از حالا دنیا به دو بخش قبل و بعد از تاریخ ۷ اکتبر تقسیم می‌شود

بیش از ۱۰ روز از نبرد در نوار غزه و شکست مفتضحانه اسرائیل مقابل حماس می‌گذرد. نبردی که تاکنون تن به آتش‌بس نداده و پیش‌بینی را برای آینده آن دشوار کرده است. البته این جنگ از همان ساعات ابتدایی چیزی جز شکست و غافلگیری برای رژیم صهیونیستی نداشت.

بیش از ۱۰ روز از نبرد در نوار غزه و شکست مفتضحانه اسرائیل مقابل حماس می‌گذرد. نبردی که تاکنون تن به آتش‌بس نداده و پیش‌بینی را برای آینده آن دشوار کرده است. البته این جنگ از همان ساعات ابتدایی چیزی جز شکست و غافلگیری برای رژیم صهیونیستی نداشت. هرچند که این رژیم باطل برای جبران این مافات و حفظ هویت خود دست به کشتار دسته جمعی و حمله موشکی به یک بیمارستان در غزه زد، اما همچنان دنیا به شکست قطعی اسرائیل اذعان دارد. در همین راستا درباره زمینه‌های شکل‌گیری این جنگ و آینده‌نگری درباره آن با زهرا عابدینی پژوهشگر و کارشناس روابط بین‌الملل گفتگو کردیم. او معتقد است اسرائیل از جایی که آن را حاشیه امن خود تلقی می‌کرد ضربه خورد و می‌توان گفت از حالا به بعد دنیا به دو بخش قبل و بعد از ۷ اکتبر تقسیم خواهد شد. در ادامه مشروح گفتگوی او با «بصیرت» را می‌خوانید:

در روز‌های اخیر، این نبرد از جهات مختلف بررسی شده و کارشناسان و صاحب‌نظران متعددی به تحلیل این واقعه پرداخته‌اند. نظر شما درباره نحوه چگونگی ایجاد این جنگ چیست و چه شاخصه‌ها و مولفه‌هایی را می‌توانید برای آن تعریف کنید؟

** نخستین مساله‌ای که به ذهن می‌رسد این است که در این عملیات به شکل باورنکردنی اصل غافلگیری را به خوبی رعایت شد. به لحاظ راهبردی این عملیات دارای چند شاخصه مهم است. نخستین شاخصه اصل غافلگیری است. این عملیات در ساعات اولیه روز ۷ اکتبر آغاز شد؛ روز قبل، مردم سرزمین‌های اشغالی مشغول جشن و شادی و تا نیمه‌های شب سرمست جشن بودند تا اینکه ساعت ۶:۳۰ صبح این عملیات آغاز شد و سران ارتش رژیم صهیونیستی را غافلگیر کرد. آن‌ها نمی‌دانستند از کجا ضربه می‌خورند و معنی اتفاقاتی که می‌افتاد را متوجه نمی‌شدند.

همچنین این عملیات بسیار حساب شده و با برنامه‌ریزی بسیار دقیق صورت گرفت. زیرا علاوه بر اینکه زمان اجرای آن در مناسب‌ترین وقت ممکن بود؛ مکان این عملیات هم به درستی انتخاب شده که حائز اهمیت است. رژیم صهیونیستی هرگز تصور نمی‌کرد از ناحیه‌ای دچار ضربه شود که آن را همیشه حاشیه امن خود تلقی می‌کرده است. همینطور که می‌دانید غزه به عنوان بزرگترین زندان روباز جهان، سال‌هاست در محاصره غذایی و نظامی این رژیم بوده است به همین دلیل اسرائیل هیچ وقت فکر نمی‌کرد روزی از این ناحیه دچار ضربه شود.

