در حکومتهای دموکراسی که انتظارات مردم، تاثیرات بسزایی در قانونگذاری دارد؛ رسانهها و سایر وسایل ارتباط جمعی، نیز مهمترین وسایلی هستند که میتوانند؛ انتظارات و خواستههای قانونگذاری مردم، افکار و عقایدعمومی در این زمینه را بازتاب دهند. رسانهها به وسیله تبلیغات، اطلاع رسانی، آموزشهمگانی و افزایش آگاهیهای عمومی میتواند بر افکارعمومی جامعه تاثیر گذاشته و سطح انتقادات عمومی نسبت به مقام صالح قانونگذاری و ماهیت قوانین را تغییر بدهند و بدینترتیب، زمینه را برای قانونگذاری در امور مهمی فراهم آورند.
سوال مهم در اینجا مطرح میشود: درصورتیکه عرف به دلایل اعتراضی و یا احساس تبعیض عدمتبعیت از قانون را حق خود بداند؛ تمرکز بر آموزش و تشریح قوانین از طریق رسانههای جمعی چه میزان کارکرد دارد؟ به عبارت دیگر نقش کارشناسان در فرهنگسازی برای یک قانون تا چه میزان است؟
با ورود وسایل ارتباط جمعی به عرصهی اجتماع، قدرت دچار تحول شد و اطاعتپذیری جامعه، تحتتأثیر شیوههای ناپیدا و غیر ملموس اقناع و تبلیغ قرار گرفت. به قول دکتر شریعتی: اگر در استعمار کهنه دستها روی سرها بود و از زور استفاده میشد در استعمار نو، دستها میان سرها رفت و به مغزها اثر گذاشت
با ورود وسایل ارتباط جمعی به عرصهی اجتماع، قدرت دچار تحول شد و اطاعتپذیری جامعه، تحتتأثیر شیوههای ناپیدا و غیر ملموس اقناع و تبلیغ قرار گرفت. به قول دکتر شریعتی: اگر در استعمار کهنه دستها روی سرها بود و از زور استفاده میشد در استعمار نو، دستها میان سرها رفت و به مغزها اثر گذاشت. باید گفت در حکومتهای از نوع دموکراسی ،که حکومت جمهوریاسلامی ایران نیز از این نوع محسوب میشود؛ انتظارات مردم مهمترین علت پیدایش قوانین و مقررات جدید است و یا میتوان گفت؛ تاثیر به سزایی در قانونگذاری دارد. مطبوعات و رسانههای گروهی و سایر وسایل ارتباط جمعی به عنوان بازتابدهنده فرهنگ یک جامعه، مهمترین ابزارها هستند که میتوانند انتظارات و خواستههای قانونگذاری مردم و افکار و عقاید عمومی در این زمینه را برآورده سازند.
نقش سازنده کارشناسان در فرهنگسازی یک قانون برای یک جامعه از طریق استفاده از این ابزارها بالاترین سطح تأثیر را خواهد داشت. کارشناسان نیز میتوانند با استفاده از رسانههای جمعی بر افکارعمومی افراد جامعه تاثیر گذاشته و سطح اعتقادات عمومی نسبت به مقام قانونگذاری و ماهیت قوانین را تغییر دهند.
بدین ترتیب، میتوانند زمینه را برای قانونگذاری یا اصلاح، تعدیل یا تشریح یک قانون فراهم کنند. همچنین میتوانند به همین طریق بر روی آرای مردم در قانونگذاری مستقیم (همه پرسی) و آمادگی افراد جامعه برای پذیرش قوانین و مقررات جدید و یا اصلاح و تغییر آنها تاثیرگذار باشند.
ذکر این نکته ضروری است که رسانههای گروهی به واسطه طیف وسیع مخاطبان، سرعت انتقال و سهولت استفاده مهمترین وسیله تبلیغی محسوب میشوند. در حقیقت به خاطر همین ویژگیهای منحصر بهفرد، نقش بسیار موثری در بالا بردن آگاهیهای عمومی جامعه ایفا میکنند که این امر به نوبه خود میتواند بر سطح انتظارات و افکار عمومی و بالتبع در وضع قوانین تاثیرات زیادی داشته باشند.
