جنگ ترکیبی با «شعار رفراندوم»

کسانی که رفراندوم و همه‌پرسی را مطرح می‌کنند، به‌دنبال تغییر نظام سیاسی هستند و خلاصه‌ی کلام آنها این است که نظام جمهوری اسلامی نباشد. اگر آنها بر این سخن اصرار دارند، روال آن مشخص است و باید از روال قانونی همه‌پرسی صورت گیرد.

«فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی»؛ درباره‌ی برگزاری رفراندوم یا همه‌پرسی برای برخی از مسائل مهم اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی چند نکته را باید یادآور شد.

این‌که بحث همه‌پرسی و برگزاری رفراندوم در نظامات که براساس مدل جمهوریت و مردم‌سالاری هستند در قانون‌های اساسی وجود دارد، در بسیاری از کشورهایی که مدل حاکمیت آنها دیکتاتوری، سلطنتی و پادشاهی است رفراندوم معنایی ندارد. پس همه‌پرسی در نظامات مردم‌سالاری که در آنها انتخابات وجود دارد، در قانون اساسی آنها مورد اشاره قرار گرفته است و بر این اساس در نظام سیاسی جمهوری اسلامی در اصول مختلف مانند اصل ششم و پنجاه و نهم قانون اساسی به همه‌پرسی و مراجعه به همه‌پرسی اشاره شده‌است.

اصل ششم: در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکاء آرای عمومی اداره شود، از راه انتخابات: انتخاب رئیس‌جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها، یا از راه همه پرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین می‌گردد.

اصل پنجاه و نه: در مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همه‌پرسی و مراجعه مستقیم به آرا مردم صورت گیرد. درخواست مراجعه به آرا عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد.

بنابر این اصل رفراندوم و همه‌پرسی در قانون اساسی پذیرفته شده‌است؛ اما الزامی و اجباری نیست؛ بلکه حاوی این این قیود است:

۱. ممکن است.

۲. در اموری که مربوط به اعمال قوه‌ی مقننه است.

۳. باید به تصویب دوسوم از نمایندگان مجلس برسد.

در اصل ششم قانون اساسی مشخص می‌کند که همه‌پرسی و اتکاء به آرا عمومی در انتخابات ریاست‌جمهوری، نمایندگان مجلس، شوراها و نظایر آن است که در کشور وجود دارد و نکته‌ی مهم این است که در همه‌ی امور نمی‌شود به همه‌پرسی و رفراندوم مراجعه کرد؛ بلکه در اعمال قوه‌ی مقننه؛ یعنی اختیارات قوه‌ی قضائیه و اختیارات قوه‌ی مجریه قابل همه‌پرسی نیست.

در جایی که ما نیاز به همه‌پرسی داریم و مسائل بسیار مهمی که اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هستند، ممکن است اعمال قوه‌ی مقننه و آن هم با تصویب دوسوم از نمایندگان مجلس از راه همه‌پرسی به آرا مستقیم مردم مراجعه شود. درباره‌ی مراجعه به همه‌پرسی که در قانون اساسی هم به آن اشاره شده‌است، چند نکته را عرض می‌کنم:

۱- هم در کشور ما و هم در سایر کشورها، اصل همه‌پرسی و رفراندوم برای تغییر نظام سیاسی است؛ لذا بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برای تعیین مدل سیاسی و برای تصویب قانون اساسی همه‌پرسی انجام شد. در سایر موارد هم به‌نوعی همه‌پرسی داریم: از جمله انتخابات ریاست‌جمهوری، انتخابات نمایندگان مجلس و انتخابات شوراها.

2- نکته‌ی دوم این است که معنای همه‌پرسی چیست؟ آیا مناسبت‌هایی که مردم در آنها حضور دارند؛ مانند راهپیمایی‌های عمومی مردم در 22 بهمن یا روز قدس و سایر مناسبت‌هایی که شورای عالی تبلیغات اسلامی از مردم دعوت به راهپیمایی می‌کند، همه‌پرسی در تأیید نظام هستند یا نیستند؟ چه کسانی امروز بحث رفراندوم و همه‌پرسی را مطرح می‌کنند؟ بحث رفراندوم و همه‌پرسی امروز نه‌تنها بحث حقوقی نیست؛ بلکه یک بحث سیاسی، دستاورد سیاسی و بازی سیاسی برای برخی از احزاب، گروه‌ها و جریانات ورشکسته از ملت و توده‌ی ملت هستند. از قائلین به همه‌پرسی در همه‌ی مسائل کشور سؤال می‌پرسم آیا پدیده‌ی مشروطیت در ایران براساس همه‌پرسی صورت گرفت؟ آیا تغییر نظامی سیاسی از قاجار به پهلوی و برآمدن رضاخان و محمدرضا شاه براساس همه‌پرسی بود؟ کسانی طرفدار و خواهان رفراندوم بودند و هستند که سابقه‌ی خوبی نداشتند. بازماندگان حکومت پهلوی که قائل به همه‌پرسی هستند، آیا دیروز و گذشته‌ی حکومت پهلوی و امروز بازماندگان حکومت پهلوی براساس خواست مردم و مراجعه به رأی مردم هستند؟ آیا مطالباتی که جریان‌های اپوزیسیونی و ضدانقلاب در این 44 سال مطرح کردند، براساس رفراندوم و همه‌پرسی و رأی مردم بوده است؟ دوستان اصلاح‌طلبی که امروز بحث همه‌پرسی و مراجعه به آرا عمومی را مطرح می‌کنند، آیا در زمان حاکمیت خودتان در هشت سال گذشته که بحث برجام، FATF، INSTAX و خیلی از مباحث مهم فرهنگی و اجتماعی را مطرح کردید، آیا به آرای عمومی مردم و همه‌پرسی مراجعه کردید؟ سؤال جدی‌تر این‌که آیا در انتخابات سال 1388 مراجعه‌ی عمومی به آرای مردم را پذیرفتید یا در مقابل انتخاب مردم ایستادید و کشور را درگیر بحران و اغتشاش کردید؟ آیا شما که انتخابات را تحریم می‌کنید، تحریم انتخابات رفراندوم و همه‌پرسی است؟ انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی برخاسته از رفراندوم و رأی مردم بوده و هست. از فردای پیروزی انقلاب در تأیید نظام سیاسی جمهوری اسلامی در یازدهم دوازدهم اردیبهشت سال 1358 و بعد از آن تصویب قانون اساسی، مجلس خبرگان قانون اساسی و بعد از آن مجلس خبرگان رهبری، انتخابات ریاست‌جمهوری، انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخابات شوراهای شهر و روستا، همه‌ی این موارد همه‌پرسی بود و هست. در این 44 سال قریب چهل همه‌پرسی و رفراندوم را مردم شرکت کردند. راهپیمایی‌های مردم و همراهی‌های آنها با نظام نوعی رفراندوم بوده و هست و خواهد بود.

۳- نکته‌ی پایانی طرح یک سؤال جدی است. کسانی که بحث همه‌پرسی و رفراندوم را هرازگاهی مطرح و دستاویز سیاسی می‌کنند، کدام‌یک از نظامات سیاسی مطلوب شما (مانند آمریکا، اروپا و سایر کشورها) سالی یک‌بار همه‌پرسی برگزار می‌کنند؟ آیا تاکنون از اربابان خود پرسیدید که آیا ایالت متحده‌ی آمریکا اجازه‌ی می‌دهد که قانون اساسی خود را به رفراندوم بگذارد؟ قانون اساسی آمریکا در چه سالی تصویب شده‌است؟ چرا آمریکا هر سال در همه‌ی موارد و مباحث رفراندوم برگزار نمی‌کند؟ آیا آمریکایی‌ها اجازه می‌دهند برای استقلال ایالت‌های پنجاه و یک‌گانه‌ی آمریکا رفراندوم برگزار شود؟ آیا انگلستانی که برای شما مهد دموکراسی است، اجازه می‌دهد که استقلال برخی ایالات چسبیده به انگلستان به رفراندوم و همه‌پرسی گذاشته شود یا با آن مخالفت و مقابله می‌کنند؟ کدام نظام سیاسی اجازه می‌دهد که به کوچک‌ترین بهانه در مسائل مختلف به رفراندوم و همه‌پرسی صورت بگیرد؟ وقتی یک نظام سیاسی ثابت و اثبات شد طبیعتاً در همراهی با آن همه کوشش خواهد کرد؛ البته ممکن است این نظام سیاسی عیب‌ها و ایرادهایی داشته‌باشد که باید با همفکری صاحب‌نظران و اندیشمندان در عرصه‌های مختلف برطرف گردند و نظام سیاسی را بهبود و پیشرفت بخشید.

سخن آخر این‌که: کسانی که رفراندوم و همه‌پرسی را مطرح می‌کنند، به‌دنبال تغییر نظام سیاسی هستند و خلاصه‌ی کلام آنها این است که نظام جمهوری اسلامی نباشد. اگر آنها بر این سخن اصرار دارند، روال آن مشخص است و باید از روال قانونی همه‌پرسی صورت گیرد؛ یعنی مسأله‌ای مطرح شود و دوسوم از نمایندگان مجلس رأی دهند و بر برگزاری رفراندوم تأکید کنند. حالا این‌که مردم به تغییر نظام سیاسی رأی می‌دهند یا نه بحث دیگری است. این مسئله بیشتر یک جنگ ترکیبی روانی علیه جمهوری اسلامی و دستاوردهای نظام سیاسی جمهوری اسلامی است. ما رفراندوم را سال گذشته در مقابله با فتنه و فتنه‌گران دیدیم و حضور حماسی مردم در راهپیمایی‌های ۱۳ آبان، ۲۲ بهمن، روز قدس و بسیاری از عرصه‌هایی که حضور مشارکت جدی مردم را در تأیید نظام و سیاست‌های کلی نظام داشتیم و کسانی که همه‌پرسی را مطرح می‌کنند، دلسوزان نظام و انقلاب نبودند و عملکرد مثبتی هم نداشتند. به‌علاوه تجربه‌ی تلخی هم دارند. معمولاً کسانی که سخن از همه‌پرسی می‌زنند، تجربه‌ی خوبی در عرصه‌ی مشارکت عمومی و سیاسی نداشتند و ما محصول آنها را در فتنه‌ی ۸۸ و مقابله با رأی مردم و انتخابات و مشارکت مردم دیدیم.

سخن این افراد این است که اگر آنچه را که ما می‌گوییم و ما می‌پسندیم، مردم تأیید کردند پس مشارکت مردم مورد قبول است؛ اما اگر انتخابات و خواست مردم، خواست آنها و حزب آنها نبود طبیعتاً نظام را به دیکتاتوری متهم خواهند کرد.

* حجت‌الاسلام دکتر محمدعلی لیالی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی

دیدگاهتان را بنویسید