شاید برای بسیاری از بازیگران بین المللی و حتی نهادهای امنیتی، آشوب های محدود پاییز 1401 وضعیت حیات را برای جمهوری اسلامی بایدمختل می کرد و غرب نیز با ائتلاف سازی صوری کار جمهوری اسلامی ایران رایکسره می کرد. این نگاه در پرتو تصورات و شناختی بود که از جامعه داخلی ایران در ذهن محور شیطانی عبری- عربی نقش بسته بود. واکاوی دقیق از نحوه تحلیل آشوب های هدایت شده پاییز 1401 توسط غرب نشان می دهد که منافقین و بسیاری دیگر از تجزیه طلبان به همراه افرادی همچون مسیح علی نژاد و … اطلاعات نادرستی از وضعیت جمهوری اسلامی ایران را در اختیار غرب قرار داده و حتی آنها را نیز به اشتباه انداختند. البته این موضوع در کنار جمع آوری اطلاعات ناقص از ایران و عدم شناخت کافی از جامعه ایرانی توسط غرب، باعث برداشت ناصحیح از رابطه بین مردم و حکومت شده بود. در چنین فضایی شدت دشمنی از طرف غرب و برخی از کشورهای منطقه افزایش یافت.
در نهایت معلوم شد که جمهوری اسلامی ایران از یک قدرت فوق العاده ای باز دارنده برخوردار است.
مردم همراه با نظام در راستای افزایش قدرت روز افزون در حوزه های مختلف اقتصادی، امنیتی، سیاسی و … بصورت شبانه روزی تلاش می کنند و نه تنها درخت تنومند جمهوری اسلامی ایران نخواهد لرزید بلکه ایران به آن مرحله از قدرت بازدارندگی رسیده است که میزان دشمنی در هر سطح که باشد توان باسخگویی را دارد.
نخبگان سیاسی و امنیتی در کشورهای مختلف اعتراف کردند که جمهوری اسامی ایران در طول سالهای مدید همواره توانسته است سیاست های آمریکا و متحدانش را در منطقه به چالش بکشاند. به بیان ساده امروز تنطیم روابط بین ایران و کشورهای مختلف در منطقه و جهان بر اساس قدرتی استوار است که جمهوری اسلامی ایران از آن قدرت برخوردار است. قدرتی که به اصطلاح اساس و شالوده تامین منافع کشورها در جهان است و جمهوری اسلامی ایران نیز به آن قدرت علی رغم تحریم های 40 ساله آمریکا دست پیدا کرده است.
پایگاه خبری “مدرن دیپلماسی” در گزارشی به اوج گیری قابل توجه قدرت منطقه ای ایران و درک این نکته از سوی کنشگرانی نظیر عربستان سعودی اشاره کرده است. مساله ای که سبب شده تا سعودی ها احیا و توسعه روابط سیاسی و اقتصادی با ایران را به یک اولویت برای خود تبدیل کنند و از مزایای کوتاه مدت و بلند مدت این مساله استفاده کنند.
پایگاه خبری مدرن دیپلماسی در گزارش خود می نویسد:
«یکی از سرمایه گذاران کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس به نام “علی السلیم”، به ارزیابی چالش هایی که عربستان سعودی با آن ها در بحبوحه اقدام اخیر آن در عادی سازی روابط با ایران رو به رو است، پرداخته است. در حال که اغلب تحلیلگران عمدتا بر این باورند که تنشزدایی از روابط تهران-ریاض، نمودهای عینی خود را در چهارچوب تنش های منطقه ای و به طور خاص پایان جنگ هشت ساله در یمن نشان می دهد، علی السلیم به طور ویژه به مزیت رقابتی بلندمدت ایران در قیاس با پادشاهی سعودی اشاره می کند.
وی در این رابطه در پیامی توئیتری می نویسد: “همزمان با یخ شدن آب روابط میان ایران و عربستان سعودی، منطقِ جاه طلبی های سعودی ها جهت افتتاح نخستین پیست اسکی روباز منطقه حاشیه خلیج فارس با نام تروجنا نیز بیش از هر زمان دیگری زیر سوال می رود. ایران از پیست های اسکی در سطح کلاس جهانی برخوردار است. پیست هایی که بعضا یک ساعت از تهران فاصله دارند و شیب حرفه ای نیز دارند. البته که تمامی این تشکیلات نیز ماهیت مصنوعی ندارند و کاملا طبیعی هستند. ایرانی ها نیاز ندارند که رو به برف مصنوعی بیاورند”.
