این کشورها از سال ۱۴۹۸ تاکنون که کلیسایی در اسپانیا با ادعای آزادی بیان اقدام هتاکانهای علیه قرآن انجام داد تاکنون اهداف مختلف و متنوع خود از اقدامهای ضد اسلامی را زیر نقاب آزادی بیان پنهان کردهاند.
آنچه در موضوع هتک حرمتهای مکرر قرآن کریم و اسلام در کشورهای غربی در ماههای اخیر قابل توجه است، تفسیری کاملا یکجانبه از آزادی بیان است؛ حتی اگر این امر به بهای خدشهدار شدن احساسات ۲ میلیارد مسلمان در سرار جهان تمام شود.
ما شاهدیم که در سوئد، دانمارک، هلند، … سیاستمدارانی با سابقههای غیراخلاقی، اقشار به حاشیه رانده شده در جوامع غربی و بیمایگانِ جویای نام تحت حفاظت پلیس به مساجد تعرض کردند، حرمت قرآن را شکستند، به پیامبر اسلام توهین کردند، …
تفسیر ناکامل و یکجانبه غرب از آزادی بیان، فرصت را برای ابزار وجود سیاستمداران و آلت دستهای به حاشیه رفته و ضد اجتماعی آنان در کشورهای غربی فراهم کرده تا از طریق هتک حرمت قرآن کریم توجهات را به خود جلب کنند.
با نگاهی گذرا به قوانین جزایی که هتک حرمت قرآن را مجاز و نماد آزادی بیان در این کشورها میدانند، در مییابیم که چنین اقدامهایی به هیچ وجه هنجار تاریخی نبوده است؛ بلکه هتک حرمت انفرادی و گروهی، افترا، تهمت و فتنه انگیزی در این کشورها، همگی جرایم قابل مجازات هستند.
توهین به افسران نظامی و پلیس در این کشورها ممنوع است و حتی توهین به پادشاه در کشوری مانند هلند میتواند به ۴ ماه حبس منجر شود؛ تا سال ۲۰۱۴ توهین به مقدسات در هلند یک جرم بود.
از دهه ۱۹۷۰ تاکنون نفوذ و تاثیر دین در بسیاری از کشورهای اروپایی به سرعت کاهش یافت و سبب شد تا نسلهای کاملا ناآگاهی از ایمان و ارزشهای دینی رشد کنند.
این امر سرعت کشورهای غربی در مسیر انحطاط اخلاقی را بیشتر کرد؛ به همین دلیل است که این کشورها اکنون ناچار شدهاند به عادی شدن فحشا، قانونی شدن مصرف مواد مخدر، قانونی شدن مرگ کمکی، استفاده از ناسزا و فحاشی در سینما، جنسیسازی جامعه و مانند این تن بدهند.
البته همه موارد مذکور پیامدهای سخت و دشواری برای کشورهای غربی داشته است، اما این کشورها همچنان حاضر به اعتراف به حرکت در مسیر اشتباه نیستند و تلاش میکنند تا با تهی کردن مفاهیم ارزشمندی مانند آزادی و آزادی بیان از حقیقت اصیل خود، ناکامی خود را توجیه کنند.
غرب در سالهای اخیر از نظر اخلاقی دچار مرگ مغزی شده و قطب نمای اخلاقی خود را از دست داده است؛ بنابراین دیگر درکی از احساسات مذهبی ندارد و فقط ضد فرهنگ سکولار خود را نشخوار میکند.
همین ضد فرهنگ به محض این که کسی به اسلام توهین کند یا اقدام هتاکانهای درباره قرآن انجام دهد به عنوان «قهرمان آزادی بیان» به میان میآید.
همین نشان میدهد که اروپا در بهترین حالت راه خود را گم کرده است و هتک حرمت قرآن در کشورهای غربی موید انحطاط اخلاقی در غرب است.
نگاه به اقدامهای هتاکانه علیه اسلام و قرآن کریم در کشورهای غربی از دریچه سیاست هم واقعیت مهمی را نشان میدهد؛ جهانِ درگیر نزاع و تفرقه به آخرین چیزی که نیاز دارد، چنین اقدامهایی است.
توجیه حوادثی مانند هتک حرمت قرآن کریم با ادعای آزادی بیان و بیتوجه به پیامدهای آن نه تنها سبب گسترش شکاف میان مردم جهان میشود بلکه اهداف و منافع سیاسی مورد نظر غرب را تامین نمیکند.
اصل آزادی بیان مانند همه اصول انسانی و بشری هدف والای تساهل و عدم خشونت را دنبال میکند؛ این در حالی است که غرب با استفاده ابزاری از این مفهوم و سکوت در برابر پیامدهای آن هم به آزادی بیان و هم به باورمندان واقعی آن توهین میکند.
به نظر میرسد سرعت یافتن اقدامهای هتاکانه به قرآن در کشورهای غربی واکنشی که غربیهای مدعی حقوق بشر به تصویب قطعنامه ضد نفرت مذهبی در جریان پنجاه و سومین نشست عادی شورای حقوق بشر سازمان ملل دارند.
همان طور که مدیر گروه حقوق جهانی مستقر در ژنو، گفت: تصویب قطعنامه ضد نفرت مذهبی نشان داد که غرب در شورای حقوق بشر در عقب نشینی کامل است.