مسئله بعدی طرح‌ریزی اجرای دقیق عملیات با مدل‌هایی که دیده شد و نیز چند وجهی بودن آن است که مورد توجه قرار می‌گیرد. از این رو بر اساس فیلم‌ها و تصاویری که تاکنون ارسال شده می‌توان گفت که این عملیات بی‌سابقه‌ترین عملیات ممکن علیه رژیم صهیونیستی بوده است چراکه از طریق سایبری، هوایی، زمینی و دریایی از سمت حماس علیه اسرائیل شکل گرفت و نکته بسیار مهم این است که در عملیات طوفان‌الاقصی علاوه بر حملات نظامی، شاهد عملیات گسترده سایبری نیز بوده‌ایم؛ به عبارت دیگر گنبد آهنین هک شد و بعد از مدتی از کار افتاد و در ادامه زیرساخت‌های برق اسرائیل مورد حمله قرار گرفت که این شاخصه بسیار مهمی محسوب می‌شود؛ البته توانمندی‌های دریایی هم بسیار حائز اهمیت است چرا که بخشی از نوار غزه که ساحلی است همیشه محاصره بوده و مردم در این قسمت گیر افتاده بودند و عملاً نیرو‌های دریایی اسرائیل در این بخش تمرکز بسیار بالایی داشتند با این همه شاهد بودیم که در طوفان‌الاقصی، نیروی حماس تا عمق ۵ تا ۶ کیلومتری دریا پیش رفت و حیرت انگیز عمل کرد.

شاخصه مهم بعدی هدفمند بودن این عملیات به لحاظ نقطه‌زنی بود؛ بدین معنا که این عملیات با برنامه‌ریزی دقیق اجرا شد و نقطه‌زنی آنجایی معنا پیدا کرد که تعداد بسیار زیادی از اسرای اسرائیلی را فرماندهان رده بالای ارتشی و فرماندهان اطلاعاتی رژیم تشکیل دادند؛ اما اینکه اطلاعات حماس تا حدی دقیق بود که می‌دانست کدام فرمانده در کجا قرار گرفته یا برخی از آن‌ها را از منازلشان بیرون کشیدند؛ نشان از یک برنامه دقیق دارد که می‌توان گفت این یک عملیات ساده و نامنظم نبوده است. از سوی دیگر پایگاه‌هایی که در این عملیات یکی پس از دیگری توسط حماس تصرف شد هم میتواند مورد توجه قرار بگیرد.

شاخصه بعدی که بسیار اهمیت دارد این است که این عملیات به نوعی بر هم زننده تمام محاسبات و معادلات رژیم صهیونیستی پشتیبانان و همراهان آن‌ها بود. در ماه‌های گذشته شاهد این بودیم که رژیم صهیونیستی درباره تخریب مسجدالاقصی و برپایی معبد سلیمان برنامه‌هایی ارائه داده و بودجه‌هایی در نظر گرفته بود؛ البته این طرح سال‌ها در خفا اجرا می‌شد، اما در چند ماه گذشته عملاً به صورت علنی اعلام شد و برنامه‌هایی هم برای آن در نظر گرفتند. این در حالی است که در بحث یهود و صهیونیسم یک سری نماد و اسطوره وجود دارد، اما برای برپایی معبد سلیمان یکی از اصلی‌ترین آن‌ها ذبح گاو با موی سرخ است.

سال گذشته ۳ عدد گاو از تگزاس آمریکا وارد اسرائیل می‌شود و همین دو سه ماه قبل بود که اسرائیل از آن رونمایی کرد یعنی اینکه ما اولین قدم برای تخریب مسجدالاقصی را برداشتیم و قرار است به زودی از معبد سلیمان رونمایی شود البته این با واکنش بسیار شدید مردم همراه بود. در همین راستا بود که در چند ماه اخیر شاهد اعتراضات گسترده که در سرزمین اشغالی بودیم، اما این تظاهرات دو دسته بود یکی درون اسرائیل توسط مردمی که به قوانین جدید اعتراض داشتند و دیگری اعتراض مسلمانان فلسطین برای تخریب مسجدالاقصی بود.

* دلیل وارد شدن حماس در این نبرد با ابعادی به این گستردگی را چه می‌دانید و چرا معادلات اسرائیل و هم پیمانانش به یک باره بهم خورد؟

** اسرائیل روی شهادت مسلمانان و آزار و اذیت نوامیس آن‌ها حساب دیگری باز کرده بود و فکر می‌کرد مردم ناتوان هستند و حماس هم توان پاسخگویی و جواب دادن به این اقدامات اسرائیل را ندارد؛ به همین دلیل شاهد هستیم در ماه‌های گذشته در منطقه مسجدالاقصی هتک حرمت‌های زیادی توسط این رژیم صورت گرفته.

