با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
سامان سفالگر: «سفر اخیر “نفتالی بنت” نخست وزیر رژیم صهیونیستی به امارات، بیش از آنکه نمودی از قدرت و تحرکِ دیپلماتیک تل آویو باشد، آیینه ای تمام عیار از وحشت این رژیم، از قدرت گیریِ روز افزون ایران و در عین حال انزوای مواضع افراطی و غیرمنطقی این رژیم در قبال تهران در عرصه بین المللی است».
“نفتالی بنت” نخست وزیر رژیم صهیونیستی به تازگی و در مقامِ نخستین رهبر ارشد صهیونیستی، به امارات متحده عربی سفر کرد و با “محمد بن زاید” ولیعهد امارات، دیدار و گفتگو کرد. در این راستا، بسیاری از جریان های سیاسی و رسانه ای حامی اسرائیل، انجام این سفر را یک پیروزی دیپلماتیک بزرگ برای تل آویو ارزیابی کردند. استدلال اصلی آن ها نیز مبتنی بر این مساله بوده که تل آویو بالاخره توانسته به انزوای دیپلماتیک خود در میان کشورهای عربی خاتمه دهد و اکنون دروازهای قابل اتکا جهت فوذ به جهان عرب و در عین حال تشدید فعالیت های خود در محیط پیرامونی جمهوری اسلامی ایران به عنوان اصلی ترین مخالف خود پیدا کرده است.
با این حال، اینطور به نظر می رسد که طرح استدلال ها و تحلیل هایی از این نوع، بیش از آنکه واقعی باشند، تا حد زیادی مبتنی بر برخی مفروضات غلط هستند که در نهایت، به نتایج غلطی نیز ختم می شوند. در این راستا، به طور خاص می توان به سه مساله و پیام مهم مرتبط با سفر نخست وزیر اسرائیل به امارات توجه کرد.
*بی اعتمادی شدید اماراتی ها به اسرائیل
طرف اماراتی در جریان سفر نخست وزیر رژیم صهیونیستی به وضوح نشان داد که حتی هنوز هم نسبت به عادیسازی روابط با اسرائیل مطمئن نیست. در این راستا شاهد بودیم که اماراتی ها به تیم گسترده و پرشمارِ خبرنگاران اسرائیلی که همواره همراه با نخست وزیر این رژیم هستند، اجازه حضور در امارات و قصرِ محمد بن زاید در ابوظبی را نداده اند. از سویی، حتی کنفرانس خبری نیز برای نفتالی بنت ترتیب داده نشد. مجموع این مسائل نشان می دهند که طرف اماراتی به هیچ عنوان مایل نیست که سفر نفتالی بنت نخست وزیر اسرائیل به امارات، در عرصه منطقه ای و بین المللی جلب توجه کند. زیرا امارات به خوبی می داند که برجسته سازی پیوندها میان ابوظبی و تل آویو می تواند تبعات به شدت ناخوشایندی را برای امارات متحده عربی به همراه داشته باشد. در این رابطه، رهبران امارات نیم نگاهی نیز به شرایط داخلی کشور خود دارند.
* “نیویورک تایمز” اخیرا در مقاله ای در مورد سفر نخست وزیر رژیم صهیونیستی به امارات به این نکته اشاره کرده که سطح بیاعتمادیِ رهبران امارات به اسرائیل تا حدی است که حتی به خبرنگاران اسرائیلی اجازه حضور در جریان سفر نفتالی بنت به امارات داده نشد. اماراتی ها به هیچ وجه قصد ندارند که زمینه را برای برجسته شدن سیاسی و رسانه ای سفرِ نخست وزیر اسرائیل به امارات فراهم سازند.
نباید فراموش کرد که عمده جمعیت امارات را مسلمانان تشکیل می دهند و اساسا مسلمانان دیدگاه مثبتی نسبت به اسرائیل ندارند. از این منظر، رهبران امارات با علمِ به اینکه تصمیم آن ها نسبت به عادی سازی روابط با اسرائیل، لزوما تصمیم و نظر ملت آن ها نیست، سعی دارند تا جای ممکن هزینه های این ارتباط را از بُعد داخلی امارات نیز کاهش دهند.
