انتقال قدرت سیاسی در کابل از دولت «اشرف غنی» رئیسجمهوری سابق افغانستان به امارت اسلامی، سبب بازتعریف سیاستهای ایران در برابر همسایه شرقی شد.
در جریان فتح والسوالیهای افغانستان توسط نیروهای طالب، جمهوری اسلامی ایران با اتخاذ موضع «میانجیگری»، حمایت از تشکیل دولت فراگیر ملی و احترام به اراده اکثریت مردم افغانستانی به بحران داخلی در این کشور جنگزده کمک موثری انجام داد.
با وجود نقشآفرینی مثبت تهران در خاموششدن آتش جنگ داخلی در افغانستان اما امارت اسلامی افغانستان تاکنون اقدام جدی برای تامین ملاحظات امنیتی، سیاسی و اقصادی تهران انجام نداده است. این بیاعتنایی تا آنجا ادامه پیدا کرد که رئیسان قوه مجریه و مقننه ایران با دادن هشدار به کابل، خواستار اجرای توافق آبی ۱۹۷۲ شدند و «حسین امیر عبدالهیان» وزیر امور خارجه کشورمان اعلام کرد طالبان را به عنوان دولت رسمی افغانستان به رسمیت نمیشناسد.
در این بزنگاه تاریخی، یک موسسه پژوهشی با برگزاری نشست علمی با موضوع «افغانستان جدید و امنیت ملی ایران؛ ابزارهای فشار طالبان علیه جمهوری اسلامی ایران» در خانه اندیشهورزان، از کارشناسان و صاحبان اندیشه خواست به واکاوی ابزارهای فشار حاکمیت جدید افغانستان علیه امنیت ملی ایران بپردازند.
«حقآبه هیرمند»، «نا امنسازی مرزهای شرقی ایران»، «مواد مخدر و جرائم سازمان یافته»، «شیعیان هزارههای افغانستان» و «کاهش سهم ایران در بازار افغانستان» از جملههای ابزارهای فشار امارت اسلامی افغانستان علیه ایران در این جلسه برشمرده شدند که ممکن است با تشدید تنشها یا ورود دو کشور به جنگ مستقیم، بر ضد منافع جمهوری اسلامی ایران مورد استفاده قرار بگیرد.
حقآبه هیرمند
تهران با تاکید بر اجرای معاهده آبی ۱۹۷۲ و تامین حقآبه هیرمند برای مردم استان سیستانوبلوچستان، این موضوع را به عنوان «خط قرمز» روابط با طالبان اعلام کرده است. براساس این معاهده، ایران سالانه ۸۲۰ میلیون مترمکعب از آبهای جاری در سرزمین افغانستان سهم دارد[۱].
با وجود تعهد شفاهی دولتمردان طالبان به نمایندگان ایران در خصوص تامین حقآبه هیرمند اما به گفته امیرعبدالهیان، کابل برای اجرای این دو تعهد، اقدامی به غیر از انتشار بیانیههای دیپلماتیک انجام نداده و اجازه بازدید از سدهای افغانستان به کارشناسان ایرانی داده نشده است. البته به فاصله چند روز «حسن کاظمی قمی» نماینده ویژه رئیسجمهوری در امور افغانستان از صدور مجوز برای بازدید کارشناسان ایرانی از سد کجکی خبر داد.
تصاویر ماهواره خیام نشان میدهد افغانستان با ساخت سد «کمال خان» و سایر شاخههای آبی از هیرمند به سمت گودزره، به دنبال منحرفکردن مسیر طبیعی آب استبراساس تصاویر ماهواره خیام به نظر میرسد افغانستان با ساخت سد «کمال خان» و سایر شاخههای آبی از هیرمند به سمت گودزره، به دنبال منحرفکردن مسیر طبیعی آب است. براین اساس، رئیسجمهوری در جریان سفر به چابهار با یادآوری بحران حقآبه هیرمند گفت، به حاکمان افغانستان اخطار میکنم، حقآبه مردم سیستان و بلوچستان را به فوریت بدهند. در شرایطی که تهران نهایت همکاری را با طالبان برای بازگشت آرامش به افغانستان، جلوگیری از فاجعه اقتصادی و پایان جنگ داخلی انجام داده اما در ظاهر حکام کابل تصمیم ندارند به معاهده ۱۹۷۲ پایبند باشند. به عبارت دیگر افراد حاکم بر کابل همانند حکام قبلی این کشور قصد دارند موضوع حقآبه هیرمند را تبدیل به «مساله ملی» با هدف ایجاد وفاق داخلی در برابر تهدید (جعلی) خارجی یعنی همسایه بزرگ غربی کنند.
