نقش نظام سلطه در ناامنی غذایی جهان

به این اخبار توجه کنید؛ سه انفجار در انبارهای سیلوی غلات ایالت «پارانا» در کشور برزیل (پنجم مرداد 1402)، انفجار در سیلوی غلات «بندر درینجه» کشور ترکیه (16 مرداد 1402) و انفجار در سیلوی غلات شهر «لاروشل» کشور فرانسه (20 مرداد 1402) اخبار آتش‌سوزی میلیون‌ها هکتار جنگل‌ قاره‌های آمریکا و اروپا از جمله کشورهای آمریکا و کانادا (طی روزها و ماه‌های گذشته)، آتش‌سوزی‌های مشکوک در مزارع وسیع گندم و غلات در سراسر جهان. با این اخبار آیا نقشه مرموزانه بعدی صاحبان قدرت در جهت «کنترل غذاهای استراتژیک» و «ایجاد بحران غذایی» و «به خطر‌انداختن امنیت غذایی کشورها» کلید خورده است؟
انفجار انبار سیلوها در سه قاره متفاوت آن هم در مدت زمان کوتاهی تصادفی و غیرسازمان‌یافته نیست و اگر سررشته این اخبار را با اخبار مرتبط سه سال اخیر همچون «بیماری‌های همه‌گیر»، «ایجاد جنگ»، «آتش گرفتن کم‌نظیر مزارع گندم و غلات»، «بزرگ جلوه دادن تغییرات اقلیمی و آب و هوایی و گازهای گلخانه‌ای در سرزمین‌های تولیدکننده و تأمین‌کننده غلات، پروتئین و مواد غذایی پرمصرف و سعی در کم کردن تولیدات کشاورزی»، «تسریع در روند از بین رفتن جنگل‌ها»، «تغییر سیاست دولت‌ها و تلاش آنها در تغییر ذائقه و رژیم غذایی مردم‌شان با تبلیغات در رسانه‌ها از جمله حشره‌خواری» گره بزنیم به نتایج قابل توجهی دست خواهیم یافت که زنگ خطری برای همه ملل مخصوصاً کشورهای نوظهور و در حال توسعه است.
نقش غذا در ترکیب جمعیتی
«تأمین منابع غذایی» دغدغه همه دولتمردان بوده و هست و اگر سیاستگذاری کلان غذایی کشورها درست پیش‌بینی نشود باعث «کاهش فوری ضریب امنیت غذایی» در مدت کوتاهی خواهد شد و با توجه به خودکفایی در کشاورزی، جغرافیا، آب و هوا، محیط زیست و موقعیت ژئوپلیتیک و انتظارات مردمی هر ملل، اثرات و اتفاقات کشورها متفاوت خواهد بود.
اتفاقات اخیر در این رابطه اگر ادامه‌دار و هدفمند دنبال شود و در سطح گسترده اتفاق بیفتد ناخودآگاه «چرخش سیاست‌های غذایی و جمعیتی توسط نظام سرمایه‌داری جهان» و «برنامه‌ریزی در جهت معکوس کردن جمعیت جهان» را در ذهن متبادر می‌کند و جهان به سرعت با دوئل نوظهوری بنام «قحطی مصنوعی» در برابر «تاکتیک جمعیتی کشورها» رو‌به‌رو خواهد شد و این امر را می‌توان فصل جدیدی از زندگی مردم و کشورها قلمداد کرد.
اکنون در مرحله آزمایش و مانور گلوبالیست‌ها و کارتل‌های بزرگ اقتصادی و حتی انگیزه‌های متعصبانه جمعیتی بر علیه «امنیت غذایی جهان» قرار داریم و این اتفاقات همچون رشته‌های نامرئی و به هم پیوسته ضرب‌آهنگ «کاهش ضریب امنیت غذایی» در جهان، را به حرکت درآورده است. منظور از انگیزه‌های متعصبانه جمعیتی این است که جمعیت مسلمانان در حال نزدیک شدن به تعداد مسیحیان در جهان است و ممکن است در آینده نزدیک؛ مسلمانان، بیشترین ساکنان کره زمین را تشکیل بدهند که با خواسته جهان سلطه در تضاد است. متاسفانه کشورهای مسلمان زیادی در آفریقا و جنوب آسیا، فقیر یا حتی گرسنه هستند و یکی از اهداف ایجاد قحطی مصنوعی، کاهش جمعیت این کشورها و به‌طور کلی مسلمانان صورت می‌گیرد تا به جمعیت اول جهان تبدیل نشوند.
