پرده جدید از زوال گفتمان قدرت آمریکایی/ بازی یک بام و دو هوای آمریکا با اهرم “بمب‌های خوشه‌ای”

اقدام صریح آمریکا در نقض شعارهای ادعایی خود در زمینه قانون‌مداری و در عین حال، دست زدن آن به هر اقدامی جهت ضربه زدن به رقبای بین‌المللی اش، ولو به قیمت مخدوش شدنِ وجهه خود این کشور، حامل یک پیام جدی و مهم است: هژمونی ادعایی آمریکا در عرصه نظام بین الملل به نقطه پایان خود رسیده است.

دولت آمریکا به تازگی و در بحبوحه جنگ اوکراین، دست به اقدام جنجالی بزرگی زده است. در این راستا، دولت بایدن اقدام به تحویل بمب های خوشه ای به اوکراینی ها کرده است. تسلیحاتی که بر اساس کنوانسیون های بین‌المللی جز سلاح های مخرب به حساب می آیند و البته که در طول تاریخ، آسیب های جدی را به ویژه به غیرنظامیان وارد کرده اند.

با این حال، تیم سیاسی خارجی دولت بایدن در توجیه این حرکت خود مدعی شده که این روس ها بوده اند که برای نخستین بار از بمب های خوشه ای در جنگ اوکراین استفاه کرده اند. ادعایی که بسیاری از تحلیلگران دفاعی و سیاست خارجی قویا آن را رد کرده و بی اساس توصیف کرده اند.

با این همه، این اقدام دولت بایدن، حداقل 4 سیگنال مهم و راهبردی را مخابره می کند.

یک: عیان شدن بین از پیش سیاست های منافقانه دولت بایدن
جو بایدن رئیس جمهور آمریکا چه در دوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا و چه پس از آنکه به مقام ریاست جمهوری کشورش رسید، همواره سعی داشته تا خود را به مثابه به اصطلاح چهره قانون‌مدار آمریکا به جهانیان معرفی کند و تاکید کند که وی و دولتش به دنبال توسعه صلح و ثبات و نظم در جهان هستند.

با این حال، اقدام اخیر این دولت در ارائه بمب های خوشه ای به اوکراین که نقض صریح کنوانسیون های بین‌المللی است حاکی از این است که تا چه اندازه میان سیاست های اعلامی و اعمالی بایدن و دولتش فاصله و تناقض وجود دارد. جالب اینکه یک سال قبل سخنگوی وزارت خارجه آمریکا به صراحت استفاده از بمب های خوشه ای را جنایت علیه بشریت توصیف کرد و اکنون خودِ دولت آمریکا آشکارا این تسلیحات را به یک کشور خارجی می دهد. موضوعی که البته انتقادات زیادی را نیز از آمریکا در عرصه بین المللی برانگیخته است.

دو: رونمایی از دست خالی دولت آمریکا در معادله جنگ اوکراین
یک پیام مهمِ اقدام اخیر دولت آمریکا در ارائه تسلیحات خوشه ای به دولت اوکراین، رونمایی از دست های خالی دولت آمریکا در معادله جنگ اوکراین است. در واقع، آمریکایی ها به نقطه ای در چهارچوب جنگ مذکور رسیده‌اند که نه اهرم های سیاسی قدرتمندی دارند و نه می توانند با فشارهای اقتصادی علیه روسیه، دستورکارهای خود را به پیش ببرند.
از این رو، تنها راهِ چاره پیش روی خود را در پیش گرفتن رویه هایی نظیر تسلیم تسلیحات ممنوعه به اوکراینی‌ها دیده اند. موضوعی که البته خود آسیب های جدی را به اعتبار متصور آمریکایی ها از موقعیت بین‌المللی‌شان وارد می کند و البته که چهره حقیقی آن ها را بیش از پیش نزد افکار عمومی بین المللی نیز آشکار می کند.

بدون تردید اگر دولت بایدن اهرم های دیگری را جهت پیشبرد دستورکارهایش در معادله جنگ اوکراین داشت، از آن ها استفاده می کرد و خود را در معرض انتقادات گسترده به واسطه ارائه تسلیحات ممنوعه و مخرب به اوکراین قرار نمی داد.

سه: زوال و افول موقعیت بین المللی آمریکا
آمریکا سال هاست که خود را مدعی ارزش هایی نظیر دموکراسی، آزادی بیان، حمایت از حقوق بشر و امثالهم به جهانیان معرفی کرده و بر همین اساس سعی کرده نوعی موقعیت هژمونیک را برای خود در عرصه نظام بین‌الملل ایجاد کرده و حفظ کند. با این حال در سال های گذشته، تضعیف تدریجی موقعیت و اهرم های جهانی آمریکا و قدرتمند شدن رقبای بین المللی این کشور سبب شده تا آمریکایی ها نیز مجبور شوند تا از شعارهای ادعایی خود بیشتر فاصله بگیرند و چهره حقیقی سیاست ها و اقداماتشان را بیش از پیش در معرض دید جهانیان قرار دهند.

در این چهارچوب، اقدام صریح آمریکا در نقض شعارهای ادعایی خود در زمینه قانونمداری و در عین حال، دست زدن آن به هر اقدامی جهت ضربه زدن به رقبای بین المللی‌اش ولو به قیمت مخدوش شدنِ وجهه خودش، حامل یک پیام جدی و مهم است: هژمونی ادعایی آمریکا در عرصه نظام بین الملل به نقطه پایان خود رسیده است. مساله ای که البته نظریه پردازان بزرگ آمریکایی نظیر فرانسیس فوکویاما نیز به آن اشاره داشته اند و تاکید کرده اند که آمریکای کنونی شبیه به ساختمانی بزرگ و زیبا است که از درون تهی شده و هر لحظه امکان فروپاشی آن می رود.

چهار: رونمایی از سیاست های منافقانه آمریکا در رابطه با ایران
آمریکا از زمان آغاز جنگ اوکراین و به طور خاص استفاده روسیه از پهپادهای ایرانی مدام سعی داشته تا به همراه شرکای بین المللی خود، ایران را تحت فشار قرار دهد و زمینه را برای تحمیل تحریم های تازه علیه این کشور به دلیل فروش پهپاد به طرف روسی فراهم کند.

این در حالی است که ایران بر سیاست بی طرفی خود در قالب جنگ اوکراین تاکید کرده و این توضیح را نیز ارائه کرده که تسلیحات فروخته شده به روس ها کاملا متعارف و در قالب قراردادهای تسلیحاتی عادی که میان کشورها درعرصه بین المللی منعقد می شوند، به طرف روسیه تحویل داده شده اند(قبل از آغاز جنگ اوکراین) و ایران به هیچ عنوان مسوول چگونگی استفاده از آن ها توسط کشور روسیه نیست. حال در شرایط کنونی، آمریکا به صراحت تسلیحات ممنوعه یعنی بمب های خوشه ای را به اوکراین می دهد و حتی از موضعی طلبکارانه نیز در عرصه بین المللی ظاهر می شود و آن را اقدامی مشروع می داند.

حرکتی که در تحریک آمیز بودنِ آن و البته غیرقابل توجیه بودن آن اندک تردیدی نیز وجود ندارد و البته که قواعد و قوانین بین المللی هم قویا با آن در مخالفت هستند. با این حال، امپراطوری رسانه ای غرب و جریان‌های سیاسی فعال در قالب آن به نحوی گسترده سعی در توجیه این مساله و دور کردن آمریکا از فضای پاسخگویی در رابطه با اقدامات نامشروعش دارند.

دیدگاهتان را بنویسید