نا امنسازی مرزهای شرقی
تنشهای مرزی، دیگر نقطه بحران در روابط کابل_تهران است. اردیبهشتماه ۱۴۰۱ نیروهای طالبان اقدام به انجام عملیات راهسازی در مرز مشترک ایران و افغانستان کردند. این اقدام بدون هماهنگی و توجه به اصول و قواعد مرزی صورت گرفت. پس از این اقدام «غیر حرفهای»، به صورت موقت نقاط مرزی «دوغارون» و گذرگاه «اسلام قلعه» فعالیت خود را متوقف کردند.
بعد از این رخداد، تماسهای سیاسی میان دو طرف برای بازشدن مرزها افزایش یافت. سرانجام «عنایتالله خوارزمی» سخنگوی وزارت دفاع ملی طالبان با «سوءتفاهم» خواندن این واقعه، از باز شدن مرز مشترک ایران و افغانستان خبر داد. چندی پیش نیز هنگامی که ماموران مرزی ایران قصد کشیدن دیوار در مرز «اسلام قلعه» را داشتند، نیروهای طالبان در انجام این پروژه ایجاد اخلال کردند.
در جدیدترین دور از برخورد مرزی میان دو کشور، شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۲ مرزبانان ایرانی به کاروان حامل بار قاچاق، اجازه عبور به خاک کشورمان را ندادند و همین موضوع موجب آغاز درگیری میان طرفین شد[۲]. پس از این حادثه، نیروهای طالب که به ظاهر از موضوع بیاطلاع بودند؛ اقدام به تیراندازی به طرف ایرانی کردند که به وقوع درگیری میان مرزبانان دو کشور منجر شد. متاسفانه در جریان این درگیری دو تن از مرزبانان کشورمان به شهادت رسیدند و در طرف مقابل تعداد زیادی کشته و زخمی شدند[۳].
عدم تثبیت فرماندهی واحد در کابل و امکان فعالیت گروههای تروریستی همچون شاخه خراسان داعش در هنگام تنش احتمالی میان تهران_کابل میتواند استانهای شرقی ایران همچون خراسان بزرگ و سیستانوبلوچستان را با مشکلات همچون حملات تروریستی، انفجارهای کور و گروگانگیری مواجه سازد.
مواد مخدر و جرائم سازمان یافته
با افزایش تنشهای مرزی_آبی میان ایران و طالبان بیم آن میرود تا کابل به سمت گزینه «استفاده ابزاری» از مواد مخدر در برابر ایران حرکت کند. پس از بازگشت دوباره طالبان به قدرت، «هبتالله آخوندزاده» در فرمانی هرگونه کشت، تولید، مصرف و تجارت مواد مخدر، روان گردان و مشروبات الکلی را ممنوع اعلام کرد.
پس از صدور این حکم، بسیاری از کارشناسان امیدوار بودند آمارهای سال ۲۰۰۰- ۲۰۰۱ میلادی در زمینه کاهش کشت خشخاش (۹۱ درصد) در افغانستان تکرار شود اما وجود بحران مالی، نبود جایگزین معیشتی برای کشاورزان افغانستان و تداوم بلوکهماندن داراییهای مردم افغانستان نزد بانکهای آمریکایی سبب شده طالبان توان کافی را برای اجرای این سیاست نداشته باشد.
پس از صدور فتوای ممنوعیت هرگونه کشت، تولید، مصرف و تجارت مواد مخدر در افغانستان، نه فقط تولید کاهش نیافته بلکه قیمت هر کیلو گرم تریاک نیز رشد یافته استبراساس گزارش دفتر مبارزه با مواد و جرم سازمان ملل متحد، پس از صدور این فتوا نه فقط تولید مواد در افغانستان کاهش نیافته بلکه قیمت هر کیلو گرم تریاک نیز رشد یافته است. خشخاش در سال ۲۰۲۲ بزرگترین محصول بزرگ زیرکشت از زمان سلطه طالبان بر افغانستان بوده است. قیمت هر کیلوگرم تریاک ۲ برابر شده و از ۱۱۶ دلار در سال ۲۰۲۱ به ۲۰۳ دلار در سال ۲۰۲۲ رسید[۴].