ابزار اقتصادی یا سلاح نظام سلطه
300 سال پیش؛ یعنی از زمانی که غربی‌ها پا به مناطق نفت‌خیز و ذخایر ناب معدنی و ثروت‌آفرین گذاشتند برای مردم آن منطقه چیزی جز فلاکت، قحطی، کشتار، جنگ، تعرض، غارت و بیماری نداشتند. آنها فقط به جرم موقعیت ممتازی که کشورهای غربی در این سه سده برای خود ایجاد کرده بودند با مشکلات فراوان رو‌به‌رو شدند. حال نظام سرمایه‌داری در راستای سیاست‌های مزورانه خود شیوه تهاجمی چند وجهی را تعریف کرده که هم مناطق نفت‌خیز و معدنی را زیر نظر دارد و هم نیم‌نگاهی به سمت کشورهایی تولیدکننده محصولات کشاورزی استراتژیک و دامپروری دارد تا با به چالش کشیدن این مناطق برنامه‌های مختلفی را به اجرا رساند.
نظام سرمایه‌داری جهان، «غذا» را یکی از مهم‌ترین ابزار برای پیشبرد سیاست‌های سلطه‌جویانه خود می‌دانند تا کشورهایی که قادر به خودکفایی و تأمین کالاهای اساسی خوراکی خود نیستند را با سیستم از پیش‌ طراحی شده خود، از پای درآورند و ضربات جبران‌ناپذیری به آنها وارد کنند تا جایی که یا دولتمردان تسلیم خواسته‌ها و سیاست‌های آنان شوند یا صحنه را واگذار کنند.
رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی در مورد امنیت غذایی کشورمان در روز هشتم شهریور ۱۴۰۱ خطاب به دولتمردان فرمودند: «مسئله امنیّت غذایی خیلی اهمیّت دارد. اوضاع امروز دنیا را نگاه کنید؛ یک گوشه دنیا یک جنگی اتّفاق افتاده و مسئله امنیّت غذایی برای همه دنیا مطرح شده… این قدر مهم است. ما که راجع به خودکفایی گندم، ذرّت، نهاده‌های دامی همیشه تأکید می‌کردیم… مسئله امنیّت غذایی مسئله درجه یک است؛ نباید از آن غفلت کرد؛ و ببینید امروز در دنیا دیگر کاملاً واضح است که چقدر مهم است.»
چند نمونه از اهمیت غذا
در این مجال صرفاً خبرها را به چند دسته تقسیم و به آن پرداخته شده است که برخی از اتفاقات و روش‌ها و سیاستگذاری‌های مختلف نظام سرمایه‌داری در «تهدید امنیت غذایی جهان» را نشان می‌دهد.
1- ایجاد قوانین جهانی برای کاهش تولیدات و محصولات کشاورزی کشورها؛ در این راستا اعتراضات گسترده کشاورزان هلندی به سیاست کاهش آلاینده‌های نیتروژنی شکل گرفت. این سیاست‌ها باعث از بین رفتن 30 درصد از دامداری‌ها و محصولات کشاورزی خواهد شد (تیر و اسفند 1401)
همچنین در ایرلند، به بهانه جلوگیری از گرمایش زمین و کاهش گازهای گلخانه‌ای، دستور کشتار 200 هزار گاو را صادر کرده‌اند و صدای دامداران در اعتراض به آن در آمده است. دولت ایرلند قصد دارد به تدریج تعداد گاوها را به حداقل رسانده یا تمام دامداری‌ها را از بین ببرد. البته گرمایش زمین فقط یک بهانه است و هدف اصلی گلوبالیست‌ها ایجاد قحطی مصنوعی و جایگزینی حشرات به جای گوشت در رژیم غذایی مردم است.
2- پشتیبانی و صدور مجوز سازمان‌هایی همچون بهداشت جهانی و مواد غذایی؛ به عنوان مثال کمیسیون اروپا پس از اخذ تأییدیه علمی، مجوز عرضه نوعی ملخ را به عنوان یک منبع غذایی سرشار از پروتئین در بازار مواد غذایی اتحادیه اروپا صادر کرد. (تاریخ انتشار 23 آبان 1400)
همچنین اتحادیه اروپا اعلام کرد که کشورهای عضو اکنون می‌توانند برای مصارف غذایی خود از گونه‌ای سوسک و جیرجیرک‌های خانگی استفاده کنند(6 بهمن 1401) مجمع جهانی اقتصاد نیز در کنفرانس‌ها و شیوه ارائه اخبار طوری برخورد می‌کند که راه نجات زمین از گرما و کم کردن دی‌اکسید کربن و گازهای گلخانه‌ای در حشره‌خوار شدن انسان‌هاست اما همزمان تحقیقات علمی مستقل چیز دیگری را نشان می‌دهد که حشره‌خواری بسیار بیماری‌زاست.
