یک: شکست پروژه تحمیل انزوای بینالمللی به سوریه
از زمان آغاز جنگ سوریه تا به امروز، جریان های سیاسی و رسانه ای غربی و متحدان منطقه ای و بین المللی آنها، تمام تلاش خود را به کار بسته اند تا نظام سیاسی سوریه را به مثابه یک سازوکار حکمرانی نامشروع و غیرقانونی در عرصه بین المللی تصویرسازی کنند. رویکردی که تا حد زیادی با این هدف دنبال شده تا زمینه را برای انجام اقدامات نامشروع و غیرقانونی و مداخله آمیز کنشگران منطقه ای و فرامنطقه ای در معادله سوریه و در داخل خاک این کشور، فراهم سازد.
با این حال، در پایان، نظام سیاسی سوریه نه تنها از جنگ در این کشور پیروز بیرون آمد بلکه در ماه های اخیر شاهد آن بوده ایم که بسیاری از دولت های منطقه و ورای آن، احیا روابط با دمشق را به نحوی جدی در دستورکار قرار داده اند. در این راستا، قبل از انتخابات ریاست جمهوری ترکیه شاهد بودیم که رجب طیب اردوغان به هر حربه ای که می شد متوسل گشت تا شاید بتواند با بشار اسد دیدار کند و از این دیدار برای خود یک پیروزی و دستاورد انتخاباتی بسازد.
با این همه، بشار اسد و نظام سیاسی سوریه با این استدلال که تا زمانی که بخش هایی از خاک سوریه در اشغال نیروهای ترکیه است، هیچگونه گفتگو و ملاقاتی با اردوغان انجام نخواهد شد، عملا واکنش قاطعی را به رئیس جمهور ترکیه نشان دادند. از سوی دیگر، پس از امضای توافق تنش زدایی از روابط ایران و عربستان، شاهد آن بودهایم که روابط سوریه با جهان عرب نیز تا حد زیادی رو به بهبود گذاشته و برخی دولت های منطقه نظیر امارات و عربستان که هزینه های زیادی را جهت ساقط کردن نظام سیاسی سوریه انجام داده بودند، حال در صف مقدم احیای روابط با این کشور قرار گرفته اند.
در این فضا، سفر اخیر بشار اسد به چین، عملا جلوه تازه ای از تفویت موضع و جایگاه بین المللی دولت سوریه را به نمایش گذاشت و در قالب آن، رئیس جمهور سوریه با سفر به چین، به عنوان کشوری که یک کنشگر و قدرت موثر بین المللی است، تا حد زیادی جدای از اینکه بنیان های مشروعیت نظام سیاسی سوریه را بار دیگر تقویت کرد، در عین حال، پالس های معناداری را نیز به جریان های مخالف با دولت سوریه فرستاد.
جریان هایی که هنوز مدعی هستند دمشق در انزوای جهانی گرفتار شده است. معادله ای که(قدرت گیری سوریه) البته از چشم اندازی کلان با توجه به جایگاه قابل توجه سوریه در قالب محور مقاومت، به نفع محورِ مذکور نیز است.
دو: سوریه و تلاش جهت جذب کمک های اقتصادی چین
سوریه در طی جنگ داخلی این کشور، با آسیب ها و خسارات گسترده ای به زیرساخت های خود رو به رو بوده و نیاز مبرمی به جذب کمک ها و سرمایه گذاری های خارجی دارد. در این فضا، چین به عنوان یکی از قدرت های نوظهور اقتصادی جدید جهان که حجم اقتصادِ خود را نیز به آمریکا نزدیک می کند و در شرایط کنونی دومین اقتصاد قدرتمند جهان را نمایندگی می کند، می تواند فرصت های قابل ملاحظه ای را در اختیار سوریه قرار دهد.
در این میان، بایستی توجه داشت که نظام سیاسی سوریه سعی دارد تا این کشور در قالب ابتکار مشهور دولت چین موسوم به “یک کمربند یک جاده” نیز حضوری موثر داشته باشد و بتواند از مزایای آن بهرهمند شود. گزارهای که مخصوصا با توجه به جایگاه مهم و راهبردی سوریه در منطقه غرب آسیا و ارتباط این کشور با دریای مدیترانه، می تواند امکانات قابل ملاحظه ای را در اختیار چین نیز قرار دهد و نوعی بازی برد-برد را میان چین و سوریه تداعی کند.
سه: تضعیف بیش از پیش موقعیت آمریکا در منطقه غرب آسیا
رصد تحولات چند ماه و سال اخیر در منطقه غرب آسیا، یک واقعیت عینی را بیش از هر زمان دیگری پیش چشم بسیاری از ناظران و تحلیلگران قرار داده است: قدرت و نفوذ آمریکا در این منطقه به شدت تضعیف شده و در حال زوال و سقوط است. روندی که البته پس از عقب نشینی خفت بار نیروهای آمریکایی از افغانستان، نمودهای عینی را به خود گرفت و با دور شدن کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس از آمریکا و آشکار شدن شکاف های جدی در روابط واشینگتن با رژیم اشغالگر قدس و البته تضعیف قدرت آن در برابر بازیگران مهم منطقه ای نظیر ایران، به اوج خود رسیده است.
در این میان، افزایش تحرکات سیاسی و امنیتی قدرت های شرقی نظیر چین و روسیه در منطقه خاورمیانه نیز پالس های هشداردهنده ای را به واشینگتن ارسال کرده است. در این فضا، سفر بشار اسد به چین و رایزنی های گسترده وی با مقام های این کشور، بار دیگر پیام ضعف آمریکا و حذف شدن آن از معادلات راهبردی در منطقه غرب آسیا را به آمریکایی ها ارسال کرد.
معادله ای که با آشکار کردن عینی دستاوردهای خود در آینده نه چندان دور، می تواند مشکلات و بحران های جدی را در کنار دیگر روندهای منطقه ای برای آمریکا ایجاد کند.
چهار: تقویت همکاری های چین و محور مقاومت
در نهایت باید گفت که سفر بشار اسد رئیس جمهوری سوریه به چین، در نوع خود ظرفیت های قابل ملاحظه ای را نیز به نفع محور مقاومت در منطقه به رهبری کشورمان فعال خواهد کرد. تردیدی نیست که تقویت موضع سیاسی و دیپلکماتیک سوریه در عرصه بین المللی، در کنار پیشرفت های میدانی دمشق در عرضه نظامی و در قالب جنگ با گروه های تروریستی در خاک این کشور، بروندادی جز قدرتمندتر شدن سوریه به عنوان یک عضو مهم محور مقاومت نخواهد داشت و این معادله در کلیت خود، اهرم ها و قدرت محور مقاومت را افزایش و البته حامل چالش های جدی برای جریان های مخالف با این محور است.
درست به همین دلیل است که بسیاری از ناظران و تحلیلگران مسائل منطقه، سفر بشار اسد به چین را صرفا یک پیروزی برای دولت سوریه در نظر نمی گیرند و آن را در سطحی کلان، دستاوردی بزرگ برای محور مقاومت ارزیابی می کنند.