اما چرا معادلات اسرائیل به هم خورد؟ به این دلیل که اسرائیل در غزه به نوعی کار را تمام شده می‌دید و آن را حاشیه امن خود می‌دانست و مطمئن بود از این ناحیه هیچ خطری او را تهدید نخواهد کرد و با خیال راحت می‌تواند به تمام برنامه‌های خود برسد.

از طرفی برای پاسخ به این سوال باید اختلافی که میان نیرو‌های مقاومت بود را هم مدنظر قرار داد. همانطور که می‌دانید یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های این عملیات این بود که حماس رسماً شرکت کرد در صورتی که در عملیات قبلی طی سال‌ها یا ماه‌های گذشته شاهد بودیم که نیرو‌های مردمی و مقاومت فلسطین هستند که عملیات می‌کنند یا کاری انجام می‌دهند و حماس موضع‌گیری دو پهلو داشت یا مردم را به خویشتن داری دعوت می‌کرد، اما از دو هفته پیش تاکنون بررسی‌ها حاکی از این است که تمام رسانه‌های رژیم صهیونیستی روی این قضیه که حماس به هیچ عنوان توان پاسخگویی و مقاومت برابر اسرائیل را ندارد مانور می‌دادند و دو هفته این موضوع سرخط تمام رسانه‌های اسرائیلی بود؛ به همین دلیل مطمئن بودند حماس از جنگ با اسرائیل دوری خواهد کرد، اما حالا شاهد هستیم که حماس وارد میدان شده و می‌توان گفت این موضوع به همین عملیات روانی که توسط رسانه‌های اسرائیل شکل گرفته بود برمی‌گردد که به نوعی پاسخی کوبنده به این بازی رسانه‌ای بود.

* طبق گفته شما حالا دنیا شاهد یک اتحاد قوی در گروه‌های مقاومت است. درسته؟

** طرح‌ریزی و اجرای عملیات با مدل‌های مختلف و ابتکار عمل‌های جالب از دیگر نقاط مثبت این عملیات بود و چند وجهی بودن این عملیات آن را حائز اهمیت کرد. این عملیات نشان داد که گروه‌های مقاومت اتحاد زیادی دارند برخلاف آنچه که تاکنون نشان داده می‌شد یا اینکه گمان می‌رفت چند دستگی بین گروه‌های مقاومت و جهاد اسلامی در فلسطین وجود دارد. از طرفی سابق بر این یکی از سرمایه‌گذاری‌های رژیم صهیونیستی روی چند دستگی این جریان بو، اما این عملیات تمام محاسبات آن‌ها را به هم زد. حالا بازدارندگی پایداری در جبهه شمالی توسط حزب‌الله وجود دارد در حالی که آن‌ها فکر می‌کردند حزب‌الله به لحاظ سیاسی و امنیتی وارد درگیری با اسرائیل نخواهد شد. از سوی دیگر نیز ما در ماه‌های گذشته شاهد بودیم که این رژیم تحرکاتی داشت یا شیطنت‌هایی می‌کرد و به نوعی سعی داشت پاسخ و واکنش حزب‌الله را بسنجد، اما با هوش و دستورات به موقع رهبران حزب‌الله این آرامش حفظ می‌شد. پس از طوفان‌الاقصی هنوز حزب‌الله به شکل رسمی وارد درگیری و نبرد نشده البته تحرکاتی داشته، ولی به شکل رسمی نبوده و فکر می‌کنم در روز‌های آینده حزب‌الله در جبهه شمالی وارد درگیری خواهد شد؛ بنابراین مجموعه این عوامل نشان داد که تمام محاسباتی که رژیم صهیونیستی داشت و روی آن برنامه‌ریزی می‌کرد و نسبت به آن مطمئن بود بهم ریخت.

