صلاحالدین خدیو با بیان اینکه هدف دولت جمهوری آذربایجان از بستن گذرگاه لاچین تحت فشار قرار دادن ارمنستان به منظور موافقت با باز کردن گذرگاه زنگزور است، خاطر نشان کرد: هرچقدر ایران بیشتر برای تنشزدایی با جمهوری آذربایجان تلاش میکند، باکو چنین هدفی ندارد و فعالانه تنشزایی با ایران را ادامه میدهد. روز گذشته جمهوری آذربایجان به بهانه مقابله با قاچاق اقدام به بستن گذرگاه لاچین کرد. این اتفاق در حالی رخ میدهد که باکو در ماههای اخیر به دنبال راههایی برای ایجاد کریدور زنگزور بوده است. این مسئله در شرایطی رخ داده که دستگاه دیپلماسی ایران در هفتههای اخیر بارها اعلام کرد که اختلافات با جمهوری آذربایجان حل و فصل شده و تنشها کاهش یافته است. هر چند که به نظر میرسد پس از پیروزی مجدد اردوغان در انتخابات ترکیه، زیادهخواهیهای دو کشور در حوزه قفقاز جنوبی تداوم یافته و دو کشور تلاش میکنند اهداف خود را مبنی بر اتصال سرزمینی نخجوان به جمهوری آذربایجان پیگیری کنند. اردوغان در اولین سفر خود به باکو پس از پیروزی انتخابات با تکرار مواضع مداخلهجویانه خود نشان داد که تغییری در این زمینه به وجود نیامده است. «صلاح الدین خدیو» –تحلیلگر مسائل سیاسی و کارشناس مسائل ترکیه- در گفتگو با ایسکانیوز به بیان دیدگاههای خود در این خصوص پرداخت.
ارمنستان در مناقشه با جمهوری آذربایجان تنها مانده است/ کاهش نفوذ روسیه در قفقاز جنوبی و پیشروی ترکیه
این کارشناس مسائل قفقاز در پاسخ به سوالی در مورد علل بستن گذرگاه لاچین توسط جمهوری آذربایجان اظهار کرد: هدف دولت جمهوری آذربایجان از این اقدام تحت فشار قرار دادن ارمنستان به منظور موافقت با باز کردن گذرگاه زنگزور است. وی افزود: ابتدا افرادی که تحت عنوان فعال محیط زیست از طرف باکو سازماندهی شده بودند، ارتباط «استپاناکرت» -پایتخت منطقه ناگورنو قره باغ- را با خاک اصلی ارمنستان قطع کردند سپس بهانههای دیگری مطرح کردند که در کل هدف جمهوری آذربایجان اعمال فشار به ایروان برای اتصال زمینی نخجوان با خاک اصلی جمهوری آذربایجان است.
خدیو در مورد علل تمایل باکو به افزایش تنش با ایران علیرغم تلاشهای جمهوری اسلامی برای بهبود روابط با باکو گفت: هرچقدر ایران بیشتر برای تنشزدایی با جمهوری آذربایجان تلاش میکند، به نظر میرسد باکو چنین هدفی ندارد و فعالانه تنشزایی را با ایران ادامه میدهد. به گفته وی، به دلیل اختلال در روابط ایران و غرب، تصور باکو این است که تهران از لحاظ ارتباطات خارجی در موقعیت ضعیفتری قرار دارد؛ بر این اساس با توجه به از بین رفتن توازن سیاست خارجی ایران، فرصت مناسبی برای دولت آذربایجان مهیا شده تا اهداف ژئوپولتیک و استراتژیک خود را در حوزه قفقاز محقق کند.
وی با بیان اینکه هدف اصلی دولت باکو گشایش دالان زنگزور است، تصریح کرد: دولت باکو ایران را مخالف اصلی این پروژه میداند و ارمنستان نیز در شرایطی قرار ندارد که از پس اراده مشترک ترکیه و جمهوری آذربایجان برآید. فلذا باکو فکر میکند با اعمال فشار بر ایران از طرق مختلف میتواند تهران را مجبور به کوتاه آمدن از موضع خود و حمایت از ارمنستان کند. از نظر این کارشناس سیاست خارجی، با توجه به دو قطبی شدن فضای بین ایران و جمهوری آذربایجان بعید به نظر میرسد که اختلافات دو کشور در این زمینه فروکش کند.
