حد فاصل دو پیمایش ۹۳ و ۹۷ روند افزایشی ارزیابی منفی از آینده با شیبی تند رخ داده است. به نظر میرسد بخشی از پاسخگویان پیمایش۹۳ که از نظر آنها وضعیت جامعه رو به بهبودی بوده، در سال ۹۷ به دسته کسانی که معتقد بودهاند وضعیت آینده بدتر میشود، پیوستهاند. این ارزیابی قطعا متاثر از رخدادهای آن سالهای جامعه است.
پدیده امید از مهمترین مولفههای درونی و عاطفی کیفیت زندگی انسان است که نمودی اجتماعی مییابد. امیدواری و تمایل به آینده همچنین یکی از خلقیات اجتماعی افراد به حساب میآید؛ خلقیاتی که خود را در زمینههایی چون ایجاد فرهنگ اعتماد در جامعه نشان میدهد. روی دیگر این واقعیت چنین است که دورههای طولانیِ برآورده نشدن آرزوها و انتظارات موجب ظهور نگرشهای بدبینانهای میشود که با فرایند جامعهپذیری از نسلی به نسل دیگر قابل انتقال است.
مسائل اقتصادی و دگرگونیهای سالهای اخیر جامعه ایرانی هدفهای جدیدتری برای شهروندان تعریف میکند اما وسایل دستیابی به این هدفها در دسترس نیست. این منجر به نوعی انفعال، خشم و در نهایت بدبینی نسبت به جامعه میشود. به لحاظ نظری، میتوان متصور بود که این وضعیت، به ناامیدی منجر میشود
گسترش چنین روحیه بدبینانهای، هرچه بیشتر به انفعال اجتماعی دامن میزند. ازاین رو، جلب مشارکت فعال مردم در حیات اجتماعی و پیشبرد استراتژی توسعه ضرورت دارد. این امر، بیانگر اثر امید بر پدیدههای کلان و پهندامنه همچون اقتصاد است. امیدوار بودن به آینده، پیامدهای مختلفی برای افراد دارد که در بالاترین سطح، آثار خود را در قالب پیشرفت یا رکود و توقف جامعه نشان میدهد.
در پیوند با این موضوع، پژوهشی با عنوان «وضعیت و روند امید در جامعە ایران بر اساس دادههای پیمایشهای ملی» (۱) به قلم مهربان پارسامهر و حسین امامعلیزاده به نگارش درآمده است. نویسندگان در این مقاله درصدند به ارائه تصویری از وضعیت امید بین شهروندان ایرانی و نگرش آنها نسبت به آینده و روند تغییرات آن بین سالهای ۱۳۷۹-۱۳۹۷ بپردازند. سوال اصلی تحقیق این است که وضعیت امید به آینده در بین شهروندان جامعه ایران چگونه بوده و در سالهای اخیر چه تغییراتی داشته است؟
نگرش نسبت به وضعیتی چهارساله (۹۷-۱۳۹۴)؛ یک چهارم مردم خواهان تغییرات بنیادین، ۶۰ درصد به دنبال اصلاح
بر اساس پیمایشهای ارزشها و نگرشهای ایرانیان میتوان گفت در جامعه ایران بخش مهمی از پاسخگویان در بازه زمانی یادشده از وضع موجود رضایت نداشتهاند که اگر صرفاً به نتایج موج آخر -که البته آن هم به دلیل آنکه مربوط به هشت سال پیش است شاید چندان قابلیت استناد نداشته باشد- توجه شود بیش از ۸۵درصد پاسخگویان از وضع موجود راضی نبوده و به ضرورت اصلاح و تغییر اشاره کردهاند که جای تأمل دارد. البته از این میزان، نزدیک به ۶۰ درصد پاسخگویان رأی به اصلاح دادهاند و نه تغییر بنیادین اما سهم پاسخگویانی که قائل به تغییرات بنیادین بودهاند قابل چشمپوشی نیست زیرا یک چهارمِ کل پاسخگویان را شامل میشود که حتی شاید با در نظر گرفتن محافظهکاری نسبی که در جامعه ایران قابل مشاهده است، سهم این گروه بیشتر بوده باشد. به عنوان شاهد مدعا، میتوان مقایسه ارزیابی پاسخگویان از دیدگاه دیگران و دیدگاه خود را مثال زد؛ جایی که صحبت از دیدگاه شخصی به میان آمده پاسخها اندکی به سمت دفاع از وضع موجود یا اصلاح میل کرده و نه تغییر بنیادین در وضع موجود. با در نظر گرفتن نمرات تراز، روند تغییرات جامعه ایران در ارزیابی از وضعیت موجود گزارش میشود.
