پس از عملیات طوفان الاقصی و آبروریزی دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی صحبت از حمله زمینی به نوار غزه برای جبران تلفات بالا و زهر چشم گرفتن از محور مقاومت به میان آمد و قرار بود که شنبه 22 مهر ماه زمان آغاز حمله باشد اما به دلیل آنچه شرایط نامساعد جوی نامیده شد به تعویق افتاد.
رسانههای نزدیک به دولت رژیم صهیونیستی پس از شکست و فضاحت شنبه هفته گذشته این رژیم خبر از حملهای متفاوت از حملات هوایی در جنگهای قبلی غزه میدادند. این بار صحبت از حملات زمینی به منظور آنچه پاکسازی تمام تهدیدات و نابودی کامل حماس خوانده شد در میان بود. جدا از اینکه حمله زمینی به نوار غزه آنچنان هم کار آسانی نیست و با وجود استعداد بالای نیروهای حماس و جنبش جهاد اسلامی در جنگ شهری و تسلیحات جدید ضد زره این گروهها و تونلهای زیرزمینی در غزه، این حمله برای صهیونیست مساوی است با تلفات سنگین، عوامل دیگری نیز اسرائیل را در انجام این عملیات به شک و تردید انداخته است.
تاثیر محور مقاومت در تمامی محاسبات صهیونیستها
پس از مطرح شدن گزینه حمله زمینی به نوار غزه بلافاصله گروههای مقاومت و در صدر آنها حزب الله لبنان واکنش نشان داد و اعلام کرد که در صورت حمله زمینی به نوار غزه جبهه جدیدی را در شمال به روی ارتش اشغالگر صهیونیستی باز میکند. پس از این موضع بود که آمریکا اعلام کرد که اقدام به ارسال ناوگان هواپیمابر خود به شرق مدیترانه میکند تا برای حمایت احتمالی از اسرائیل آمادگی داشته باشد. با اعلام این خبر دیگر گروههای مقاومت نیز نسبت به این اقدام حمایتی آمریکا بیتفاوت نبودند و گروههای مقاومت عراق از جمله کتائب حزب الله، جنبش نجباء و حشد الشعبی اعلام کردند که در صورت ورود آمریکا به جنگ غزه تمامی اهداف و تجمعات نیروهای آنها را هدف قرار خواهند داد و از عراق تا سوریه را برای نیروهای آمریکایی به جهنم تبدیل خواهند کرد.
البته جبهههای جدید به اینجا محدود نشد و جنبش انصارالله یمن نیز اعلام کرد که در صورت ورود آمریکا به جنگ، به نفع حماس و محور مقاومت بر علیه اسرائیل و آمریکا وارد جنگ خواهد شد و آنها را با موشکها و پهپادهای دور برد خود هدف قرار خواهد داد.
البته باید به این نکته توجه داشت که در صورت درگیر شدن ارتش اسرائیل در جنگی تمام عیار در غزه تمرکز امنیتی آنها در کرانه باختری کمتر خواهد شد و در صورت بالا بودن تلفات اسرائیلیها در غزه و از بین رفتن روحیه صهیونیستها باید شاهد عملیاتهای متعددی در کرانه باختری بر علیه اسرائیل باشیم. عملیاتهایی که در چند ماه گذشته نیز شدت گرفته بود و رژیم را با چالشهای فراوانی رو به رو کرده بود.
