با پیروزی انقلاب اسلامی و تغییر ماهیت روابط ایران و اسرائیل و حمایت جمهوری اسلامی ایران از آرمان فلسطین و تأکید آن بر ضرورت مبارزه با رژیم صهیونیسم؛ ایران مهمترین تهدید امنیت ملی اسرائیل قلمداد شد و استراتژیهای مختلفی را برای مقابله با آن تدوین کرد. همین امر سبب شد شرایط برای دولت غاصب ناامن شده و با گذشت زمان اسرائیل به یک رژیم آسیبپذیر تبدیل شود. در این شرایط بود که اسرائیل «نفوذ» را بهعنوان استراتژی خود برگزید و محدوده استراتژیک خود را در بستر خاورمیانه جدید تا دریای سیاه در شمال، خلیج عدن در جنوب، تنگه جبلالطارق در غرب و آسیای مرکزی و قفقاز و دریای خزر در شرق تعریف کرد.
۲۰۱۸ و آغاز عادیسازی روابط
در راستای اعمال این سیاست بود که عادیسازی روابطِ کشورهایی مانند امارات، بحرین، عربستان و عمان با رژیم صهیونیستی از سالها قبل در قالب دیپلماسی پنهان آغاز شد تا اینکه دیدار نتانیاهو از عمان و ملک قابوس در اکتبر ۲۰۱۸ و امضای قرارداد صلح رژیم صهیونیستی با امارات عربی و بحرین در واشنگتن تحت عنوان صلح «ابراهیم» در ۱۳ آگوست ۲۰۲۰ گواهی بر این مسئله شد که این کشورها دست به عادیسازی روابط خود با اسرائیل زدهاند. در همین رابطه امارات سومین کشور عربی پس از مصر و اردن بود که اقدام به عادیسازی روابط دیپلماتیک با تلآویو کرد.
صلح ابراهیم و قدرت اسرائیل؟
بر این اساس چشمانداز صلح ابراهیم؛ خاورمیانهای پایدار، صلحآمیز و مرفه به سود همه کشورها و مردم منطقه بود که بین رژیم صهیونیستی، امارات متحده عربی و آمریکا به امضا رسید. در همین راستا از همان اکتبر سال ۲۰۱۸ و آغاز روند عادیسازی روابط میان اسرائیل و اعراب در خاورمیانه، رسانههای غربی هم بیکار ننشستند و با ایجاد بزرگنمایی سعی داشتند اسرائیل را تحت لوای «صلح ابراهیم» رژیمی قدرتمند نشان داده و آن را به عاملی علیه جمهوری اسلامی ایران علم کنند. در اینباره سال ۲۰۲۰ بود که یورونیوز در قالب یک گزارش مفصل نوشت: «توافقنامه صلح ابراهیم» میتواند به حضور پررنگ اسرائیل در خلیجفارس کمک کند و این به معنای آن است که شکافهای سیاسی و نظامی موجود در خلیجفارس عمیقتر خواهد شد. حال ایران بهعنوان کشوری که دارای طولانیترین مرز آبی در خلیجفارس است، پای تلآویو را در کنار مرزهای خود میبیند.»
نقش ترامپ در تشکیل «ناتوی عربی»
در همین راستا بود که آمریکا هم تلاش کرد تا این نمد کلاهی برای خود ببافد از اینرو پروژه «پیمان استراتژیکی خاورمیانه» یا همانگونه که در رسانهها به نام “ناتوی عربی” مصطلح شده است را کلید زد. این پیمان شامل ۶ کشور حاشیه خلیجفارس، مصر و اردن میشد. ایده این طرح آمریکایی سبب شد تا موقعیت خوبی برای ترامپ ایجاد شود و از طریق جذب میلیاردها دلار، پردازش تجهیزات، سلاح، متخصصان، آموزش نظامی و… به بسیاری از وعدههای انتخاباتی که به احزاب آمریکایی داده بود، دست یابد. این در حالی است که برخلاف تصور رژیم صهیونیستی و البته آمریکا، همه کشورهای عربزبان در خاورمیانه حاضر به عضویت در ۲ پیمان «صلح ابراهیم» و «ناتوی عربی» نشده بودند.
