بار دیگر سفری مهم و راهبردی توسط آیت الله رئیسی به همراه هیئت عالی رتبهای به چین صورت پذیرفت. چین یکی از مهمترین کشورهایی است که به عنوان یکی از متحدان راهبردی جمهوری اسلامی ایران در جهان شناخته میشود. هرچند غرب گرایان در ایران تمایلی به اندک ارتباط کشور با دولتهای شرقی را نداشتند و همین موضوع را نیز با تنگ نظری مینگریستند؛ اما دولت سیزدهم با رویکرد تعامل به کشورهای جهان، این مشکل را حل کرد و ارتباطات با کشورهای همسایه و کشورهای شرقی را بر اساس یک چارچوب و موازنه عاقلانه دنبال کرد.
به سراغ دکتر سیدهادی سید افقهی کارشناس ارشد مسائل بین الملل و منطقه رفت تا با وی پیرامون ابعاد، دستاوردها و پیامدهای سفر آیت الله رئیسی به پکن گفتوگو کند.
رسا ـ دستاوردها و پیامهای سفر آیت الله رئیسی به چین چه بود؟
مسأله سفر آقای رئیسی به چین بسیار پر حرف و حدیث بود. این سفر موافقان و مخالفان بسیاری هم در داخل کشور و هم در خارج از کشور داشت؛ ولی حجت و ملاک نهایی قضاوت در واقع آن نظر رهبر معظم انقلاب است که فرمودند ما باید روابط خودمان را با کشورهای مشرق زمین مثل روسیه، هندوستان، پاکستان، چین و دیگر کشورها نزدیکتر کنیم، توسعه دهیم و مستحکم کنیم؛ مخصوصاً با کشورهای چین و روسیه.
این دو کشور بازیگر بزرگ بین المللی هستند، آنها در شورای امنیت سازمان ملل حق وتو دارند و میتوانند عقبه و پشتوانه قانونی، حقوقی و بین المللی در مجامع بین المللی به خصوص در مقابل تهدیدهای آمریکا و شرکای آن در شورای امنیت مانند آلمان، فرانسه و انگلیس در برجام و در شورای امنیت را ایجاد کنند. آنها میتوانند در مقابل تهاجمات حقوقی و قانونی غرب به رهبری آمریکا ایستادگی کنند کما اینکه امروز نیز در حال ایستادگی و مقاومت هستند.
نکته دیگر این است که مقابله با تحریمهای بسیار زیاد، گسترده و متنوع آمریکا به خصوص بعد از خروج از برجام که در زمان ترامپ اتفاق افتاد، گاهی اوقات این تحریمها آزاردهنده بود. حتی این تحریمها در برخی جاها برای اقتصاد، تجارت، تولید و صنعت شکننده بود. به همین جهت کشور چین بهترین گزینه است؛ چون هم با ما روابط خوبی دارد و هم نیاز به انرژی و نیاز به تعادل وزن کشی میان آمریکا و چین دارد.
هم در صحنه ژئوپلتیک و هم در صحنه اقتصادی و موازنات منطقهای، چین به همراهی ایران نیاز دارد. چین به غیر از ایران ارتباطات خود را با بعضی از کشورهای حوزه خلیج فارس نیز توسعه میدهد. سفر مهم شی جین پینگ، رئیس جمهور چین به عربستان سعودی نظر بسیاری را جلب کرد و تحت تأثیر قرار داد. بنابراین مسأله رابطه ایران با چین نوعا یک رابطه مهم است یا به قول معروف فوق استراتژیک است.
از این رو صحبتها و موضع گیری جمهوری اسلامی ایران از زمان آقای رئیسی باعث این شد که تحلیلها نشان بدهد ایران عزم خود را جزم کرده است تا مسأله توسعه روابط با چینیها فقط به مسائل اقتصادی و تجاری محدود نباشد.
