طرد اجتماعی فرایندی پویا تلقی می شود که از طریق آن برخی افراد یا گروه های اجتماعی از مشارکت در شئون مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی یا فرهنگی جامعه محروم شده و در معرض آسیب قرار می گیرند. به همین سیاق، ادغام اجتماعی نیز به معنای بازگشت آسیب دیدگان و مشارکت آنها در جامعه است. این امر مستلزم اقدام هایی است که با مشکلات ساختاری مقابله می کند و به گروه های طردشده امکان می دهد به عنوان بخشی ضروری از جامعه مشارکت کنند. برحسب تحلیل های برآمده از رهیافت طرد اجتماعی، بخشی از رویه ها و عملکردهای نهادی طردکننده جنبه رسمی و قانونی دارد. بنابراین، وظیفه دولت و حاکمیت است که به شناسایی و اصلاح قوانین و مقررات تبعیض آمیز، با هدف دسترسی برابر و آزادانه عموم جامعه به حقوق، منابع و فرصت های اجتماعی، اقدام کند. اما، بخش زیادی از فرایند طرد اجتماعی معمولاً در چارچوب ساختارها و نهادهای اجتماعی و کلیشه های فرهنگی و به شکل غیر رسمی صورت می گیرد. اصلاح این ساختارها نیز در وهله نخست نیازمند افزایش دانش و آگاهی انتقادی جامعه از عملکرد تبعیض آمیز بعضی از نهادهای اجتماعی موجود و سپس تغییر گفتمان عمومی جامعه معطوف به برقراری عدالت اجتماعی و نفی امتیازطلبی و انحصارگرایی است. بااین حال، باید توجه داشت که صرف برداشتن موانع مشارکت و آزاد کردن دسترسی عموم مردم به منابع و فرصت های موجود در جامعه به منزله اتمام کار و انجام یافتن ادغام اجتماعی نیست؛ بلکه این مورد حداقل در خصوص طبقات تهی دست و گروه های طردشده، افزون بر رفع موانع مشارکت، نیازمند افزایش دانش و کسب توانایی لازم برای مشارکت در جامعه و بهره مندی از منابع و امکانات آن در عرصه های مختلف است.