* به گفته شما معادلات و محسبات رژیم صهیونیستی با این اتفاق بهم ریخت. وضعیت هم‌پیمانان اسرائیل و عملکرد آن‌ها در منطقه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

** نکته اینجاست که باید نسبت به این اتفاقی که الان در فلسطین اشغالی رخ داده نگاه جامع‌تر و کلی‌تری داشته باشیم و آن را منحصر و منوط به یک درگیری ندانیم که فقط بین اسرائیل و فلسطین رخ داده اصلاً اینطور نیست تمام معادلات آمریکا در آسیای میانه و غرب آسیا به هم ریخت در صورتی که در ماه‌های گذشته شاهد رفت و آمد‌های زیاد مقام‌های بلندپایه آمریکا و اسرائیل به منطقه آسیای میانه بودیم یعنی ازبکستان تاجیکستان و دالان تورانی. آن‌ها در این مناطق میلیارد‌ها دلار تجهیزات مهیا کرده بودند که استناد فشار اسرائیل در منطقه بود حالا که اسرائیل وارد این درگیری شده و این نبرد، نبردی است که تمام رسانه‌های دنیا به آن پرداخته اند و به نوعی آبروریزی بزرگی برای اسرائیل محسوب می‌شود؛ باعث شده همپیمانانش در شوک به سر ببرند به همین دلیل همه به شکست اسرائیل در این نبرد اذعان دارند و این شکست فقط در زمینه نظامی نیست بلکه شکست بزرگتر برای این رژیم در بحث امنیت و اطلاعات بود و حالا تمام کشور‌هایی که قرار بود این پیمان مشترک را در منطقه آسیای میانه و قفقاز با اسرائیل داشته باشند شوکه شدند و از خود این سوال را می‌پرسند که چطور اسرائیل از پس یک گردان کوچک برنیامده و اینطور مورد حمله قرار گرفته و افسران رده بالای آن‌ها به اسارت درآمده‌اند؟ و آیا قرار بود توسط این رژیم در آسیای میانه با کشوری مثل ایران یا روسیه و چین روبرو شویم؟ به همین دلیل می‌توان گفت تمام معادلات آمریکا در آسیای میانه هم بر هم خورد؛ به همین دلیل شاهد هستیم که این دولتمردان مواضع نامشخص گرفته‌اند و از این اتفاق گیج هستند.

* آمریکا در فواصل مختلف از این نبرد اعلام کرد که پشتیبان اسرائیل خواهد بود. این ائتلاف را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

** آمریکا اعلام کرد ناو جرالد فورد را به سواحل سرزمین اشغالی می‌فرستد یا کمک‌های مالی خواهد داشت، اما این بیشتر بازی روانیست. کار مهم آمریکا در منطقه به خصوص بعد از جنگ جهانی دوم تامین امنیت اسرائیل بوده است. در سال‌های هم آمریکا طرح ناتوی عبری عربی غربی را پایه‌گذاری کرد و داشت آن را پیش می‌برد، اما با وضعیت فعلی عملاً ضلع عبری این طرح کاملاً دچار فروپاشی شده است و نکته اینجاست که حتی اگر اسرائیل از این جنگ سالم بیرون بیاید تا مدت‌ها توان مقاومت جدی با محور مقاومت را نخواهد داشت از طرفی آمریکا هم در تمام این سال‌ها بودجه‌های کلانی را از سوی یهودی‌ها و صهیونیست‌های اسرائیلی دریافت می‌کرده و حالا طبیعی است که ادعا کند ناو می‌فرستد یا پشتیبان اسرائیل خواهد بود و ۸ میلیارد دلار کمک مالی برای ادامه این نبرد در نظر گرفته است.

به این مساله هم باید توجه کرد که بسیاری از بودجه‌های آمریکا توسط اسرائیل تامین شده حالا اگر کوچک‌ترین اشتباهی در این میان صورت بگیرد؛ تمام پایگاه‌ها و منافع خود را از دست خواهد داد. از سوی دیگر در این مدت اسراییل هرچه سلاح در انبار داشت روانه منطقه قفقاز کرد و حالا با توجه به این درگیری‌های شدید شاهد ته کشیدن انبار مهمات صهیونیست‌ها خواهیم بود و برای همین آمریکا اعلام کرد که نگران نباش و ۸ میلیارد دلار برای تامین تجهیزات نظامی و همچنین ناو خواهم فرستاد.