وی افزود: این مسئله برای ایران یک باخت استراتژیک و خسارت غیرقابل جبران محسوب میشود و در صورت اجرای پروژه زنگزور ارتباط زمینی ایران با ارمنستان و قاره اروپا قطع خواهد شد و یک تحول ژئوپولتیک بسیار منفی برای ایران خواهد بود. لذا به اعتقاد خدیو امکان موافقت با این پروژه برای ایران صفر است اما آذربایجان فکر میکند با توفیق نظامی که در جنگ با ارمنستان به دست آورده، میتواند به حداکثر اهداف خود برسد. وی خاطر نشان کرد: باکو در اشتباه است و باید بداند که بازیهای با حاصل جمع صفر و برد-باخت در عالم سیاست عاقبت خوشی ندارد.
این کارشناس مسائل قفقاز با بیان اینکه باکو تصور میکند با حمایت ترکیه و اسرائیل میتواند خلا قدرت در قفقاز جنوبی را از حیث غیبت روسیه به دلیل درگیری در جنگ اوکراین را پر کند، تصریح کرد: باکو میخواهد در شرایط کنونی با در انزوا قرار دادن ایران اهداف خود را محقق کند و تا زمانی که این تلقی اصلاح نشود، تنش کاهش نخواهد یافت.
خدیو در پاسخ به سوالی در خصوص نقش ترکیه در افزایش تنش بین تهران- باکو گفت: متاسفانه ترکیه یک نقش ممتاز در قفقاز برای خود قائل است و پس از سالها ناتوانی دولتهای پیشین ترکیه برای ایفای نقش فعال در این منطقه، در حال حاضر ترکیه با مغتنم شمردن فرصت به وجود آمده به علت تضعیف فزاینده نقش روسیه و کاهش تمایل این کشور برای نقش آفرینی فعال در حوزه قفقاز جنوبی، به دنبال سرعت بخشیدن به طرحهای خود در این منطقه است. از طرف دیگر، به دلیل شرایط حاکم بر سیاست خارجی ایران، فرصت برای بازیگران خرد و کم اهمیت ایجاد شده که تصور کنند میتوانند ایران را تحت فشار قرار دهند. در واقع ترکیه به عنوان «برادر بزرگتر» باکو وارد صحنه شده و چشماندازهای بلنپروازانه و فریبنده اقتصادی، سیاسی و ژئوپولتیک برای خود تعریف کرده است.
وی افزود: در واقع به همین دلیل ما شاهد نقش سازنده ترکیه در این زمینه نیستیم و آنکارا حمایت قاطع و یکجانبه خود را از باکو اعلام کرده و به دلیل نزدیکی روابط دو کشور حتی در دولتهای بعدی بعد از اردوغان نیز تغییری در شرایط به وجود نخواهد آمد و خطوط اصلی سیاست خارجی آنها حداقل در جنوب قفقاز به همین شکل خواهد بود.
این کارشناس مسائل قفقاز در مورد موضع جمهوری اسلامی ایران در قبال تحولات قفقاز گفت: در این خصوص دیدگاههای مختلفی وجود دارد و برخی قائل مماشات هستند و لابیهای جمهوری آذربایجان در ایران که دنبالههای فرهنگی و قومی این کشور هستند، معتقدند که ایران باید با نرمش با جمهوری آذربایجان برخورد کند. در مقابل، گروه دیگری بر این باورند که پای مصالح و منافع بلند مدت جمهوری اسلامی در میان است و هرگونه سازش و مماشات در این زمینه پیامدهای غیرقابل جبرانی به دنبال خواهد داشت.
به گفته وی، بر اساس دیدگاه گروه دوم سیاست نامنسجم و ناروشن ایران که حاکی از تزلزل تصمیمگیری در جریان جنگ دو سال پیش قره باغ بود، آثار مخربی به دنبال داشته و نرمشهای تهران طمع ژئوپولتیک باکو را افزایش داده است. خدیو در انتها با تایید دیدگاه گروه دوم بیان کرد: به نظر میرسد این دیدگاه واقع بینانه است اما اینکه ایران چقدر میتواند در عرصه عمل دیدگاههای خود را تحمیل کند جای مناقشه است. وی بار دیگر تاکید کرد سیاستهای تهاجمی باکو غیر از حمایتهای ترکیه و اسرائیل به دلیل گرفتاری ایران در مخمصههای سیاست خارجی است و به همین دلیل هر گونه اصلاح موضع ایران و هم افزایی ظرفیتهای ایران برای افزایش بازدارندگی در این قضیه و مقابله با تحولات حوزه قفقاز منوط بر اصلاح روابط خارجی در سایر حوزهها است.