محدودیتها بر اینترنت داخلیهم برقرار باشد؟
آب که از سر گذشت
در همین وضعیت نوسانی اینترنت ناگهان خبری مبنی بر قطع اینترنت برای برگزاری کنکور دی ماه مطرح میشود. طبق اصل 79 قانون اساسی «برقراری حکومت نظامی ممنوع است. در حالت جنگ و شرایط اضطراری نظیر آن، دولت حق دارد با تصویب مجلس شورای اسلامی موقتاً محدودیتهای ضروری را برقرار نماید، ولی مدت آن به هر حال نمیتواند بیش از سی روز باشد و در صورتی که ضرورت همچنان باقی باشد دولت موظف است مجدداً از مجلس کسب مجوز کند.» اما برخلاف این اصل قانونی که تصمیمگیری درباره محدویتهای اضطراری را بر عهده نمایندگان مجلس گذاشتهاست، دستور صادره از شورای عالی امنیت ملی بوده و نمایندگان مردم هم در این تصمیم دخل و تصرفی نداشتهاند.
این ماده قانونی را شاید بتوان به قطع و وصلیهای چراغ خاموش چندماه اخیر هم نسبت داد. باتوجه به این توضیحات عملا روند محدودسازی اینترنت، فرایند غیرقانونی را طی کرده است. از آنجا که مجلس نماد یک نهاد مردمی است و نمایندگان مردم به نیابت از مردم در تصمیمگیریها دخل و تصرف دارند، کوتاه کردن دست مجلسیها از فرایندتصمیمگیری به معنای کوتاه شدن دست مردم در فرایند حکمرانی است.
با اینکه بسیاری از نمایندگان مجلس با طرح فیلترینگ مخالف هستند اما با اینحال مطالبهای از سوی آنها مبنی بر اینکه اساسا باید تصمیمگیری در این حوزه به آنها سپرده شود یا نه دیده نمیشود. به عنوان مثال، جلال رشیدی کوچی، عضو کمیسیون امور داخلی و شوراهای مجلس میگوید: «در حال حاظر فضای متشنج و ناآرام به سمت فضای آرامش در حال حرکت است، امیدوارم بحث مسدود شدن شبکهها مجددا مورد بررسی قرار بگیرد. ریاست مجلس و تعداد زیادی از نمایندگان متفق القول بر عدم فیلترینگ شبکههای اجتماعی تاکید دارند.» با اینکه نمایندگان مجلس مخالف وضعیت اختلالات اینترنت هستند اما اظهارات آنها به گونهای است که گویا از حق قانونی خود مبنی بر تصمیمگیری در این حوزه بیاطلاعاند و عملا نسبت به این نقض قانون هیچ مطالبهای ندارند.
اساسا مدیریت بستر اینترنت حق طبیعی دولتهاست اما باتوجه به اینکه رسیدن به فرهنگ سیاسی مشارکتی یکی از مهمترین خواستههای دولت و ملت است. باتوجه به اینکه امروز میتوان بستر مجازی را به مثابهی بستری موثر بر کیفیت و کمیت مشارکت دانست، تصمیم مناسب در شرایط فعلی برای دولت چه خواهد بود؟ اینکه بی هیچ چونوچرا این بستر را محدود کند؟ یا اینکه با تقویت نیروهای بازدارنده خود در این فضا به تاثیرگذاری بر افکار عمومی و اصلاح و جبران دوقطبیسازیها بپردازد؟