* آینده عادی‌سازی روابط میان کشور‌های منطقه با اسرائیل را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

** مسئله خیلی مهم‌تر و راهبردی که درباره این عملیات و نبرد به چشم می‌خورد این است که این جنگ بعد از آغاز پروژه صلح ابراهیم برای عادی‌سازی ارتباط با رژیم صهیونیستی اتفاق افتاد که بسیاری از کشور‌های عربی با سردمداری عربستان و برخی کشور‌ها آسیای میانه و منطقه قفقاز به سرعت در حال عادی‌سازی روابط با اسرائیل بودند. از طرفی صلح تاریخی که بین ایران و عربستان انجام شد برخلاف محاسبات رژیم صهیونیستی بود که بعد از آن هم موازنه سیاسی متعادلی را نسبت به اقدامات سیاسی اسرائیل و آمریکا در منطقه شاهد بودیم؛ به عبارت دیگر توازن قدرت به نوعی برابر شد، اما مسئله نگران کننده برای روابط عربستان و رژیم صهیونیستی این است که در واقع عربستان حکم پدر جهان عرب در منطقه عربی اسلامی دارد به همین دلیل عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی گواهی بر این بود که مسئله فلسطین نزد جهان اسلام کمرنگ جلوه داده شود تا به این ترتیب مسئله آزادی فلسطین دیگر جزو اولویت جهان اسلام نباشد و این به منزله یک خطر بزرگ بود، اما نیرو‌های حماس و جهاد اسلامی به این موضوع پی برده بودند؛ از طرفی اتفاقات مهمی در حال رخ دادن بود مثل تخریب مسجد الاقصی و تاکید نتانیاهو بر ایجاد خاورمیانه جدید، اما بیان این مطلب از سمت نتانیاهو که خاورمیانه جدید را خواهیم ساخت بدین معناست که تمام مرز‌های ژئوپلیتیکی، سیاسی و جغرافیایی فعلی قرار است تغییر کند و نقشه‌ای خاورمیانه فعلی دگرگون خواهد کرد این موضوع هم یک زنگ خطر برای گروه‌های جهاد اسلامی و تمام کشور‌های منطقه محسوب می‌شد چرا که نباید اجازه داد عادی‌سازی روابط باعث شود مسئله فلسطین از اولویت خارج شود. همانطور که رهبر معظم انقلاب اشاره کردند فلسطین کلید رمز آلود ظهور است و این یک تکه از پازلی است که کشور‌های منطقه باید کنار آن قرار بگیرند تا نظم آخرالزمانی ایجاد شود.

*نتیجه این جنگ را چگونه ارزیابی می‌کنید و به نظر شما این جنگ به کجا ختم خواهد شد؟

** بازتاب شکست نیرو‌های صهیونیستی را در همان روز نخست جنگ دیدیم. میان آمار کشته‌شدگان و اسرای اسرائیلی افراد رده بالای ارتش این رژیم به چشم می‌خورند و این مسئله کوچکی نیست؛ همچنین در صحنه این نبرد اتفاقات بسیار بزرگی رخ داده است از قبیل اینکه مردمی که تحت محاصره بودند و تنها سلاح در اختیار آن‌ها در تمام این سال‌ها چوب و سنگ بود؛ الان از پهپاد و ابزار نظامی جدید استفاده می‌کنند و سوالی که برای دنیا ایجاد شده این است که این مردم چگونه توانسته‌اند تمام این سال‌ها با وجود همه تحریم‌ها و محاصره‌ها به این ابزار و سلاح دست پیدا کنند؛ از طرفی رژیم صهیونیستی از لحاظ اطلاعاتی و امنیتی در این عملیات ضربه سهمگینی خورد و این حقیقت وجود دارد که اسرائیل یکی از مجهزترین دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی در جهان را داراست و حالا چگونه کنار گوش آن‌ها دقیقاً جایی که جاسوس‌های زیادی را به کار گرفته است نیروی حماس اینگونه با هم هماهنگ شدند و این عملیات را برنامه‌ریزی کردند و اکنون مهم‌ترین مساله این است که اسرائیل نمی‌داند چه اتفاقی برایش رخ داده و بزرگترین اقدامی که باید انجام دهد؛ پیدا کردن همین شکاف است.