علی السلیم به طور خاص به پیست اسکی در حال ساخت تروجنا که مشرف بر شهر هوشمند نئوم عربستان است اشاره دارد. پروژه ای جاه طلبانه که قرار است محل زندگی هفت هزار نفر باشد(تا سال 2026). سالانه نیز بنا دارد که 700 هزار توریست را به خود جذب کند.
شهر هوشمند نئوم در واقع فانتزی پرهزینه محمد بن سلمان، ولیعهد کنونی عربستان سعودی است. این شهر در بخشی از عربستان سعودی احداث می شود که جمعیت چندانی ندارد و سعی شده در آن از فناوریهای مدرن استفاده شود. جالب اینکه شورای المپیک آسیا در تصمیمی عجیب میزبانی بازی های زمستانی آسیا در سال 2029 را به پیست اسکی تروجنا واگذار کرده است.
برخلاف رشته کوه البرز با 5600 متر ارتفاع و طول 600 کیلومتر که در امتداد دریای خزر قرار دارد و در مواقع زیادی از سال پوشیده از برف است، این معادله در مورد پیست اسکی تروجنا و رشته کوه هایی که این پیست در آن واقع شده و تنها 2400 متر ارتفاع دارند برقرار نیست و آن ها گهگاه شاهد برف هستند. درست به همین دلیل هم است که سعودی ها به دنبال استفاده از برف مصنوعی در پیست اسکی خود هستند.
از نگاه علی السلیم، پیست اسکی تروجنا و تضعیف موقعیت آن با توجه به کاهش فشارهای بین المللی علیه ایران و رونمایی از پیست های اسکی کلاسِ جهانی این کشور، تنها نمادی از چالش هایی است که عربستان در رابطه با ایران آن هم در شرایطی که تهران تا حد زیادی تواسته بر تحریم های آمریکا غلبه کند و اقتصادش را بازسازی کند، به شمار می رود.
ایران اکنون چیزهایی را رو می کند که به مراتب از عربستان و میلیاردها دلار پولی که این کشور برای آن ها هزینه می کند، از ارزش بیشتری برخوردار هستند. این کشور با جمعیتی قریب به 90 میلیون نفر، چیزی بیش از سه برابر جمعیت عربستان را داراست. ایران همچنین سومین دارنده منابع نفت و دومین دارنده منابع گاز جهان به حساب می آید.
ایران ورای اینکه یکی از بزرگترین بازارهای منطقه خاورمیانه(به واسطه جمعیت قابل توجه خود) را داراست و البته که از جوانانی خلاق و مبتکر در حوزه فناوری و همچنین تاریخی غنی و ارتشی قدرتمند برخوردار است، از موقعیت جغرافیایی راهبردی نیز برخوردار است و در چهار راهِ ارتباطی آسیای میانه، خاورمیانه و اروپا است و از خط ساحلی قابل توجهی در حاشیه خلیج فارس و دریای عمان در انتهای غربی منطقه ایندوپاسیفیک برخوردار است.
بسیاری از ناظران و تحلیلگران بر این باورند که اساسا بن سلمان با علم به اینکه آزاد شدن و عملیاتی شدن ظرفیتهای ایران در فضای عاری از فشارهای خارجی بر این کشور می تواند چالش های جدی را برای سعودی ها ایجاد کند، سعی داشته تا برخی اصلاحات را در کشورش پیاده کند و زمینه را برای ارتقای موقعیت کشورش فراهم سازد. در واقع، هراس وی از اوج گیری قدرت ایران بوده که او را به این مسیر سوق داده است.
باید توجه داشته باشیم که احیای روابط دیپلماتیک ایران و عربستان سعودی، می تواند کمک های خوبی را به تقویت اقتصاد ایران نیز کند. این مساله نه تنها موقعیت اقتصادی ایران را تقویت خواهد کرد بلکه جایگاه ایران در چهارچوب رقابت های سیاسی و راهبردی با رقبایش در سطح منطقه و ورای آن را نیز تقویت خواهد کرد.