یاری رساندن رسانه ملی به دولت در امور آموزشی
چنانچه آموزش را وظیفه انحصاری دولت بدانیم؛ صدا و سیما باز هم میتواند در این زمینه دولت را یاری کند و برخی از امور آموزشی مهم از جمله: تبیین و تشریح قوانین مبتلا به جامعه را عهدهدار شود. رسانهها میتوانند در اشکال و محتوای متفاوت و گوناگون آموزشهای لازم برای زندگی در شهرها، کلانشهرها و بروز رفتارهای اجتماعی هنجارها و ارزشهای شهروندی مبتنی بر قوانین را ارائه دهند. از میان رسانهها برخی مانند تلویزیون و رادیو به علت تعاملی بودن؛ تاثیر بیشتری دارند. از یک طرف شهروندان دارای سواد حقوقی میتوانند نسبت به چنین محتوایی، هوشمندانه عمل کرده و نظرات سازندهای در خصوص تکمیل یا تصحیح چنین آموزشی ارائه دهند و هم ازسوی دیگر، خود فرآیند آموزش قانون از طریق رسانهها میتواند سطح سواد قانونی و حقوقی مخاطبان را بالا ببرد.
ویژگیهای مهم در تهیه یک برنامه آموزشی قانونی
کارشناسی که بنا دارد قانونی را در یک جامعه فرهنگسازی کند، تهیه یک برنامه آموزشی قانونی تعاملی از طریق تلویزیون بهترین ظرفیت را برای انجام این کار خواهد داشت. کارشناس میتواند به اقتضای مسائل روز جامعه و مطالبات مردمی، قوانین متناسب و زوایای آن را برای مخاطبان تشریح کرده و از این طریق از بسیاری آسیبهای ناشی از ناآگاهی و بیاطلاعی اشخاص در جامعه جلوگیری کند
به عنوان مثال، کارشناسی که بنا دارد قانونی را در یک جامعه فرهنگسازی کند، تهیه یک برنامه آموزشی قانونی تعاملی از طریق تلویزیون بهترین ظرفیت را برای انجام این کار خواهد داشت. کارشناس میتواند به اقتضای مسائل روز جامعه و مطالبات مردمی، قوانین متناسب و زوایای آن را برای مخاطبان تشریح کرده و از این طریق از بسیاری آسیبهای ناشی از ناآگاهی و بیاطلاعی اشخاص در جامعه جلوگیری کند و مخاطبینی به عنوان نمایندههایی از اجتماع نیز میتوانند سوالات خود را به سمع و نظر برسانند. ضمن اینکه در بسیاری موارد یک قانون حتی میان عرف خاص حقوقدانان نیز دچار ابهام، مناقشه و سوال میگردد که کارشناس مربوطه میتواند عرف خاص را نیز از این مناقشات رهایی بخشد و حتی در صورت تبیین آن قانون متناسب با مسئله روز، چه بسا نیاز به تغییر، تکمیل و تصحیح آن نیز پیدا شود و وجود چنین برنامههایی حتی میتواند ابعاد بسیاری از جوانب یک قانون را برای قانونگذار روشن کند.
باید گفت برنامه مذکور، با برنامههایی نظیر برنامههای مناسبتی نزدیک انتخابات یا سایر برنامههای سیاسی دیگر تفاوتهای چشمگیری دارد. برنامهریزی چنین اموری، باید برای بلند مدت باشد (بر خلاف برنامههای سیاسی که غالبا موقت و اکثرا غیر تعاملی هستند) و لزوم حضور کارشناسان خبره و حقوقدانان آگاه به مسائل روز را میطلبد.
به بیان دیگر مخاطب نباید به این فکر برسد که صرفا دارد یک برنامه تلویزیونی مانند همه برنامههای دیگر را تماشا میکند و بنابراین میتواند کانال مورد نظر خود را تغییر دهد؛ چرا که ممکن است ضرورتی به دیدن برنامهای صرفا مناسبتی یا سخنرانی سیاسی نبیند و آن عناوین را در رسانههایی مانند اینترنت نهایتا دنبال کند. صحبت از تهیه برنامهایست که آموزش قوانین را به صورت همه جانبه مد نظر داشته باشد و تبیین و تثبیت یک هنجار که لزوما توسط تمام افراد جامعه میبایست پیروی گردد، به عنوان خروجی نهایی بدست آید.