* چرا انجام این عملیات حالا اتفاق افتاد؟

** رژیم صهیونیستی فاقد عمق استراتژیک است یعنی به لحاظ جغرافیایی که در آن محدوده می‌تواند ابتکار عمل داشته باشد؛ دستش باز نیست همچنین ساختار ارتش و نیرو‌های نظامی این رژیم فاقد کادر نظامی ثابت است به همین دلیل می‌توان گفت مشخصه‌های یک ارتش پایدار را ندارد و این مساله در هفته‌ها و ماه‌های گذشته به وضوح دیده شد مثلاً خلبانان ارتش از دستورات امتناع کردند و کم کم این مسئله در رده‌های پایین هم دیده شد و حتی خیلی از سربازان به زور برای نبرد آماده می‌شدند این نشان دهنده این است که ارتش اسرائیل انسجام لازم را ندارد و بسیار متزلزل است. از طرفی طبق بررسی‌های تاریخی می‌توان گفت اسرائیل در حال حاضر در ضعیف‌ترین حالت ممکن خود در تمام این سال‌ها قرار گرفته است و سوال اینجاست چرا الان این اتفاق افتاد و مثلاً یک یا دو ماه پیش این عملیات صورت نگرفت؟

اعتراضات سراسری که در سرزمین‌های اشغالی شاهد بودیم و کل شهر را شورش و تظاهرات فرا گرفته بود در این اتفاق تاثیرگذار است و یکی از مؤلفه‌های مهم برای ارزیابی دولت نتانیاهو به شمار می‌رود. در واقع همان کاری که در طول یک سال گذشته برای ایران در نظر گرفته بودند تا بر اساس آن شورش و تظاهرات خیابانی منجر به تغییر رژیم و ایجاد گسل‌های اجتماعی ایجاد شود تا از پس آن بتوانند روی گسل‌های ایجاد شده عملیات نظامی انجام دهند؛ حالا برای رژیم صهیونیستی اتفاق افتاد. ماه‌ها درگیری‌های داخلی و اعتراض دولت را ضعیف کرد و درگیر مسائل دیگر شد و حماس هم همین برنامه را روی خودشان پیاده کرد. الان اسرائیل دو راه پیش رو دارد که در دو حالت بازنده این میدان است. اگر قرار باشد اسرائیل این جنگ را ادامه دهد و دروازه‌های شمالی خود را به سمت حزب‌الله لبنان باز کند و درگیری‌ها را به آن منطقه بکشاند؛ در باتلاقی فرو خواهد رفت که بیرون آمدن از آن در شرایط فعلی غیر ممکن خواهد بود. از طرفی در این روز‌ها دنیا شاهد بود که اسرائیل از پس یک گردان کوچک به نام حماس بر نیامد حالا اگر قرار باشد حزب‌الله لبنان یا انصارالله یمن یا نیرو‌های سوریه وارد این نبرد شوند بار دیگر باتلاقی برای اسرائیل به وجود خواهد آمد که دیگر نخواهد توانست از آن بیرون بیاید.

اگر هم بخواهد سازش کند باز هم هیمنه و هیبت خود را زیر سوال برده است بنابراین در هر صورت یک شکست مفتضحانه و بزرگ برای اسرائیل خواهد بود. در این نبرد تعداد اسرای اسرائیلی و تعداد نیرو‌هایی که از دست دادند برای اولین بار بی‌سابقه است و از طرفی تعداد ۷۰۰۰ اسیر فلسطینی از گذشته تا به الان در زندان‌های اسرائیل هستند که در وضعیت بسیار بسیار بدی به سر می‌برند. در حال حاضر اسرائیل تمایلی برای تبادل اسرا نشان نداده است با اینکه بسیار برایش اهمیت دارد باید به این نکته هم اشاره کنیم که جنگ ۳۳ روزه که در گرفت به خاطر جنازه دو سرباز اسرائیلی بود، ولی الان با این تعداد بالای اسیر رغبتی برای تبادل اسرا نشان نداده، چون می‌داند اگر قرار باشد برای تبادل اسرا پای میز مذاکره بنشیند شرایط بسیار سختی را خواهد داشت و به قول معروف باید خیلی باج بدهد، اما او در این برهه نمی‌خواهد چنین کاری را انجام دهد.