فلسطین از عضویت در صلح ابراهیم سرباز زد
در توضیح همین مسئله یورو نیوز نوشته بود: «توجیه عادیسازی رابطه با اسرائیل نیز برای شهروندان کشورهای عربی منطقه آسان نخواهد بود. «مرکز سیاست و تحقیقات فلسطین» با انجام یک نظرسنجی اعلام کرد که ۸۶ درصد فلسطینیها توافق روز سهشنبه (صلح ابراهیم) را در جهت منافع اسرائیل ارزیابی میکنند. از همین رو برخی ناظران بینالمللی بر این عقیده هستند که گسترش چنین نگاههایی به توافق صلح ابراهیم، میتواند به بدبینی و خشم میان مردم منطقه دامن بزند.»
عراق «ناتوی عربی» را مضحک خواند
از سوی دیگر دولت عراق هم مشارکت در این پیمان را محال خواند و از حضور در آن ائتلاف سرباز زد. دراینباره «صفاء الاعسم» کارشناس نظامی عراقی آمادگی برخی کشورهای عربی را برای حضور در ائتلاف نظامی به سرکردگی رژیم صهیونیستی علیه ایران، مضحک و نیرنگ این رژیم علیه اعراب توصیف کرد.
او گفته بود: «مصر، بحرین، امارات، عربستان سعودی و اردن در حال آماده شدن برای پیوستن به ائتلاف نظامی به سرکردگی اسرائیل علیه ایران هستند که امری مضحک به نظر میرسد.»
چگونه عربستان نقشهها را برآب کرد؟
هرچند که رسانههای عبری_عربی_غربی، دولت ترامپ و نتانیاهو در تلاش بودند از این ۲ پیمان سدی عظیم مقابل جمهوری اسلامی ایران بسازند؛ اما پس از ۵ سال از آغاز عادیسازی روابط، گذشت زمان مهر تأییدی بر مضحک بودن آنها زد و اتفاقی رخ داد که از تصور تفکر عبری_عربی_غربی فاصله داشت. فروردینماه سال جاری بود که ایران و عربستان سعودی پس از هفت سال قطع روابط دیپلماتیک به دنبال چهار روز مذاکره با میانجیگری چین در پکن به توافق دست یافتند. دو کشور مشترکاً اعلام کردند که ظرف دو ماه سفارتهای خود را بازگشایی میکنند و به حاکمیت یکدیگر احترام میگذارند و در امور داخلی یکدیگر دخالت نمیکنند.
توافقی میان ریاض و تلآویو نخواهد بود
از اینرو عربستان با تغییر رویکرد یعنی پشت کردن به آمریکا و تقویت روابط خود در خاورمیانه در تلاش است به یک بازیگر قدرتمند در منطقه تبدیل شود به همین دلیل با ایستادن کنار جمهوری اسلامی ایران، عملاً اسرائیل را ناچار به تغییر تاکتیک در خاورمیانه خواهد کرد. چندی پیش فهد ناظر، سخنگوی سفارت عربستان در واشنگتن بهصراحت درباره عادیسازی روابط میان ریاض و تلآویو اظهار داشت، هیچگونه توافقی ممکن نیست مگر پس از دستیابی به راهکاری که به اشغالگری اسرائیل در سرزمینهای فلسطینی پایان دهد.
جان کلام
ریاض بارها تأکید کرده است که عادیسازی روابط با تلآویو به اجرای طرح «صلح عربی» نه «ناتوی عربی» بستگی دارد که عبدالله بن عبدالعزیز، پادشاه فقید عربستان در سال ۲۰۰۲ آن را ارائه کرد و مبتنی بر ایجاد کشور به رسمیت شناختهشده فلسطینی در سطح بینالمللی و در مرزهای ۱۹۶۷ با پایتختی قدس شرقی، بازگشت آوارگان و خروج اسرائیل از بلندیهای اشغالی جولان در ازای به رسمیت شناختن و عادیسازی روابط با اسرائیل است. ازاینرو میتوان گفت هوشیاری و زیرکی جمهوری اسلامی سبب شد تا صلح با عربستان، برای همیشه «صلح ابراهیم» را به بایگانی بفرستد و نسخه «ناتوی عربی» را در هم بپیچد.
انیسه ربیعی