آقای رئیسی ابعاد بسیار زیادی را در این سفر، هم در سخنرانیها، هم در خلال ملاقاتهای رسمی، علمی، فکری و تجاری با تجار، بازرگانان، مطبوعات، فرهیختگان و حضور در خود دانشگاه پکن بر این دلالت دارد که ما آمدهایم روابط را تا جایی که میشود حداکثری کنیم و محدود به یک رشته یا دو رشته نباشد. در سند بیست گانهای که امضا شد، این سند نشان میدهد دیگر رابطه ایران با چینیها، صرفاً رابطه اقتصادی و مالی نیست.
مسائل صنعتی، فناوری، صنایع سنگین، سرمایه گذاری، گردشگری، بهداشتی، حمل و نقل و به خصوص بحث کمربند چین که در واقع از چین شروع میشود و با عبور از چند کشور مقصد خود را به اروپا میرساند. این یکی از چالشهای مواصلاتی چین با آمریکاییها و اروپاییها است.
حتی پیامهایی شایعه شد که البته هنوز برای من صد در صد ثابت نشده است. آن هم این بود که چینیها تقاضای خرید 15 هزار پهپاد کردهاند. هنوز معلوم نیست که این خبر صحت دارد یا خیر. در این شایعه منتشر شده جالب اینجاست آنها روی شاهد 136 انگشت گذاشتند. از طرفی خود چین یکی از کشورهای تولید کننده پهپاد است. احتمالی که وجود دارد این است که آنها در آینده خود را آماده میکنند که در صورت دخالت آمریکا درباره تایوان و همان اتفاقاتی که درباره اوکراین افتاد، درباره تایوان تکرار شود.
آقای رئیسی در این سفر مسائل مختلف را مطرح کردند. حتی ایشان در مسیر بازگشت در فرودگاه نیز در صحبت کوتاهی بر شتاب در اجرای مفاد توافق نامههای صورت پذیرفته در این سفر تأکید کردند. انگار یک مسابقه با زمان میان ما، چین و روسیه از یک سو و از سوی دیگر با آمریکا و اتحادیه اروپا و تحریمهایشان وجود دارد.
مسأله مهم دیگر نیز این است که آقای رئیسی در خلال سفر در چین برای حضور در مجموعه بریکس دعوت شد. پیش از این پیمان، ایران در پیمان شانگاهی که در واقع یک بلوک امنیتی و اقتصادی است و به کشورهای قاره آسیا محدود است؛ ولی مجموعه بریکس درواقع یک مجموعه فراقارهای است. کشورهایی مانند برزیل، روسیه، هند، جمهوری چین، و آفریقای جنوبی در این مجموعه عضویت دارند.
این اتحادیه در واقع یک اتحادیه فرا قارهای است و شامل چند قاره اروپا، آسیا، آفریقا و آمریکای جنوبی است که این معنای بسیاری دارد. حضور ایران در این پیمان، دارای ابعاد اقتصادی، راهبردی و مالی است. اگر ما بتوانیم با موفقیت وارد این پیمان شویم، میتوانیم آرام آرام مبادلات اقتصادی خودمان با کشورهای دیگر را به راحتی و با پول ملی انجام بدهیم. امروز ایران با 110 شعبه در روسیه با پول ملی مبادلات مالی خود را انجام میدهد. همینطور مبادلات ما با چین نیز یوان در مقابل ریال ایران است. مبادلات ما با سیر کشورهای عضو پیمان شانگهای نیز به همین صورت در حال انجام است.