ارزیابی از وضعیت جامعه
در موجهای دوم و سوم پیمایشهای سنجش تغییرات فرهنگی و اجتماعی از افراد بالای ۱۸ سال درباره وضعیت پنج سال قبل جامعه ایران نیز نظرخواهی شده است.
همانگونه که در جدول بالا مشخص است غالب پاسخگویان ارزیابی منفی از وضعیت آن زمانِ جامعه را بروز دادهاند. بخش مهمی از آنها بر این نظر بودهاند که در سالهای اخیر شکاف طبقاتی بیشتر شده، اوضاع سیاسی بدتر شده، میزان جرم و جنایت افزایش یافته و میزان تمایل مردم به دین کمتر شده است. مثبتترین نگرش در ارزیابیهای شهروندان مربوط به تغییرات وضعیت سیاسی بوده که در پیمایش ۱۳۹۴ گفتهاند شرایط سیاسی بهتر شده است.
درباره میزان مذهبی بودن مردم تفاوت چندانی بین پیمایشهای موج دوم و سوم مشاهده نمیشود اما درباره شکاف طبقاتی و میزان جرم و جنایت، پاسخگویان ۹۴ در مقایسه با پاسخگویان۸۲بر این نظر بودهاند که این فاصله کمتر شده است. به صورت کلی، نگرشهای ۹۲ نسبت به ۸۲ اندکی مثبتتر است.
در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد؟
دادهها حکایتگر نگاه بدبینانه اکثر پاسخگویان نسبت به آینده بوده است؛ در شاخصهای مذکور بیش از نیمی از پاسخگویان و حتی در مواردی نزدیک به ۹۰درصد معتقد بودهاند وضعیت آینده به سمت افزایش شکاف طبقاتی، افزایش جرم و جنایت و رواج صفتهای اخلاقی منفی و کاهش تمایل به دین و رواج صفتهای اخلاقی مثبت در حرکت است. ارزیابی این چنینی از آینده بیانگر نوعی ناامیدی از آینده است.
پیمایشهای سرمایه اجتماعی چه میگوید؟
ارزیابی، اصولاً مبتنی بر نوعی داوری است در مورد موفقیت یا عدمموفقیت یک نظام در قبال اوضاعی که به نوعی مطلوبها و هدفهای مهم را خود مستتر دارند. وقتی این ارزیابی و داوری، معطوف به آیندە جامعه میشود، بیانگر نوعی امید به آینده از عملکرد و فعالیت یک نظام هم است. مهمترین اوضاع مطلوبی که جامعه برای رسیدن به آنها هدفگذاری میکند و در پی ایجاد تغییر مطلوب و مثبت در آنهاست، عبارتند از: وضع رفاهی، وضع نابرابری اجتماعی، پایبندی به ارزشهای اخلاقی و دینی، وضع اقتصادی، وضع وحدت و همدلی، وضع جرم و جنایت و وضع فقر و نداری.
