در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران در یک تقابل آشکار با غرب و نظام سلطه در قالب یک جنگ ترکیبی با تمرکز بر یک جنگ تمام عیار اقتصادی قرار دارد. در جنگ اقتصادی نیز برنامه امروز دشمن ایجاد فشار ارزی است
. اصولا جنگ ارزی یعنی بالا رفتن قیمت ارز در کشور هدف؛ ولیکن این کشور هدف داری ویژگیهایی است که امکان فشار ارزی برای دشمن را فراهم میکند؛ بنابراین دلیل اینکه جنگ ارزی معمولا علیه کشورهای در حال توسعه صورت میگیرد، آسیبپذیریهایی است که در این کشورها وجود دارد.
اقتصاد ایران نقاط ضعف زیادی دارد که آسیبپذیری اقتصاد ما را بالا برده است و باید برای جبران آنها کاری کرد. یکی از این ضعفها نبود سامان اقتصادی است. به عنوان نمونه ورود و خروج بخشی از ارز کشور تحت کنترل دولت نیست و بخش قابل توجهی از ارز کشور خارج از کنترل دولت و در بازار آزاد مبادله میشود. نبود اراده جدی در بیش از چهل سال گذشته نیز نوعی رسمیت بخشیدن به این بازار محسوب میشود. این در حالی است که قیمت طلا با نرخ ارز در این بازار هماهنگ است و اگر غیر از این باشد ذخایر طلای کشور به سرعت از کشور خارج میشود؛ بنابراین نمیتوان قیمت ارز در این بازار را نادیده گرفت.
در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران در یک تقابل آشکار با غرب و نظام سلطه در قالب یک جنگ ترکیبی با تمرکز بر یک جنگ تمام عیار اقتصادی قرار دارد. در جنگ اقتصادی نیز برنامه امروز دشمن ایجاد فشار ارزی است. در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران در یک تقابل آشکار با غرب و نظام سلطه در قالب یک جنگ ترکیبی با تمرکز بر یک جنگ تمام عیار اقتصادی قرار دارد. در جنگ اقتصادی نیز برنامه امروز دشمن ایجاد فشار ارزی است. در شرایط فعلی که بازار ارز آزاد را نمیتوان حذف کرد و تأثیر آن بر فرآیندهای اقتصادی غیرقابل انکار است و از طرفی تحت کنترل دولت نیست، تمرکز دشمن بر روی کاهش عرضه اسکناس ارز در کشور و افزایش تقاضای آن است.
در این راستا بانکهای عراق و صرافیهای امارات را محدود کرده است تا تأمین اسکناس ارز در ایران با مشکل مواجه شود. در عین حال اقدام دیگر غرب، افزایش تقاضای ارز در داخل ایران است. برای این کار از عملیات روانی استفاده میکند. تحریک و تهییج مردم به خرید ارز چه با ایجاد اغتشاشات خیابانی و چه با القاء ناتوانی نظام در تأمین ارز مورد نیاز مردم، به یک نتیجه ختم خواهد شد، کمبود اسکناس ارز در کشور و درنتیجه افزایش قیمت ارز در بهم خوردن توازن عرضه و تقاضا. یعنی عملیات روانی دشمن در مسیر جنگ ارزی علیه ایران، بخش مهمی از این جنگ را پیاده میکند.
در مقابل این جنگ ترکیبی بانک مرکزی در درجه اول با تعیین نرخ ارز نیمایی در ۲۸۵۰۰ تومان برای مدت محدود و راهاندازی مرکز مبادله ارز و طلا با قیمت واقعی ارز، نسبت به تأمین نیازهای واقعی ارز اقدام نمود. در حال حاضر دو دسته معاملات در بازار ارز در حال رقم خوردن است؛ دسته اول معاملاتی که برای تأمین نیازهای واقعی است و دسته دوم برای سفتهبازی و دلالی و یا فرار سرمایه؛ از آنجا که منابع و ذخایر ارزی کشور به گونهای هست که نیازهای واقعی را تأمین کند بنابراین به تدریج بازار آزاد صرفا محل معامله دلالان و سفتهبازان میشود. در نهایت اگر این ارزها به دست مصرفکننده واقعی نرسد، زیانکاران نهایی کسانی هستند که ارز را در قیمتهای بالا بخرند و معمولا این افراد فریب بازار را میخورند و متحمل زیانهای سنگین میشوند.
سخن پایانی اینکه جنگ ارزی فعلی با توجه به پشتوانه خوب ارزی کشور به زودی با زیان زیاد بخشی از مردم و سودهای بادآورده عدهای دیگر به پایان میرسد و آن روز باید به کسانی که بیمحابا وارد این بازار پرریسک شدهاند گفت که چرا شما مقهور عملیات روانی دشمن شدید و به مسئولین امر نیز باید گفت که چرا در مقابله با این هجمه رسانهای آنگونه که باید مردم را آگاه نکردید؟