دستگاه قضایی فرانسه به تازگی از در پیش گرفتن مجازات هایی برای والدینی که فرزندانشان در جریان اعتراضات فرانسه شرکت داشته باشند خبر داده است.
قتل “نائل اِم” نوجوان 17 ساله فرانسوی توسط پلیس این کشور در حومه شهر پاریس، بار دیگر فرانسه را وارد دورهای از تنش، خشونت و آشوب کرده است. نوجوان مذکور بر اساس آنچه پلیس فرانسه اعلام کرده به دلیل یک تخلف رانندگی و عدم داشتن گواهینامه و به خطرانداختن جان عابران پیاده، از فاصله نزدیک هدف گلوله نیروهای پلیس قرار گرفته و جان باخته است.
با این همه، خیلی زود روایت پلیس این کشور با انتشار فیلم هایی از حادثه مذکور در فضای مجازی زیر سوال رفت و اعتراضات گسترده ای را در شهرهای مهم فرانسه نظیر پاریس، تولوز، مارسی، نانت و غیره ایجاد کرد. با این همه، اعتراضات کنونی در فرانسه حامل 5 نکته مهم و محوری است که توجه به آن ها کاملا ضروری است و البته که در نوع خود این اعتراضات را به یک رسوایی تمام عیار برای دولت فرانسه نیز تبدیل کرده است.
یک: تشدید تنش و شکاف میان مقام های ارشد فرانسوی
یکی از نکات قابل تامل در بحبوحه اعتراضات جاری در فرانسه این است که این اعتراضات سبب شده تا شکافهای جدی و عمیق میان مسوولان ارشد این کشور، پیش چشم رسانه ها و افکار عمومی قرار گیرد. در این راستا، امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه پس از قتل نائل اِم، خشونت پلیس فرانسه با وی را غیرقابل قبول خواند. در نقطه مقابل، اتحادیه پلیس فرانسه نیز اظهارات رئیس جمهور این کشور را غیرقابل قبول دانسته و تاکید کرده که وی حق ندارد در شرایطی که هنوز نتیجه تحقیقات قضایی در فرانسه اعلام نشده، در مورد عملکرد پلیس اظهار کند.
مارین لوپن رهبری جبهه ملی فرانسه و رقیب اصلی مکرون نیز تاکید کرده که موضع گیری های مکرون عملا مولفه تفکیکی قوا در فرانسه را نقض می کنند و رئیس جمهور فرانسه حق ندارد در حوزه هایی صحبت کند که از حیث قانونی در مورد آن ها صلاحیت و اختیاری ندارد. مارین لوپن به صورت تلویحی به این نکته نیز اشاره کرده که مکرون برای فرار از گرداب اعتراضات جاری در فرانسه و معرفی خود به عنوان چهره ای که حامی مردم است، عملا پلیس فرانسه را قربانی کرده است.
دیگر سیاستمداران منتقد مکرون نیز به وی یادآوری کرده اند که سیاست های ناکارآمد دولت وی در سال های اخیر سبب شده تا برای پلیس فرانسه چالش های جدی ایجاد شود و نیروهای پلیس چندین سال است که درگیرِ آرام کردن فضای امنیتی در فرانسه هستند. از چشم اندازی کلی، همانطور که پیشتر نیز گفته شد، اعتراضات جاری در فرانسه تا حد زیادی اختلافات عیمق و قطبی گرایی میان سیاستمداران و نهادهای اصلی حکمرانی در فرانسه را آشکار تر از همیشه پیش چشم افکار عمومی فرانسه و جهان قرار داده است.
دو: آشکار شدن دورویی رسانه ای جهان غرب
یکی از نکات قابل تامل در مورد اعتراضات جاری در فرانسه این است که رسانه های جریان اصلی در اروپا و آمریکا، این رویداد مهم را عملا به مثابه یک مساله حاشیه ای برای خود تحلیل و تفسیر کرده اند و پرداختِ رسانه ای چندانی را به آن معطوف نمی کنند.
این در حالی است که در قضایایی نظیر کودتای اخیر گروه واگنر در روسیه و یا اغتشاشات اخیرِ ایران، شاهد آن بودهایم که این جریان های رسانه ای، بخش قابل توجهی از وقت خود را به رویداد های مذکور و ارائه سناریوپردازیهای خیالی در رابطه با آن ها معطوف می کردند. موضوعی که نشان می دهد تا چه اندازه رسانههای غربی در نگاه به مسائل بین المللی رویکردهای غیرمستقل و مغرضانه ای دارند و البته که در فرانسه نیز بعضا شاهد آن بوده ایم که جریان های رسانه ای، به تابعی از منافع جریان های سیاسی در این کشور تبدیل شده اند و به نحوی مغرضانه به تحولات جاری در فرانسه می نگرند. مساله ای که هم برای غرب و هم کشور فرانسه یک رسوایی بزرگ است.
