالات متحده را پیچیده کرده و احتمالاً به تعویق خواهد انداخت. با این حال، نیازهای خاورمیانه به سوخت هستهای در نهایت باید مورد توجه قرار گیرد و به نظر میرسد که یک شرکت چندملیتی غنیسازی اورانیوم یک امکان عملی برای مهار گسترش سلاحهای هستهای در منطقه باشد.
چشم انداز غنیسازی. طبق ماده 4 پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT)، هر کشور عضو حق دسترسی به فناوری هستهای برای اهداف صلحآمیز را دارد. با این حال، از دهه 1970، زمانی که هند از فناوری بازفرآوری ارائه شده توسط ایالات متحده برای راهاندازی برنامه تسلیحات هستهای خود استفاده کرد و پاکستان با راهاندازی برنامه تسلیحات هستهای خود با استفاده از فناوری غنیسازی اورانیوم که به طور غیرقانونی از هلند به دست آمده بود، واکنش نشان داد، گسترش تواناییهای جداسازی پلوتونیوم و غنیسازی اورانیوم در بحث بینالمللی در مورد سیاست منع گسترش تسلیحات هستهای نقش اساسی داشته است.
انگیزههای عربستان سعودی (یا هر کشور دیگر خاورمیانه) برای ایجاد برنامه غنیسازی اورانیوم اقتصادی نخواهد بود. هیچ برنامه غنیسازی کوچکی از جمله برنامههای برزیل، ایران و ژاپن از نظر اقتصادی منطقی به نظر نمیرسد. برنامههای کوچکتر به سادگی نمیتوانند با تأمینکنندگان عمده خدمات غنیسازی، یعنی روسیه، فرانسه، چین و یورنکو، رقابت کنند. یورنکو با دومین ظرفیت غنیسازی پس از روسیه، به طور مشترک متعلق به آلمان، هلند و بریتانیا است.
حتی ایالات متحده تلاشهای خود برای تخصیص یارانه به یک برنامه غنیسازی خصوصی را در مواجهه با این رقابت بینالمللی کنار گذاشت. امروزه تنها قابلیت غنیسازی در ایالات متحده متعلق به یورنکو است.
با این حال، اگر جلوگیری از گسترش قابلیتهای غنیسازی به خاورمیانه غیرممکن باشد، بهترین جایگزین برای گسترش خطرناک برنامههای غنیسازی ملی، ائتلاف چندملیتی مانند یورنکو برای خاورمیانه خواهد بود. یک شرکت چندملیتی از نظر اقتصادی مقرون به صرفهتر خواهد بود. همچنین به جهان اطمینان بیشتری میدهد که غنیسازی صرفاً برای مقاصد صلحآمیز است و یک اقدام اعتمادساز بزرگ در میان کشورهای عضو در منطقه خواهد بود.
در واقع، یکی از انگیزههای تأسیس یورنکو در سال 1970، نگرانی اتحاد جماهیر شوروی در مورد برنامه ملی غنیسازی آلمان بود. ائتلاف غنیسازی خاورمیانه میتواند شامل محافظت در برابر افشای فناوری و شرکای خارجی که دارای تخصص غنیسازی هستند، از جمله ایالات متحده باشد. همه شرکای خاورمیانه در چنین ائتلافی باید از برنامههای ملی غنیسازی چشمپوشی کنند و از اورانیوم غنی شده تولید شده توسط ائتلاف برای سوخت نیروگاههای هستهای خود استفاده کنند.
رؤسای جمهوری میانهرو و تندرو ایران در سال 2005 ایده مرتبطی را مطرح کردند. در بهار آن سال، یکی از ما (موسویان) رئیس جمهوری آینده ایران، حسن روحانی را که آن زمان دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران بود، همراهی کرد تا با سران کشورهای دیگر خلیج فارس جلسات جداگانهای داشته باشد. کشورهایی که او به آنها پیشنهاد به اشتراکگذاری فناوری غنیسازی ایران را داد. در سپتامبر همان سال، رئیس جمهوری تندرو جدید ایران، احمدینژاد، در سخنرانی خود در سازمان ملل اعلام کرد: «جمهوری اسلامی ایران آماده مشارکت جدی با بخشهای خصوصی و دولتی سایر کشورها در اجرای برنامه غنیسازی اورانیوم در ایران… به عنوان یک اقدام در جهت اعتمادسازی بیشتر است.»
مشارکت ایران و عربستان در غنیسازی؟ محل یک برنامه چندملیتی غنیسازی خاورمیانه البته موضوعی بحثبرانگیز خواهد بود. اما اگر بتوان به این موضوع رسیدگی کرد، عربستان سعودی و ایران میتوانند شرکای مؤسس ائتلاف غنیسازی خاورمیانه باشند. در گام اول، با تکیه بر تلاشهای اخیر برای تنشزدایی بین ایران و عربستان سعودی، میتوان یک سیستم امنیت و همکاری منطقهای در خلیج فارس ایجاد کرد. این سیستم همکاری منطقهای میتواند شامل یک سازوکار غنیسازی چندجانبه همراه با تعهد اعضای ائتلاف مبنی بر عدم دستیابی به سلاحهای هستهای یا برنامههای غنیسازی ملی یا جداسازی پلوتونیوم در چارچوب همکاریهای سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی گستردهتر باشد.
سایر کشورهای خاورمیانه میتوانند در مرحله بعدی به آن بپیوندند. این میتواند راه حلی بلندمدت برای نگرانیها در مورد برنامه ملی ایران ارائه دهد.
اسرائیل، تنها کشوری که در حال حاضر دارای تسلیحات هستهای در خاورمیانه است، در صورتی که برنامه تسلیحات هستهای خود را کنار بگذارد و تسلیحات هستهای خود را از بین ببرد، میتواند به این ائتلاف بپیوندد و بر آن نظارت کند. این رویای منطقه عاری از سلاح هستهای در خاورمیانه را که 50 سال است در دستور کار بینالمللی قرار دارد، محقق میکند.
با توجه به چاههای عمیق بیاعتمادی در خاورمیانه، که امروز با حمله حماس به اسرائیل عمیقتر شده است، پیشنهاد ما ممکن است به عنوان راهکاری که از نظر سیاسی غیرممکن است، رد شود. با این حال، اگر رهبران سیاسی نتوانند آیندهای آرامتر، امنتر و با ثباتتر را برای منطقه تصور کنند، هیچ پیشرفتی ممکن نخواهد بود. ائتلاف غنیسازی اورانیوم سعودی-ایرانی میتواند گامی در مسیر کاهش خطر هستهای برای کل منطقه باشد.
آرش نصیری