براساس دادههای موجود، حد فاصل دو پیمایش ۹۳ و ۹۷ روند افزایشی ارزیابی منفی از آینده با شیبی تند در مولفههای مورد بررسی رخ داده است. به نظر میرسد بخشی از پاسخگویان پیمایش۹۳ که از نظر آنها وضعیت جامعه در شاخصهای مذکور بهتر میشد، در سال ۹۷ به دسته کسانی که معتقد بودهاند وضعیت آینده بدتر میشود، گسیل شدهاند. این ارزیابی قطعاً متاثر از رخدادهای آن سالهای جامعه است
در موج اول نزدیک به نیمی از پاسخگویان و در موج دوم بیش از ۶۰ درصدشان ارزیابی منفی از آینده داشتهاند و سهم کسانی که در گزینه بهتر شدن آینده قرار گرفتهاند در موج سوم یعنی ۹۷ به نصف کاهش پیدا کرده است.
در دورههای زمانی مختلف و بر اساس پیمایشهای مربوط به سالهای ۱۳۷۹ تا ۹۷ نزدیک به ۶۰ درصد مردم خواهان اصلاح امور بوده و رقمی بین ۲۳ تا ۳۱ درصد از لزوم تغییرات بنیادین سخن گفتهاند
ارزیابی از آینده کشور در دو موج پیمایش بیانگر آن است که با افزایش شدید بدبینی مواجهیم به صورتی که نمرۀ تراز از ۶۰ به ۷۵ رسیده است(نمره بالاتر به معنی بدترشدن اوضاع است) در دو سر طیف، فراوانی کسانی که قائل به بهتر شدن امور یا حتی ثابت ماندن بودهاند، کاهشی است و فراوانی کسانی که قائل به بدترشدن امور بودهاند، بیشتر شده است که جای تأمل دارد.
در همه پیمایشها تقریباً بیش از ۲۵ درصد پاسخگویان میزان رواج ناامیدی در بین مردم را «در حد زیاد» توصیف کردهاند و تنها بخش کوچکی از نمونه مورد بررسی نظری مخالف داشته و معتقد بودهاند که میزان ناامیدی در بین مردم کم است.
یافتهها پژوهش
یافتهها نشان میدهد که در بین شهروندان، تصویر مطلوبی از ارزیابی حال و آینده وجود نداشته است. تحقیقات انجام شده در این حوزه هم بیانگر آن بود که امید با سازههایی همچون سرمایه اجتماعی و مولفههای آن همچون اعتماد و انسجام اجتماعی، احساس محرومیت نسبی، سرمایه فرهنگی، سرمایه اقتصادی، محدودیتهای اجتماعی، پایگاه اقتصادی-اجتماعی، حمایت اجتماعی، احساس آنومی، نابرابریهای جنسیتی، رضایت از کشور، دینداری ارتباط معنادار دارد؛ بنابراین سیاستهای معطوف به ارتقاء امید در جامعه باید با در نظر داشتن فرایندهای اثرگذاری این متغیرها باشد و با تقویت متغیرهای دارای رابطە مثبت و پرهیز از عوامل کاهنده در بازآفرینی امید در جامعه نقش ایفا کند.
مسائل اقتصادی و دگرگونیهای سالهای اخیر جامعه ایرانی هدفهای جدیدتری برای شهروندان تعریف میکند اما وسایل دستیابی به موازات این هدفها دردسترس نیست و این منجر به نوعی انفعال، خشم و در نهایت بدبینی نسبت به جامعه میشود. به لحاظ نظری، میتوان متصور بود که این وضعیت، به ناامیدی منجر میشود.
براساس محاسبات و تحلیلی که انجام شد، مرور دادههای مربوط به امید (ارزیابی از وضعیت حال و نگاه به آینده) حکایت از وجود وضعیتی نامطلوب دارد. بخش مهمی از شهروندان نگاه منفی نسبت به وضعیت جامعه داشتهاند و این تصور را که وضعیت جامعه در بسیاری از زمینهها نسبت به قبل بدتر شده یا در آینده بدتر خواهد شد. علاوه بر این گروه، درصد قابل توجهی هم بر این نظر بودهاند که در جامعه نسبت به گذشته تغییرات قابل توجهی رخ نداده و در آینده هم رخ نخواهد داد.