سه: مخدوش شدنِ تصویر جمهوریت در نظام سیاسی فرانسه
فرانسه از جمله کشورهای غربی بوده که همواره سعی داشته تا خود را به مثابه مهد آزادی و دموکراسی در جهان معرفی کند. این در حالی است که انتشار ویدئوهای مختلفی از برخوردهای وحشیانه و خشن پلیس و ینروهای امنیتی فرانسه با معترضان این کشور و موضع گیری های مقام های رسمی فرانسه در توهین به معترضان، تا حد زیادی این تصویر را نزد افکار عمومی بین المللی مخدوش کرده و البته که در چهارچوب نظام سیاسی فرانسه نیز مولفه جمهوریت را تا حد زیادی تضعیف کرده است.
جدای از تصاویر ضرب و شتم معترضان توسط نیروهای امنیتی فرانسه که این روزها به نحو گسترده ای در شبکههای اجتماعی دست به دست می شود، فعال شدن دستگاه قضایی فرانسه در تحمیل هزینه به معترضان نیز جلوه های جدید و کمتر دیده شده ای را از واقعیت نظام های حکمرانی در غرب آشکار کرده است.
به عنوان مثال، به تازگی دستگاه قضایی فرانسه از در پیش گرفتن مجازات هایی علیه والدینی که فرزندانشان در جریان اعتراضات فرانسه شرکت داشته باشند خبر داده است. مساله ای که به هیچ عنوان با آنچه در غرب تحت عنوان حق اعتراض کردن نامیده می شود و دولت های غربی خود را حامی سرخت آن معرفی می کند در هماهنگی نیست و البته که پرده از نفاقِ جهان غرب در طرح شعارهای اینچنینی نیز بر می دارد.
چهار: افشای برخوردهای غیرانسانی با جامعه مهاجران فرانسوی
تحولات اخیر فرانسه تا حد زیادی برخوردهای غیرانسانی با جامعه مهاجران فرانسه را نیز پیش چشم افکار عمومی جهان قرار داد. در این راستا، مکس بلومنتال از چهره های رسانه ای و فیلمساز آمریکایی در موضع گیری تاکید کرده که فرانسه از جمله کشورهایی است که جامعه مهاجران در آن از سطوح بالای تحقیر شدن، تبعیض و برخوردهای نامطلوب از سوی نهادهای رسمی حکمرانی در این کشور رنح می برند.
نائل اِم نیز به جامعه مهاجران فرانسه تعلق داشت و برخورد نادرست پلیس فرانسه با وی و اقدام به قتل او و مهمتر از همه، دروغگویی پلیس فرانسه در مورد رویداد مذکور با هدف آرام کردن جو عمومی در این کشور، همه و همه ظلمی که به صورت روزانه علیه جامعه مهاجران فرانسوی می شود را بیش از پیش آشکار کرده و این مساله خود موجب انفجار اعتراضات و خشونت ها در فرانسه شده است. موضوعی که باز هم در نوع خود نشان می دهد تا چه حد شعارهای ادعایی غرب در حمایت از حقوق بشر و آزادی و دموکراسی، دروغ و فریبکارانه هستند.
پنج: تشدید نگرانی ها از سرایت اعتراضات جاری در فرانسه به دیگر بخش های اروپا
در نهایت باید گفت که در پی اوج گیری اعتراضات جاری در فرانسه، نگرانی های جدی نیز در مورد شانس بالای سرایت اعرتاضات و ناآرامی ها به دیگر کشورهای اروپایی هم مطرح می شود. نگرانی هایی که تا حد زیادی ناشی از شبیه بودنِ چالش ها و ساختارهای سیاسی و اقتصادی کشورهای همجوار با فرانسه به این کشور است و در نوع خود می تواند آسیب های جدی را به آن ها نیز وارد کند.
در این زمینه، به طور خاص اولاف شولتس صدراعظم آلمان تاکید کرده که کشورش روند تحولات فرانسه را با دقت و نگرانی رصد می کند. در سوئیس نیز شاهد اوج گیری برخی اعتراضات بوده ایم که سبب مداخله پلیس و بازداشت شماری از شهروندان این کشور شده است. در انگلستان نیز که در ماه های اخیر به کرات شاهد برگزاری اعتراضات و اعتصابات عمومی بوده، این نگرانی وجود دارد که احتمالا بار دیگر شهر لندن و دیگر بخش های مهم این کشور، همچون چند وقت گذشته که اعتراضات نیم میلیون نفری در آن ها انجام شد، شاهد اوج گیری اعتراضاتی تازه باشد. چالش هایی که به هیچ عنوان انگلیسی ها برای مقابله با آن ها طرح و برنامه مشخصی ندارند.
معادله ای که در کلیت خود موجی از نگرانی را به دیگر بخش های اروپا به دلیل شانس بالای سرایت ناآرامی ها و اعتراضات فرانسه به آن ها ایجاد کرده است.