تهدید ایران و ضعف داخلی دولت نتانیاهو
در روزهای گذشته وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی ایران سفرهای منطقهای خود را افزایش داد تا از حملات بیرحمانه هوایی رژیم صهونیستی به غزه جلوگیری کند. امیرعبداللهیان در سخنانی رژیم صهیونیستی را تهدید کرد که در صورت تداوم حملات به غزه جمهوری اسلامی ایران سکوت نخواهد کرد و بر علیه اسرائیل اقداماتی را انجام خواهد داد. این تهدید در محافل رسانهای غربی و صهیونیستی به تهدید نظامی تعبیر شد و منجر به تغییر معادلات فراوانی شد. در مقابل نیز رژیم از ابتدای سال جاری میلادی درگیر اختلافات شدید داخلی بوده و تداوم این اختلافات، دولت دست راستی نتانیاهو را دچار مشکلات فراوان کرده است. اختلافاتی که به نحوه برخورد با اعراب اسرائیلی و حتی فلسطینیان نیز مربوط میشود و بسیاری از مخالفان دولت نتانیاهو علت اصلی عملیات طوفان الاقصی و تلفات بالای آن را اقدامات وزرای تندروی کابینه نتانیاهو و تحریک بیش از اندازه فلسطینیها میدانند. از نگاه آنها اقدامات اسموتریچ و بن گویر در کنار تداوم شهرکسازیها و هتک حرمت مکرر مسجد الاقصی از دلایل اصلی عملیات طوفان الاقصی است. محمد ضیف، فرمانده گردانهای قسام نیز هتک حرمت نمازگزاران زن مسجد الاقصی را علت شروع این عملیات معرفی میکند.
با توجه به وضعیت فعلی دولت نتانیاهو و فشار مخالفان برای پاسخگویی مناسب و فشار خانوادههای اسرای رژیم که در غزه حضور دارند و تا کنون بخش قابل توجهی از آنها نیز در حملات هوایی رژیم کشته شدهاند، تا حدودی دست نتانیاهو برای آغاز حمله زمینی بر علیه غزه بسته شده است.
آغاز حمله زمینی مشروط به ورود آمریکا به جنگ است
مهمتر از دو مانع تنش داخلی در اسرائیل و تهدید جبهه مقاومت، جلب همراهی آمریکا در این نبرد است. حمایتی که قبل از این با ارسال ناو هواپیمابر آمریکایی به شرق مدیترانه و حضور ناوگان متعدد ناتو در این منطقه نشان داده شده بود اما تهدید انصارالله یمن معادلات آمریکا را بر هم زد.
تهدید انصارالله بر ورود به جنگ به نفع فلسطین و هدف قرار دادن بانک اهداف آمریکاییها مساوی است با افزایش قیمت نفت و این شرایط را برای دولت بایدن که در حال حاضر نیز به دلیل حمایتهای بی چون و چرا از اوکراین تحت فشار جناح رقیب و حتی خودی است بحرانی خواهد کرد. بحرانی که میتواند شرایط را به کلی از کنترل دولت آمریکا خارج کرده و همزمان بر جنگ اکراین نیز تاثیرگذار باشد.
از طرفی باید توجه داشت که افزایش قیمت نفت تنها زیان ورود دولت بایدن به جنگ غزه نخواهد بود و از طرف دیگر از سوی افکار عمومی جهان، دمکراتها و سازمانهای حقوق بشری مورد انتقاد شدید قرار خواهد گرفت و این اتفاقات در فاصله کوتاهی تا انتخابات 2024 رقم خواهد خورد. جدا از اینکه ورود آمریکا میتواند منجر به کشته شدن تعداد زیادی از سربازان این کشور در عراق، سوریه، لبنان و حتی در دریای مدیترانه شود. در سناریویی دیگر حتی میتواند منجر به درگیری مستقیم با ایران شده و جنگی فراگیر که میتواند به جنگ جهانی سوم تبدیل شود را رقم بزند. البته این وضعیت فعلا دور از ذهن است و با توجه به حملات هوایی محدود یکشنبه شب اسرائیل به لبنان میتوان به این نتیجه رسید که آمریکاییها تا زمانی که که حزب الله لبنان به اسرائیل حمله پیشدستانه نکند اقدامی نظامی در حمایت از این رژیم نخواهند کرد و این نکتهای است که فرماندهان محور مقاومت به خوبی از آن آگاه هستند و قبل از تهاجم زمینی به غزه اقدامی نخواهند کرد.
پویا جادی