۳۵ سال پس از پذیرش قطعنامه/ عدالت اجتماعی دال مرکزی گفتمان امام خمینی(ره)

بر کسی پوشیده نیست که عدالت اجتماعی کی از آرمان‌ها و اصولی است که با روح انقلاب اسلامی پیوند خورده و از آن قابل تفکیک نیست. بسیاری از اصول قانون اساسی نیز از تلاش و دغدغه‌مندی رهبران انقلاب برای نهادسازی و اجرایی‌سازی عدالت اجتماعی حکایت دارد.

 همزمان با فرارسیدن سی و پنجمین سالروز صدور پیام تاریخی امام خمینی پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ گذشت. پیامی که شاید شهرت و ماندگاری اصلی آن به خاطر طرح ایده‌ای تحت عنوان فقر و غنا توسط ایشان باشد.

امام در این پیام نهیب می‌زند: امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار، و جنگ پابرهنه ها و مرفهین بی درد شروع شده است و من دست و بازوی همه عزیزانی که در سراسر جهان کوله بار مبارزه را بر دوش گرفته اند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلای عزت مسلمین را نموده اند می بوسم، و سلام و درودهای خالصانه خود را به همه غنچه های آزادی و کمال نثار می کنم…

بر کسی پوشیده نیست که عدالت اجتماعی کی از آرمان‌ها و اصولی است که با روح انقلاب اسلامی پیوند خورده و از آن قابل تفکیک نیست. بسیاری از اصول قانون اساسی نیز از تلاش و دغدغه‌مندی رهبران انقلاب برای نهادسازی و اجرایی‌سازی عدالت اجتماعی حکایت دارد. در این میان علاوه بر قانون اساسی یکی از راه‌های درک اهمیت عدالت اجتماعی در منظومه فکری متفکران انقلاب مراجعه به کلام خود آنان است که پیام تاریخی فقر و غنای امام خمینی از جمله آنهاست. این ایده علی‌رغم مهجور بودن برکات زیادی داشته و همچنان نیز ظرفیت‌های قابل توجهی برای اقامه و دفاع از عدالت اجتماعی دارد. در ادامه به چند نکته در این زمینه اشاره می‌شود:

 ادامه‌دار بودن عدالتخواهی پس از جنگ

امام خمینی در این پیام با تاکید بر اینکه چالش فقر و غنا چالشی ابدی است مبارزه و کوشش در این راه را مسیری معرفی می‌کند که تازه آغاز شده است و با این حربه بر تصوراتی که می‌پنداشتند با اتمام جنگ قرار است اصول انقلاب تغییر کند خط بطلان می‌کشد.

معرفی یک الگوی ضابطه‌محور عدالت اجتماعی: انتخاب تعبیر جنگ “فقر” و “غنا” و نه فقیر و غنی توسط امام خمینی بسیار هوشمندانه است. با انتخاب این تعابیر جنگ میان عدالت و ناعدالتی به مثابه دو ساختار و دو وضعیت ترسیم می‌شود، نه به مثابه جنگ میان دو گروه خاص از افراد که سرمایه‌دار و فقیرند. از همان دوران تاکنون بوده‌اند کسانی که عدالتخواهی را به طور سطحی و ظاهربینانه به کشمکش کور طبقاتی میان فقرا و اغنیا تقلیل می‌دهند و فرضا نام اینکه فقیری خودروی ثروتمندی را به آتش بکشد را عدالتخواهی می‌گذارند.

امام خمینی با این ایده اعلام کرد جنگ میان دو صفت و دو وضعیت است و نه یک جدال شخص‌محور، تا جایی که از جدال و نبرد میان دو خوانش از اسلام سخن می‌گوید که یکی اسلام استکباری و آمریکایی است و دیگری در جستجوی اسلام عدالتخواه و ناب. در این پیام از متحجران زرسالار مذهبی اعلام انزجار شده و با تعابیری نظیر مقدس‌مآب، ملای کثیف درباری و مقدس‌نمای بیشعور از آنها یاد شده است.