در آوریل(فروردین_اردیبهشت) ۲۰۲۲ پس از اعلام ممنوعیت کشت تریاک، قیمت این ماده افزایش یافت؛ البته گزارشهای متفاوتی از سوی برخی نهادهای بینالمللی همچون «الکیس» از کاهش ۸۰ درصدی کشت تریاک در افغانستان خبر میدهد[۵].
پس از اعلام کاهش کشت خشخاش در افغانستان؛ به ویژه ولایت هلمند، خبرنگاران بیبیسی اجازه یافتند از نزدیک «جنگ با مواد مخدر» طالبان را پوشش داده و به اصطلاح شیوه اجرای این سیاست را «راستیآزمایی» کنند. در این روایت طالبان موفقشده به وعده خود عمل کرده و جلوی افزایش کشت خشخاش در میان کشاورزان افغانستانی را بگیرد. البته کارشناسان حوزه مواد مخدر معتقدند برای «صحتسنجی» این گزارش باید منتظر گزارش سالانه دفتر مبارزه با جرم و مواد سازمان ملل و نهادهای پژوهشی مشابه در سال جاری میلادی باشیم.
در فضایی که وضعیت تولید مواد مخدر در افغانستان در هالهای از ابهام قرار دارد، کارشناسان حوزه امنیت ملی معتقدند طالبان میتواند با رها کردن یا تغییر مسیرهای قاچاق مواد به سمت ایران، هزینههای شناسایی، رصد و مقابله با قاچاق مواد مخدر را برای تهران افزایش دهد.
پیش از این، «محمدمسعود زاهدیان» معاون امور بینالملل ستاد مبارزه با مواد مخدر در اسفندماه ۱۴۰۱، از مذاکره ایران و طالبان برای جلوگیری از قاچاق و تولید مواد مخدر خبر داده بود. با وجود این مذاکرات اما پس از تشدید تنشهای دیپلماتیک_رسانهای میان ایران و طالبان، به نظر میرسد امکان استفاده ابزاری طالبان از این نقطه تهدید در کوتاهمدت وجود ندارد، زیرا درآمدهای ناشی از کشت، تولید، مصرف و قاچاق مواد بخشی از منبع درآمدی دولت و کشاورزان افغانستانی محسوب میشود.
شیعیان و هزارههای افغانستان
در جغرافیای افغانستان با آنکه اهل سنت (حنفی) اکثریت جمعیت را تشکیل میدهند اما درصد قابل توجهی از مسلمانان این کشور پیرو مذهب شیعه امامی و اسماعیلی هستند. براساس برآوردهای جمعیتشناختی، نزدیک به ۳۰ درصد جمعیت افغانستان اهل تشیع هستند. هزارهها، سادات، هراتیها، قزلباشها و بخشهایی از پشتونها، تاجیکها و بلوچها بزرگترین قومیت شیعه در همسایه شرقی ایران را تشکیل میدهند.
با آنکه اهل سنت حنفی و شیعیان، قرنها زیست مسالمتآمیزی را تجربه کردند اما نیروهای طالب تحت تاثیر آموزههای مکاتب پاکستان، سختگیری بسیار بیشتری نسبت به اهل تشیع و مراسمهای مذهبی همچون عزاداریهای محرم و صفر دارند. تجربههای تاریخی مانند مقاومت مردم مزار شریف و قیام هزارهها در دوران «طالبان اول» سبب ایجاد ذهنیت منفی میان این دو بازیگر تاثیرگذار در تحولات سیاسی افغانستان شده است.
