در دل خبرهای خام و در ظاهر بدون تحلیل که رسانهها منتشر میکنند، گاه عبارات و واژهها به گونهای انتخاب میشوند که بتوانند بر ناخودآگاه مخاطب تأثیرگذار باشند و پیام مدنظر آن رسانه را منتقل کنند.
در دل خبرهای خام و در ظاهر بدون تحلیل که رسانهها منتشر میکنند، گاه عبارات و واژهها به گونهای انتخاب میشوند که بتوانند بر ناخودآگاه مخاطب تأثیرگذار باشند و پیام مدنظر آن رسانه را منتقل کنند.
این عبارات و کلیدواژهها اغلب به گونهای هستند که به کارگیری آنها در متن خبر، هیچ شبههای را در مخاطب عام، از باب جهتدار بودن خبر ایجاد نمیکند و مخاطب حتی پس از رؤیت چندباره آن عبارات، تردیدی در باب بیطرفانه بودن متنی که میخواند، پیدا نمیکند. ذهن او به شکلی ناخودآگاه و بیآنکه متوجه این سوگیری شود، به همان سوی مدنظر رسانه منتشرکننده خبر متمایل میشود.
این مدل اطلاعرسانی به رغم آنکه در متن خود جهتگیری خاص دارد، اما، چون زیرکانه و حرفهای اعمال میشود، مخاطب را به این باور میرساند که رسانه مدنظرش بیطرف است. اما آن رسانه بیطرف نیست و خبر را هم خام منتشر نکرده است بلکه طرفداریاش را چنان حرفهای اعمال کرده که به چشم مخاطب نمیآید. در واقع چنین رسانهای، با یک واژه و یک عبارت تحلیل خودش را ارائه و حتی به ذهن مخاطب القا کرده است.
مدل حرفهای این اقدام را در متن خبرهای بیبیسی فارسی، متعدد میتوان دید. بیبیسی برای جلب اعتماد مخاطب، تلاش میکند بیطرف به نظر برسد، چنانکه اغلب مخاطبانی که سواد رسانهای و روزنامهنگاری ندارند، متوجه زیرکی بیبیسی در تنظیم متن خبر و گنجاندن کلمات تحلیلی و جهتدار در متن آن نمیشوند. نمونههایی از این دست را اجمالاً مرور میکنیم تا مفهوم و مصداق آنچه بیان میکنیم، روشنتر شود:
مثلاً استفاده از عباراتی همچون:
معلم زندانی،
کارگر محکوم شده،
زندانی اهل سنت،
دانشجوی معترض و…
این گونه توصیفات از فرد دستگیر شده یک چهرهی موجه میسازد و در واقع او را تطهیر میکند…
از سویی اشاره به گزارههای هویتی یک تروریست که موجه است و نقشی در مجازات او ندارد، باعث میشود مخاطب تصور کند او را بیدلیل گرفتهاند؛
مثلا: یک معلم نباید زندانی شود، این پیامی است که مخاطب از عبارت معلم زندانی دریافت میکند، اما اگر آن معلم اقداماتی ضدامنیتی داشت چطور؟!
یا آنکه قومیت افراد نباید باعث زندانی شدن بشود، دانشجو و کارگر بودن و مذهب هم دلیل زندانی شدن نیست، اما بیبیسی میکوشد گزارههایی از هویت این افراد را بیان کند که معصومانه و بیربط به جرم آنها باشد.
اینگونه او میتواند جمهوری اسلامی را ظالم نشان دهد…
در مورد دیگری مثلاً، بیبیسی برای اخبار پیرامون صادرات بنزین ایران به لبنان از عبارت «بنزین ایران» استفاده میکند، اما درست آن است که بنویسد «بنزین خریداری شده از ایران»…!!
بیبیسی میداند سالها جنگ روانی غرب بر این استوار بوده که پول مردم ایران خرج لبنان میشود و حالا ترجیح میدهد همان ذهنیت را تعمیق کند و به مخاطب نگوید که آن بنزین خریداری شده است…!!!
بیسبب نیست که بسیاری از عوام تصور میکنند بیبیسی روایتگر بیطرفی از اخبار است. چه آنکه سوگیری بیبیسی، چنانکه ذکر آن رفت، غیرمحسوس و ناملموس انجام میشود و مخاطبی که دقیق و اهل تحلیل نباشد، متوجه آن نمیشود…