تعمیق قباحت زرسالاری سنتی و مدرن توسط یک فقیه نواندیش برابری‌طلب

در خوانشی از اندیشه سنتی مذهبی به تاسی از فقه سنتی که در آن مالکیت خصوصی و تجارت با شرایطی، آزاد اعلام شده، عده‌ای از نظریه‌پردازان تلاش دارند بازار آزاد بی‌مهار و سرمایه‌داری افسارگسیخته را توجیه کرده و با این‌همان‌انگاری و خلط مفهومی متن دین را برای توجیه مناسبات سرمایه‌داری هزینه کنند.

این جریان فکری با جریان دیگری که خاستگاه فکری مدرن دارد و از موضع مدرن مدافع بازار آزاد بی‌در و دروازه است قرابت‌های زیادی دارد و بارها دیده شده که تلاش‌های معطوف به عدالت و کاهش نابرابری‌های ناموجه توسط این دو گروع تخطئه می‌شود. اهمیت ایده امام خمینی این بود که پیوند و اتحاد میان زرسالاران سنتی و مدرن را رسوا ساخت و به عنوان یک عالم دینی که برابری‌خواهی را از دین فهم می‌کند رادیکال‌ترین ایده‌ را برای تخریب تلاش‌های شیطانی‌ای که با توسل به دین سعی در توجیه نابرابری دارند مطرح کرد.

ریختن ترس فعالان مسلمان از تلاش‌های عدالتخواهانه، در مقابل یاوه‌گویانی که عدالت‌طلبی را با برچسب چپ‌گرایی تخطئه می‌کنند: امام خمینی در بخشی از این پیام می‌گوید: مسئولین نظام ایران انقلابی باید بدانند که عده ای از خدا بی‌خبر برای از بین بردن انقلاب هر کس را که بخواهد برای فقرا و مستمندان کار کند و راه اسلام و انقلاب را بپیماید فورا او را کمونیست و التقاطی می خوانند! از این اتهامات نباید ترسید. باید خدا را در نظر داشت، و تمام هم و تلاش خود را در جهت رضایت خدا و کمک به فقرا به کار گرفت و از هیچ تهمتی نترسید.

نهیب امام خط بطلانی برخودباختگی

همانطور که ملاحظه شد امام خمینی در این تعابیر از برچسب‌زنندگان تحت عنوان از خدا بی‌خبر یاد می‌کند که قصد از بین بردن انقلاب را دارند و مسئولان را هشدار می‌دهد که در مسیر عدالتخواهی مرعوب این اتیکت‌ها نشوند.

تخریب یک توهم‌ مبنی‌ بر اینکه اضمحلال جماهیر شوروی به معنای شکست عدالت اجتماعی و پیروزی سرمایه‌داری است: نکته قابل تامل این است که در پیام مورد بحث مانند سایر گفتارهای امام، دو نظام امپریالیست و سلطه‌جوی آمریکا و شوروی کاملا هم‌عرض با هم و دو روی یک سکه هستند و انتقادات بیشمار امام خمینی به آمریکا و بلوک غرب به معنای سر سوزنی تایید و مشروعیت‌بخشی به شوروی نیست.

لذا توهمی مبتنی بر اینکه شوروی امپریالیست به دنبال بسط عدالت اجتماعی در جهان است فرو می‌ریزد و مردم سراسر جهان نباید تصور کنند با فروپاشی بلوک برآمده از اندیشه مارکسیسم-لنینیسم، دیگر دوران عدالت به سر آمده و باید برتری سرمایه‌داری را پذیرفت. نکته جالب اینجاست که پیام امام با روزهای اضمحلال و افول اتحاد جماهیر شوروی مصادف شده است و دقیقا دورانی است که آموزه‌ها و سیاست‌های فقرزا و نابرابرساز مبتنی بر سرمایه‌داری افراطی توسط نهادهای بین‌المللی در حال تحمیل به کشورهای در حال توسعه است و این کشورها نیز پذیرفته‌اند که چاره‌ای جز تن دادن به برنامه‌های مذکور ندارند. نهیب امام خط بطلانی بر این خودباختگی و مرعوب‌شدگی بود.

گزارش از حسین احسانی‌زاده

دیدگاهتان را بنویسید