در صورت افزایش تنشها میان ایران و طالبان، یکی از گزینههای کابل برای اعمال فشار بر تهران، سختگیری نسبت به شیعیان و فارسیزبانان خواهد بود. به عنوان مثال با آنکه در دو سال اخیر طالبان تلاش کرده با ایجاد فضای لازم برای عزاداری محرم، نوعی تعامل را با شیعیان و جمهوری اسلامی به نمایش بگذارد اما پس از تشدید تنشهای آبی_مرزی میان دو کشور، زمزمههایی از سوی مقامهای طالب مبنی بر محدودکردن عزاداریهای حسینی به گوش میرسد.
علاوه بر این، در صورت وقوع هر نوع درگیری میان تهران_کابل، امکان درگیری میان شیعیان و فارسیزبانان شمال افغانستان با نیروهای طالبان قوت خواهد گرفت؛ همچنین ممکن است نیروهای امنیتی طالب با توقف مبارزه با شاخه خراسان داعش، زمینه افزایش حملات تروریستی و انتحاری به مجالس عزا و حسینیهها را تسهیل کنند.
کاهش سهم ایران در بازار افغانستان
حکومت نوپای طالبان با مشکلات فزاینده اقتصادی مانند کاهش ارزش پول ملی، کمبود نقدینگی، افزایش بیکاری، تحریمهای اقتصادی و تورم فزاینده دستهوپنجه نرم میکند. در چنین وضعیتی جمهوری اسلامی ایران به عنوان بازیگر فعال در بازار همسایه شرقی یکی از پایههای حفظ ثبات اقتصادی در این کشور جنگ زده محسوب میشود. در بازار ۷ میلیارد دلاری افغانستان، ایران دارای سهم ۴۰ درصدی (۲.۵ تا ۳ میلیارد دلار) است.
با این حال اگر قرار باشد مسائل مربوط به حقآبه هیرمند و تنشهای مرزی میان ایران_افغانستان به صورت دومینووار ادامه یابد، آنگاه احتمال سایهافکندن اختلافهای سیاسی و مسائل امنیتی بر روابط اقتصادی میان دو کشور افزایش پیدا خواهد کرد.
در حال حاضر دولتهای چین، ترکیه، امارات عربی متحده و پاکستان با تشویق شرکتهای داخلی، سرمایهگذاری در زیرساختها و کسب امتیاز استخراج منابع طیبعی در افغانستان، رقیب و جایگزین جدی برای بازار ایران هستند. با درک فضای جدید حاکم بر افغانستان و پیدا شدن رقبای جدی برای تولیدکنندگان و تجار ایرانی، تهران باید نسبت به تاثیر افزایش تنشهای سیاسی روی بازار اقتصادی ایران در افغانستان حساس باشد.
اگر مسائل مربوط به حقآبه هیرمند و تنشهای مرزی میان ایران_افغانستان سلسلهوار ادامه یابد، آنگاه احتمال سایهافکندن اختلافهای سیاسی و مسائل امنیتی بر روابط اقتصادی میان دو کشور افزایش مییابدپایان سخن
وجود مرز مشترک ۹۴۵ کیلومتری میان ایران_افغانستان یادآور سیاست همسایگی، وابستگی متقابل و لزوم حفظ روابط دوستانه میان دو کشور است. بیشک در هنگامه خطر، طالبان از برخی ابزارهای برای ایجاد موازنه در برابر همسایه غربی برخوردار است اما این مساله به معنای خالیبودن دست ایران یا آسیبپذیر نبودن طالبان نیست.
در نگاه کارشناسان، نقش حیاتی ایران در اقتصاد افغانستان، کریدور ارتباطی چین_افغانستان_ایران، جبهه مقاومت ملی پنجشیر، حوزه تمدنی شیعی_فارسی ایران در شمال افغانستان، تاخیر در به رسمیت شناختن حکومت طالبان، تسریع در روند بازگشت مهاجران غیرقانونی و … از جمله ابزارهای فشار ایران علیه امارت اسلامی افغانستان است.
با این حال به نظر میرسد اراده رهبران عالی دو کشور بر حفظ روابط برادرانه میان ملتهای ایران و افغانستان و پرهیز از هرگونه افزایش تنش میان دو همسایه مسلمان باشد. با درک این نکته لازم است تا دولتمردان، فرماندهان نظامی و نیروهای امنیتی ایران و افغانستان به سمت کاهش تنشها و بازطراحی روابط دوجانبه مبتنی بر توسعه افغانستان و امنیت مشترک گام بردارند.