* بازتاب این شکست در دنیا را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

** شکست هیمنه اسرائیل به دنیا نشان داد که برخلاف چیزی که رسانه‌ها تمام این سال‌ها نشان می‌دادند پوشالی و دروغین است؛ بنابراین می‌توان گفت برخلاف ما که در بخش رسانه ضعیف عمل می‌کنیم آن‌ها تمام قوای خود را صرف رسانه می‌کنند؛ اتفاقاتی که در یکی دو سال اخیر افتاده در قالب نظم نوین جهانی مثل ایستادن چین برابر آمریکا یا سرشاخ شدن دوباره روسیه با بلوک غرب گمان می‌کنید از چه زمانی اتفاق افتاد و دنیا جرات پیدا کرده بگوید جهانی به ابرقدرتی آمریکا نمی‌خواهم؟ پاسخ این ست که این اتفاق دقیقاً بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی و زدن پایگاه عین الاسد شکل گرفت. بعد از این ماجرا روند جهانی در جهت نظم نوین جهانی سرعت و شدت بیشتری به خود گرفته است با این اتفاق دنیا دید بعد از جنگ جهانی دوم که هیچ کشوری جرات نمی‌کرد حتی یک گلوله به سمت آمریکا و منافع آن شلیک کند ایران پایگاه او در عراق را مورد اصابت قرار داد و آمریکا نتوانست کاری انجام دهد از این رو دنیا فهمید می‌تواند برابر آمریکا بایستد.

الان هم اتفاقی که افتاده این است در سراسر جهان ترس و وحشتی نسبت به اسرائیل وجود داشت به خصوص در کشور‌های در حال توسعه و کشور‌های آفریقایی و آسیایی، اما حالا تمام معادلات و موازنه‌های جهان تغییر کرده است و از مدت‌ها پیش کارشناسان هشدار داده بودند که منتظر باشید منطقه آبستن حوادث بسیار بزرگی است. از یکی دو سال پیش جرقه‌هایی زده شده بود و حالا به نقطه عطف خود رسیده است و از الان به بعد منطقه دیگر به شکل سابق خود بر نخواهد گشت. می‌توان گفت اسرائیل، آمریکا و کشور‌های بلوک شرق و غرب از این به بعد، به قبل از تاریخ ۷ اکتبر و بعد از تاریخ ۷ اکتبر تبدیل می‌شوند و از این تاریخ به بعد اتفاقات به سرعت رخ خواهند داد؛ اما باید به این مسئله اذعان کرد که این نبرد و این جنگ اسرائیل را به نقطه پایان خود نمی‌رساند و نقطه پایانی برای اسرائیل نیست و نمی‌توانیم بگوییم با این نبرد اسرائیل نابود می‌شود، اما در ضعیف‌ترین حالت خود قرار گرفته و، چون خیلی ضعیف شده عکس‌العمل‌های شدید نشان می‌دهد و از حالا به بعد دستگاه‌های امنیتی کشور ما باید بسیار هوشیار باشند چرا که تجربه نشان داده در سال‌های اخیر هر موقع داخل اسرائیل به هم ریخت و نتوانست دستاوردی که مد نظر بود داشت، به رخ بکشد یا برای آنکه بتواند به قول معروف کم و کاستی و ضعف خود را ماست مالی کند یک جای دیگر را به هم ریخت تا حواس‌ها را از ناکارآمدی‌های خود پرت کند و عمدتاً پرت کردن حواس متوجه کشور ماست. حالا هم مقامات آمریکایی با تکرار گفته‌های اسرائیلی‌ها می‌گویند سر این مار در ایران است و باید سر مار را قطع کنیم؛ به همین دلیل فکر می‌کنم برای اینکه یک مقدار از بار فشار روانی کم کنند و درجه شدت این حملات را پایین بیاورند یک سری عملیات خرابکارانه داخل ایران انجام خواهند داد که این مسئله سطح بالای هوشیاری مردم و دستگاه‌های اطلاعاتی امنیتی کشور را می‌طلبد.

 

زهرا عابدینی

دیدگاهتان را بنویسید