رسا ـ اعطای عنوان استاد افتخاری دانشگاه پکن از سوی کشور چین چه معنایی در فضای دیپلماتیک دارد؟
بعضی از کشورهای جهان برای تقدیر، تشکر و تأکید بر پیوندهای علمی و دیپلماتیک با کشور دیگری، این طور هدایا یا دانشنامههای افتخاری و دکتری را که متناسب با رشته هم باشد اعطا میکنند. این در واقع نشانه دوستی و برای تأکید بر صداقت برای تبادل علمی، پژوهشی و دانش بنیان بین چین و ایران است. معمول است بعضی از کشورهایی که صمیمی هستند، دکتری افتخاری به مهمان طراز اول کشورهای دیگر میدهند و این قبیل هدایا را به هر مهمانی نمیدهند. روسا و یا پادشاهان کشورهای مختلف میتوانند این چنین دکتراهای افتخاری را کسب کنند.
رسا ـ اتحاد و دوستی چین و ایران به چه علتی است و تأثیر این دوستی در تعاملات بین المللی به ویژه نظم نوین جهانی چه خواهد بود؟
چیزی به نام دوستی در عالم سیاست معنا و مفهوم ندارد. اگر هم گفته شود از باب مجاملات و تعارفات اخلاقی و دیپلماتیک است. داد و ستد و امضای توافق نامهها ملاک تنظیم روابط بر اساس مصالح مشترک است. اما مسألهای که باید به آن اشاره کنیم و غفلت نکنیم آن است که الآن هم چین و هم ایران، روسیه، هندوستان، کره شمالی، برزیل و بسیاری از کشورهایی که از تحریمهای آمریکا و اروپا زیان دیدند، در حال تشکیل یک باشگاه هستند. این باشگاه میتواند سنگ بنایی برای تغییر نقشه مهندسی قدرت جدید در جهان باشد که رهبر معظم انقلاب چندین بار نسبت به آن اشاره فرمودند.
ایشان بعد از ماجراهای اوکراین فرمودند که نظم جهانی بر اساس محور تک قطبی به رهبری آمریکا نخواهد بود. پوتین هم این را اذعان کرده، خود رییس جمهور چین، رئیس جمهور ایران و رؤسای جمهور برخی کشورهای دیگر نیز به این موضوع پرداختهاند.
در واقع نظم جهانی همین الآن هم در مرحله گذار از تک محوری و تک قطبی به سوی تعدد محافل و قطبها حرکت میکند. صحبتی هم با مقامات چینی و روسی شده است. قطعاً دیگر دنیا بعد از مسأله اوکراین در حال گذار و شکل گیری برخی از رویکردهاست. حتی سعودیها نیز عزم خود را جزم کردهاند تا از تعامل با یک نظام تک محوری و تک قطبی با آمریکا خارج شوند. کشورهای مختلف در جهان در حال شکستن این پوسته هستند و ما به همین مناسبت منتظر ولادت نظم نوین جهانی چند قطبی در دنیا خواهیم بود.
قطعا جمهوری اسلامی ایران باید جایگاه خودش را در این نظم نوین جدید جهانی هم تعریف و هم تثبیت کند. شکل گیری هندسه جدید قدرت و معادلات بازدارندگی حتما باید تعریف شود، وگرنه جمهوری اسلامی ایران نمیتواند در این نظم جدید جهانی جایگاه پیدا کند. در غیر این صورت ممکن است در این مسیر آسیبهای جدی نیز ببینیم. بسیاری از کشورهای دنیا بر اساس رویکرد اقتصادی، امنیتی، نظامی، راهبردی و استراتژیک جدیدی نظام خواهند یافت.
بخشی از صحبتهای الآن ایران با چینیها و روسها با همین رویکرد صورت میگیرد و تلاش داریم که با شیوهها و حربههای سیاسی، اقتصادی، تجاری، بازرگانی و مالی که استکبار آن را دنبال میکند، مبارزه کنیم. الآن هیمنه دلار و پایگاههای آمریکایی که در سراسر دنیا وجود دارند باید شکسته شود. ناتو نیز باید به عنوان یکی از این ابزارهای قدرت که امروز در جنگ اوکراین حضور گسترده و فعال دارد، شکست بخورد. قطعاً شکست ناتو ابتدای راه و نظم جدید جهانی خواهد بود.