اهمیت شفاف سازی رسانهها
رسانههای جمعی به عنوان پیچیدهترین و مهمترین رکن جامعه امروزی، میتوانند با ایجاد رابطه با ملتها و دولتها، نقشهای پررنگی را در به وجودآوردن مفاهیم تازه، رنگولعاب دادن به نوع ارتباطات درون جامعه و بین المللی ایفا کنند. همچنین در تبیین و ارائه راهحل مسائل اجتماعی مهم همچون تبعیض یا عدم تبعیت گروهی از جامعه از قانون، راهکارهایی را نشان داده و در به چالش کشاندن؛ بعضی از جنبههای سیاسی ناکارآمد نیز کارکردهای قابل ملاحظهای داشته باشند. معمولا به کمک رسانه در یک جامعه مدنی مانند ایران یا در یک دموکراسی، شهروندان و گروههای مختلف، منافع خود را دنبال میکنند. در این میان عنصر شفافیت که یکی از شاخصهای اصلی حکمرانی خوب محسوب میشود؛ میتواند رابط و پلی مهم میان رسانهها و شهروندان محسوب گردد و رسانه را در ایجاد رابطه درست و قابل فهم برای دولت و ملت یاری دهد.
نقش رسانهها در تغییر جهت گیری مردم و نخبگان اجتماع
یکی از وظایف مهم رسانهها از جمله صداوسیما ایجاد تغییرهای لازم در نگرشها و جهت گیریهای سیاسی و اجتماعی است و اهمیت نقش کارشناسان اینجا بهتر مشخص میشود. مخاطب پیامهای گوناگونی که هرکدام نگرش متفاوتی دارد را از محیط دریافت میکند و بعضی را جذب و بعضی را طرد میکند
یکی از وظایف مهم رسانهها از جمله صداوسیما ایجاد تغییرهای لازم در نگرشها و جهت گیریهای سیاسی و اجتماعی است و اهمیت نقش کارشناسان اینجا بهتر مشخص میشود. مخاطب پیامهای گوناگونی که هرکدام نگرش متفاوتی دارد را از محیط دریافت میکند و بعضی را جذب و بعضی را طرد میکند. آن بخش از پیامها که جذب میشود؛ نگرش سیاسی مخاطب را تحت تأثیر میگذارد و سبب پایداری رفتار او میشوند که دوبحث ایجاد میشود:۱-تغییر نگرشهای گذشته- ۲-ورود نگرشهای جدید
نکته مهم در این خصوص، ایجاد هماهنگی بین این دو مرحله است تا در رابطه این دو خللی پدید نیاید. رسانه برای ایجاد نگرش لازم در افراد، باید دو مرحله اطلاع رسانی و اقناع را بگذراند. یک ویژگی قدرت متکی به اقناع این است که برخلاف اشکال دیگر قدرت که فرد را نشانه میرود و تغییرات رفتاری را به ناچار در تک تک افراد صورت میدهد و دستهها و گروهها و حتی کل یک جامعه را در خصوص مسئله خاص بسیج میکند.
نقش رسانهها در جهتدهی صحیح به تصمیم گیریهای قانونی
تصمیمات گرفته میشوند تا مسائل را حل کنند. هنگام حل یک مسئله، حل کننده مسئله ممکن است تصمیمات زیادی بگیرد. تصمیمات خط مشیهایی هستند که برای جلوگیری از اثرات منفی یا کاهش آنها یا برای سود بردن از فرصتها گرفته میشوند. اهمیت رسانهها در تصمیمگیری را میتوان در موارد زیر جستجو نمود:
۱-رسانهها به واسطهی ظرفیت تثبیت، قادر به ذخیره اطلاعات یا محتوای نمادین هستند. از همین روست که رسانهها را میتوان به مثابه انواع گوناگونی از ساز و کارهای ذخیرهی اطلاعات در نظر گرفت که به درجات مختلف میتوانند اطلاعات یا محتوای نمادی را حفظ کرده؛ آنها را برای استفادههای بعدی آماده و در دسترس نگاه دارند.
۲-رسانهها میتوانند با برگزاری میزگردهای علمی و تخصصی و دعوت از نخبگان جامعه و صاحبنظران با گرایش و دیدگاههای مختلف موضوع را از جهات متفاوت مورد کاوش و بررسی قرار داده و تصمیم گیران و قانونگذاران را در تصمیم و ارائهی راه حل مناسب یاری رسانند. بسیاری از خط مشیهای عمومی، چون مبتنی بر اطلاعات دقیق و به موقع نبودند، در اجرا با مشکل مواجه شدهاند.
