تقابل رهبری با دو جبهه تحجر و تجدد در مساله حجاب و یک تامل نظری

سخن چند روز قبل رهبری متضمن یک رویکرد با مبنایی نظری است که تذکر آن یکبار دیگر برای همه ما مفید و ضروری بود.

به گزارش بولتن نیوز، اول این را واضح بگویم:
همان طور که ادبیات برخی باصطلاح مذهبی ها در قبال ضعیف الحجاب ها مثل فاحشه خواندن آنان! و در مسیر دور کردن از دینداران است، ادبیات مسیح علی نژاد هم از گذشته، ایجاد تعارض و درگیری عملی بین مذهبی ها و آنهاست! و این یعنی اینها دو سر یک قیچی اند چه بدانند چه ندانند!

ایجاد دوری و شکاف در اقشار جامعه و دوقطبی سازی مهمترین رویکرد دشمن در تخریب #سرمایه_اجتماعی انقلاب است که بین شیعه و شیعه یا شیعه و سنی هم در جریان است.

و اما بعد..
تفکیک میان ساحت نظر و عمل در عقیده اسلامی صحیح نیست چرا که عمل انسان مرهون عقیده اوست ولی آیا در همه آحاد جامعه چنین تلازمی وجود دارد؟

آیا انسان اندیشه است یا نوع انسانها چنانچه علامه در المیزان اشاره می کنند در ساحت حس و خیال و عواطف خود زیست می کنند؟!

تقابل رهبری با دو جبهه تحجر و تجدد در مساله حجاب و یک تامل نظری

آیا تفکیک میان ارزش و روش میسر نیست یعنی نمی شود عملکرد اشتباه یک عده از جامعه را تسری به تغییر ارزش ها ندهیم و برعکس لازم نیست برای اثبات یک ارزش، همه افراد ضعیف الایمان را تکفیر نکنیم!؟

پیش تر در مساله #وحدت مذهبی هم گفته بودیم که لازمه حقانیت، نفی و طرد دیگری نیست. برخی این مساله را نمی فهمند تو گویی همه انسان ها را راسخ العقيدة و الاراده می دانند و تفکیکی میان قاصر و مقصر در ذهن شان نیست.

درست است که ارزش و حقیقت تغییر نمی کند ولی مسیر تحقق آن و روش رسیدن به آن مطلوب، مرز کشیدن در عرصه عمل نیست. این ملاک را در ذهن نگاه داریم و افراد شدیدالعمل ضد عامه جامعه را نفی کنیم!
راسخ در عقیده و متسامح در عمل اجتماعی خصوصا با مردم عادی روش صحیح است.

بعبارت صریح تر،
پلورالیزم در عرصه نظر غلط ولی در عرصه عمل بمعنای #مدارا و همزیستی و جذب حداکثری تدریجی کاملا صحیح است. مداراه الناس نصف الایمان.
اندکی به سیره تغافلی و تعاملی اهل بیت علیهم السلام حتی با گناهکاران و خطاکارانی که عالم قاصد جاحد نبودند بنگریم.

پس لازم نیست بی حجابی را تایید کنیم ولی تکفیر بی حجاب هم روا نیست. چه بسیار بی حجاب کامل از سر نفرت و لج بازی و… مصادیق حق و باطل در مقام عمل – نه نظر- نسبی اند بدین معنا که به میزان عمل به آنها بدان حقیقت نزدیک می شویم و جز معصوم مصداق کامل حقیقت نداریم.

دیدگاهتان را بنویسید