3- فرهنگ‌‌سازی در جهت تغییر الگوی غذایی با استفاده از رسانه‌ها و سلبریتی‌ها؛ به این ترتیب که دعوت بشر به حشره‌خواری با کمک سلبریتی‌ها در هر برهه‌ای (سلبریتی‌های معروفی همچون آن کیدمن و آنجلینا جولی) و ترویج آن در شبکه‌ها با زبان‌های مختلف، رواج یافته است.
همچنین رونمایی از «کتاب سفید» درخصوص حشرات خوراکی در نمایشگاه اکسپو شهر میلان، سخنرانی جو بایدن در سخنان خود در نشست جی 7 از واقعی بودن خطر قحطی جهانی (27 اردیبهشت 1401) و اخبار مختلف در مورد زنجیره تلف شدن انبوه دام‌ها و آتش گرفتن مداوم مزارع و جنگل در آمریکا و اروپا و دیگر نقاط دنیا در چارچوب کنترل غذا صورت می‌گیرد.
یادآوری این نکته ضروری است که «اف. ویلیام انگدال» در کتاب «بذرهای نابودی» از هنری کیسینجر سیاستمدار و استراتژیست یهودی‌الاصل آمریکایی و رئیس ‌شورای امنیت ملی آمریکا در سال‌های 1969-1975 این جمله را نقل می‌کند که «اگر نفت را کنترل کنید حکومت‌ها را کنترل خواهید کرد و اگر غذا را کنترل کنید مردم را کنترل خواهید کرد.»
4-صف‌بندی‌های سیاسی کشورهایی که دارای قدرت تولید مواد غذایی در جهان هستند؛ به عنوان مثال، ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه در دومین دوره از اجلاس روسیه و آفریقا در سن‌پترزبورگ غلات را به عنوان ابزار قدرت استفاده کرده و ده‌ها هزار تن غلات رایگان به کشورهای آفریقایی که همسو یا بی‌طرف در جنگ با اوکراین هستند را هدیه داده است و در عوض از صادرات غلات به کشورهای اروپایی ممانعت کرده است.
5- خرید زمین‌های زراعی توسط کارتل‌های بزرگ اقتصادی و کشاورزی؛ در این راستا، بیل گیتس به صورت غیرملموس در حال خرید یک چهارم زمین‌های کشاورزی آمریکاست. وقتی صاحبان قدرت به نتایج و اهداف دلخواه رسیدند خود را به جای قهرمانان آینده جهان معرفی کرده و مثل فیلم‌های ‌هالیوودی با استفاده از بوق‌های رسانه‌ای و سلبریتی‌هایی که در خدمت نظام سلطه و سرمایه‌داری دارند آن را به تمام مردم دنیا القاء می‌کنند که ما شما و جهان را از قحطی و ورطه نابودی نجات دادیم. البته اگر هدف آنان نجات همه مردم جهان بدون توجه به نژاد و دین و… از گرسنگی باشد.
لزوم هوشیاری مسئولان
همان‌طور که در فصل گرما، تأمین انرژی برق اولویت دارد و در فصل سرما این اولویت به تأمین انرژی گاز برمی‌گردد؛ دولتمردان کشورها باید بدانند مردم در مواقع اضطراری و کمبود و چالش‌های غذایی از آنها میوه‌های لوکس نمی‌خواهند. اولویت و درخواست آنها غلات و پروتئین و کربوهیدرات‌هاست آن هم به مقدار کافی و ارزان و بدون چالش دریافت کنند.
در شرایطی که نظام سلطه این بار برای اهداف و مطامع خود امنیت غذایی جامعه بشری را نشانه رفته است لازم است سازمان پدافند غیرعامل کشور با ایجاد اتاق‌های فکر مختلف، «نحوه رسیدن به امنیت غذایی پایدار» را با هوشمند‌سازی ارگان‌های مرتبط با وزارتخانه‌های اقتصادی رقم بزند.

 

مهدی شیردلیان

دیدگاهتان را بنویسید