۳-جریان آسان و آزاد از طریق رسانهها امکان میدهد تصمیم گیری از روی احساس و تحریکات نباشد بلکه با تصمیمی عقلانی صورت گیرد.
(تمام موارد نامبرده میتواند در جهت فرهنگسازی قوانین یاریرسان و موثر باشد.)
در نهایت اینکه…
رسانههای جمعی در کنار احزاب سیاسی و گروههای ذینفع، از اجزای تشکیلدهنده جامعه مدنی به شمار میروند و نقش واسطه و میانجی را میان افکار عمومی و نظام سیاسی، مرکب از قوای سه گانه و دیگر تشکیلات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایفا میکنند. نقش چنین واسطههایی بسته به نوع نظام سیاسی و میزان استقلال جامعه مدنی متفاوت است
مشاهده شد که تمرکز بر آموزش و تشریح قوانین از طریق رسانههای جمعی با رعایت عناصری خاص میتواند بیشترین کارکرد و تأثیر را داشته باشد و به دولت در این زمینه یاری ویژهای برساند. اما در این بین میبایست به نسبت مردم و نخبگان اجتماع، ویژگیهای مهمی از جمله شفافسازی و اقناع و به نسبت دولت و قانونگذاران ویژگی مهم کمکرسان بودن را دارا باشد. رسالت ارشادی رسانه عمومی، حضور فعال در کلیه جریانات اجتماعی و ایجاد روحیه امید و اعتماد در جامعه است چنان که باید واقعیتهای تلخ و خطراتی که یک جامعه را تهدید میکند پیشگویی کرده و به موقع هشدار دهد. این پیشگویی و هشدار میتواند تهیه و تدارک یک برنامه تعاملی مناسب و کارشناسی شده قانونی با ویژگیهای مخصوص به خود باشد تا بتواند مردم را به سوی خیر و کمال دعوت نموده و در تنگناها و مشکلات راهگشایی روشنی بخش شود.
دراین راه باید کلیه رویدادها و وقایع را آنگونه که هست به اطلاع مردم برساند و با بهرهگیری از خلاقیتهای هنری و اندیشههای پربار به آموزش قانونی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و… به منظور بالا بردن سطح آگاهی و دانش جامعه بپردازد. رعایت چنین نکات مهمی، سبب فرهنگسازی یک قانون در جامعه از طریق کارشناسان به بهترین وجه ممکن خواهد شد. رسانههای جمعی در کنار احزاب سیاسی و گروههای ذینفع، از اجزای تشکیلدهنده جامعه مدنی به شمار میروند و نقش واسطه و میانجی را میان افکار عمومی و نظام سیاسی، مرکب از قوای سهگانه و دیگر تشکیلات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایفا میکنند. نقش چنین واسطههایی بسته به نوع نظام سیاسی و میزان استقلال جامعه مدنی متفاوت است؛ اما در مجموع همگی آنها، به ویژه رسانهها در تامین خواستههای جامعه و واداشتن دولت به پاسخگویی نقش اصلی بر عهده دارد به گونهای که در صورت فقدان آنها، دولت میتواند به راحتی از تامین تقاضاهای جامعه و گروهها، خودداری کند و یا مردم برای بیان خواستههایشان دست به رفتارهای خشن بزنند.
منابع:
هاشمی، سید محمد؛ حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، جلد دوم، چاپ دوم، قم، مجتمع آموزش عالی قم، ۱۳۷۵
کریمی، سعید، رسانه ها، بوستان کتاب، قم، ۱۳۸۲
تامپسون، جان. ب، رسانهها و مدرنیته، ترجمه اوحدی، مسعود، سروش، تهران،۱۳۸۰
گیوریان، حسن، ربیعیمند جین، محمدرضا، تصمیم گیری و تعیین خط مشی دولتی، یکان، تهران،۱۳۸۴
حسنپور و آقاجانی، نقش شفاف سازی رسانه بر حکمرانی خوب، ۱۳۹۳:
پناهی، محمدحسین، «نظام فرهنگی، کارکردها و دگرگونی آن در ارتباط با بحث تهاجم فرهنگی»، فصلنامه تحقیقات فرهنگی، نامه پژوهش، ۱۳۷۵
مطالعه تطبیقی مبانی قانونگذاری در جمهوری اسلامی ایران و ترکیه
نقش رسانه ملی در آموزش همگانی قانون اساسی
وظایف رسانه ملی در افزایش سطح آگاهی مردم بر اساس اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران