با توجه به مجموعه تحولات، تحرکات، دیدارها، رایزنی ها و گفتوگوهای چند هفته اخیر در کشورهای حاشیه خلیج فارس به نظر می رسد در آینده نزدیک باید شاهد تغییرات معناداری در منطقه غرب آسیا باشیم. دیپلماسی ایرانی برای بررسی دقیقتر، عمیقتر و بهتر تحولات مذکور و اینکه چه سمت و سویی به آینده خوارمیانه خواهد داد گفت و گویی را با مهدی مطهرنیا، آینده پژوه، استاد دانشگاه و تحلیلگر ارشد مسائل بین الملل پی گرفته است. در مصاحبه پیش رو، محور تحلیل بر تاثیرات پوست اندازی دیپلماتیک خاورمیانه بر وضعیت ایران در منطقه و جهان است که در ادامه میخوانید:
سه شنبه گذشته شاهد برگزاری چهل و دومین اجلاس سران شورای همکاری خلیج فارس به میزبانی عربستان سعودی بودیم. پیش از برگزاری این نشست، محمد بن سلمان در تور دیپلماتیک منطقهای با اعضای حاضر در اجلاس مذکور دیدار و گفت وگو کرد که نشان میدهد ولیعهد سعودی از انزوای دیپلماتیک به واسطه قتل جمال خاشقچی خارج شده است. در این بین نکته حائز اهمیت دستور کار مشخص نشست سران شورای همکاری خلیج فارس بود که به مسئله ایران اختصاص داشت. در این رابطه به نظر می رسد به موازات خروج بن سلمان از انزوای دیپلماتیک به دلیل تور دیپلماتیک پیش از برگزاری این نشست و نیز نفس اجلاس در سطح سران شاهد تلاش برای انزوای جمهوری اسلامی ایران در منطقه به خصوص در میان کشورهای حاشیه خلیجفارس باشیم. در کنارش منطقه شاهد تحرکات دیگری هم بود از سفر ۳ آذر/ ۲۴ نوامبر باقری کنی، معاون سیاسی وزارت امور خارجه ایران به امارات و دیدارش با انور قرقاش، مشاور دیپلماتیک رئیس امارات و خلیفه شاهین المرر، وزیر مشاور دولت در امور خارجه امارات تا حضور ۱۵ آذر/ ۶ دسامبر مرد سایه های امارات (طحنون بن زاید، مشاور امنیت ملی امارات) در ایران و دیدار با حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه، دریابان شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی و سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری ایران، سفر ۱۲ آذر/ ۳ دسامبر امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه به امارات و فروش ۸۰ فروند جنگنده رافال و ۱۲ فروند بالگرد کاراکال و نهایتا سفر نفتالی بنت به عنوان اولین حضور اسرائیل در سطح سران به امارات متحده عربی؛ به واقع زیر پوست خاورمیانه چه تغییر و تحولاتی در جریان است؟ این پوست اندازی به سود تهران است یا به ضررش تمام خواهد شد؟


به طور مشخص چگونه می توان پوست اندازی خاورمیانه در سایه تحرکات چند هفته اخیر را به نگاه آمریکا در خصوص مهار چین گره زد. اساسا چگونه تحولات غرب آسیا متاثر از تحولات شرق آسیاست؟
همان گونه که در سوال نخست اشاره کردم ۱۲ آذر/ ۳ دسامبر شاهد سفر امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه به امارات و فروش ۸۰ فروند جنگنده رافال و ۱۲ فروند بالگرد کاراکال بودیم. اگر به باور شما اکنون پوست اندازی منطقه خاورمیانه با محوریت کشورهای حاشیه خلیج فارس عملاً در فضای ایجاد اقتصاد مشترک، امنیت مشترک، سیاست مشترک و … میان این کشورها و اسرائیل زیست می کند آیا می توان گفت قراردادهای تسلیحاتی مذکور در کنار قراردادهای دوره دونالد ترامپ با عربستان می تواند تلاشی برای همان ایجاد ناتوی عربی باشد؟ سوال مهمتر اینجاست که تا چه اندازه بستر برای حضور اسرائیل در این ناتوی عربی را با توجه به همان تلاش در خصوص اقتصاد مشترک، امنیت مشترک، سیاست مشترک مهیا می دانید؟
گام نخست، مگر به جز احیای برجام گام دیگری وجود دارد؟