در این چهارچوب برخی تحلیلگران معتقدند که: تنش زدایی از روابط ایران و عربستان هزینه های امنیتی برای تمامی طرف ها را پایین می آورد و فضا و ظرفیت های بیشتری را برای تجارت و سرمایه گذاری و مشارکت اقتصادی فرامرزی میان آن ها ایجاد می کند. موضوعی که منطقه خاورمیانه نیز شدیدا به آن نیاز دارد.
در این رابطه شاهد بوده ایم که اخیرا دولت امارات از عزم جدی خود جهت افزایش میازن مراودات تجاری اش با ایران(به صورت سالانه) به عدد 30 میلیارد دلار تا 2 سال آینده خبر داده است. میزانی که از رقم 20 میلیارد دلار در سال 2022 بیشتر است. در این راستا باید توجه داشته باشیم که به طور خاص امارات از علاقه مندی زیادی جهت بهره گیری از زیرساخت های ایران به ویژه در بندر چابهار برخوردار است. در این راستا، چشم اندازهای تازهای از سرمایه گذاری های سعودی ها در ایران نیز مطرح می شود.
در این راستا، اخیرا محمد الجدان وزیر اقتصاد عربستان سعودی در جریان یک نشست گفته است که “سرمایهگذاری در ایران از سوی عربستان می تواند در یک بازه زمانی خیلی سریع اتفاق بیفتد”. وی همچنین گفته است که: “فرصتهای فراوانی برای سرمایه گذاری عربستان در ایران وجود دارند. ما تا زمانی که مفاد توافقات ایران و عربستان مورد احترام باشد مانعی را در زمینه سرمایه گذاری عربستان در خاک ایران نمی بینیم”.
موضع گیری های الجدان اشاره ای به تحریم های آمریکا علیه ایران نداشته است در عوض، وی به طور خاص از ایران خواست که محدودیت های اجرایی و عملیاتی و حقوقی در رابطه با سرمایه گذاری های عربستان در ایران را رفع کند. البته که در این زمینه برخی تحلیلگران معتقدند که کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس نظیر امارات و عربستان باید سرمایه گذاری در ایران در حوزه هایی را که هدفِ تحریم قرار نگرفته اند، نظیر مواد غذایی و حوزه پزشکی و دارویی را مد نظر قرار دهند و در عین حال، راهکارهای خلاقانه بانکی و مالی را جهت دور زدن تحریمها هم مورد توجه داشته باشند.
اضافه بر این ها، برخی معتقدند که آمریکا نیز باید سرمایه گذاری ها در حوزه هایی نظیر کمبود آب و یا تغییرات اقلیمی در ایران را با معافیت های تحریمی همراه سازد. طیف متنوعی از حوزه ها نظیر نفت و پتروشیمی، توسعه میدان های گازی فراساحلی ایران، عربستان و کویت، اتصال شبکه های برق و سرمایه گذاری در حوزه حمل و نقل و ارتباطات، همگی می توانند زمینه هایی جذاب برای پیوند و ارتباط میان ایران و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس باشند.
عربستان از توسعه روابط خود با ایران، اهداف به مراتب کلان تری را دنبال می کند. از این رو، این کشور قصد دارد تا قبل از اینکه ظرفیت های ایران در منطقه آزاد شود و این کشور به یک قدرت تمام عیار در آن تبدیل شود، زمینه را برای تبدیل شدن خود به یک شریک برای این کشور فراهم کند.
در این رابطه، یک مقام اروپایی که با دقت روند تحولات منطقه خاورمیانه را رصد می کند، می گوید: “خیزش ایران امری اجتناب ناپذیر است. زمانی که این مساله اتفاق بیفتد، منطقه خاورمیانه، منطقه ای متفاوت خواهد بود. عربستان سعودی این مساله را به خوبی می داند. از این رو، مزایای قابل توجهی را چه در کوتاه مدت و چه بلند مدت از احیای روابط خود با ایران می بیند. درست به همین دلیل هم است که اکنون توسعه روابط با تهران را به یک اولویت برای خود تبدیل کرده است.»