*انزوای رویه های افراطی و تهاجمی اسرائیل در قبال ایران
قبل از آنکه نفتالی بنت نخست وزیر اسرائیل تصمیم به سفر به امارات داشته باشد، اسرائیلی ها سخت در پرونده ایران و به طور خاص مساله ازسرگیری مذاکرات رفع تحریم ها در وین، درگیر بوده اند. در شرایط کنونی، اسرائیل به شدت نگران است که مبادا ایران بتواند در نتیجه مذاکرات رفع تحریم ها با بهره گیری از منابع مالی آزاده شده جدید خود، بر وسعت و دامنه قدرت و نفوذ خارجی اش بیفزاید. در این راستا، شاهد بودیم که وزیر دفاع و رئیس موساد، در چندین نوبت به آمریکا سفر کردند و بواسطه رایزنی با مقام های آمریکایی سعی داشتند به هر نحو ممکن آنها را قانع به انجام اقدامات تهاجمی و غیرمنطقی علیه ایران کنند. عدم پذیرش این مساله از سوی دولت آمریکا(با توجه به شرایط خاص این کشور و ضعف مفرط آن در منطقه غرب آسیا و نگرانی از تبعات احتمالی هرگونه تنشزایی علیه ایران) و در عین حال بی توجهی اروپایی ها به این دغدغه صهیونیست ها، عملا موجب شده تا آنها ضلع دیگری را جهت کنشگری های ضدایرانی خود که همان کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس هستند، انتخاب کنند. از این رو، سفر نفتالی بنت به امارات، به نوعی جلوه ای روشن از ناامیدی اسرائیلی ها از همراهی کشورهای غربی با آن ها در برنامه ها و اقداماتشان علیه ایران و روند روز افزونِ قدرت گیری این کشور(ایران) را نمایندگی می کند.
*خبرگزاری ان بی سی نیوز آمریکا در گزارشی، سفر نخست وزیر اسرائیل به امارات را ناشی از انزوای دیپلماتیک اسرائیل در گزینههای افراطی اش جهت برخورد با ایران ارزیابی کرده و به طور خاص، مساله قدرت گیری قابل توجه ایران در منطقه خاورمیانه را مهمترین دستورکار سفر نفتالی بنت به امارات دانسته است. دستور کاری که البته از سوی رهبران اماراتی نیز مهم تلقی می شود.
*بازیِ موزیانه طرف اماراتی در چهارچوب تنش ها میان ایران و رژیم صهیونیستی
بدون تردید رهبران امارات به خوبی می دانند که روابط آن ها با اسرائیل به هیچ عنوان به صلح و ثبات منطقه کمکی نمی کند. آن ها حتی به خوبی می دانند که عادی سازی روابط امارات با اسرائیل، تا حد زیادی آن ها را در پیش چشم افکار عممی جهان اسلام نیز با چالش رو به رو کرده و بسیاری اکنون رهبران امارات را خائنان به آرمان ملت فلسطین ارزیابی می کنند. با این حال، اماراتی که همین چند روز پیش مشاور امنیت ملی خود را به ایران فرستاد و از این طریق سعی داشته تا پیام به اصطلاح صلح و دوستی را برای تهران بفرستد، اکنون از عالیرتبهترین مقام صهیونیست دعوت می کند و وی را در خاک امارات میزبانی می کند. این مساله تنها و تنها می تواند یک پیام داشته باشد: اماراتی ها در حال انجام یک بازی ظریف و البته موزیانه هستند که در قالب آن از یک سو سعی دارند تا از تنش زایی بیشتر در روابط دوجانبه خود با ایران بکاهند و امنیت خود را حفظ کنند و از سوی دیگر بر آن هستند تا در برابر روند روز افزون قدرت گیری ایران در منطقه غرب آسیا، طرف اسرائیلی را در سمت خود داشته باشند و از برخی ظرفیت های آن علیه ایران استفاده کنند. رویکردی که البته حفظ توازن در آن کار سختی است و خیلی زود می تواند شرایطی را برای امارات به وجود آورد که آن را مجبور به انجام انتخابهای مشخص تر و البته خطرناک تری نماید.
اشتراک گذاری
با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.