آلودگی هوا به یکی از جدیترین چالشهای کشور تبدیل شده که نه تنها بر سلامت جسم و روان شهروندان بهخصوص در کلانشهرها آسیبهای جدی وارد میکند، بلکه هزینههای بالاسری اقتصادی و اجتماعی آن نیز گزاف است.
در این شرایط مردم چشم انتظار عملکرد متولیان و مسئولان ذیربط برای اصلاح سیاستهای شهری و محیط زیستی بهمنظور رفع جدی و پایدار این معضل هستند اما اولین و سریعترین روشی که متولیان این حوزه با وجود تأکید رئیسجمهور بر «عدم تعطیلی» در پیش گرفتهاند، تعطیل کردن مدارس و… است.
حال آنکه حتی اگر اقدام به تعطیلی هم نشود، ادامه فعالیت روزمره در چنین شرایطی که طبیعتاً باعث بروز مشکلات سلامتی در افراد میشود، میزان کیفیت عملکرد و بهرهوری آنها را نیز کاهش میدهد.
این امر در طولانی مدت در کنار افزایش مرگ و میر و همچنین پرداخت هزینههای گزاف برای درمان صدمات ناشی از آلودگی هوا، خود به یک «اَبَر چالش ملی» اقتصادی و اجتماعی در آیندهای نه چندان دور تبدیل میشود.
بهنظر میرسد معضل آلودگی هوا تبدیل به کلاف سردرگمی شده که سر رشته آن هم از دست مردم و هم متولیان امور در این حوزه، خارج شده است. با اینکه کارشناسان بارها اظهار کردهاند که راهحل این معضل در گرو اجرای «قانون هوای پاک» است، اما مسئولین و حتی مردم بیشتر گفتار درمانی را به عنوان راهحل اتخاذ کردهاند.
قانون هوای پاک در ۲۵ تیرماه ۱۳۹۶ به تصویب مجلس رسید و توسط رئیس جمهور وقت به دستگاهها ابلاغ شد. با گذشت بیش از ۵ سال از ابلاغ این قانون اما؛ آلودگی هوای امروز کلانشهرها بهوضوح نشان میدهد که نه تنها این اقدامات کافی نبوده بلکه واگذاری اختیارات به برخی نهادها و ترک فعل آنها در کنار عدم مشارکت شهروندان برای حل این معضل اوضاع را بدتر کرده است.
سازمان حفاظت محیط زیست نیز که ناظر بر اجرای قانون هوای پاک است و بر اساس ماده ۲۷ آییننامه اجرایی این قانون موظف است گزارش شیوه اجرا و عملکرد این آییننامه را در مقاطع زمانی ششماهه به هیئت دولت ارائه کند؛ تاکنون طَرفی نبسته است.
در چنین شرایطی، در حالحاضر با گذشت بیش از پنج سال از تصویب این قانون، امسال سهم تهرانیها از هوای پاک فقط ۲ روز بوده است!
وضعیت پایتختنشینان البته نسبت به اصفهانیها، کرجیها، اهوازیها و اراکیها بهتر بود، چراکه ساکنان این شهرها تنها یک روز هوای پاک داشتهاند!
بدتر آنکه در خلاء اجرای قانون هوای پاک، آلایندههای جدید بهروز شدهای مثل دیاکسید گوگرد نیز بلای جان کلانشهرها شدهاند که این نشان میدهد غایب بزرگ این حوزه یعنی سازمان محیط زیست که عهدهدار ۴۶ وظیفه است عملکردی ناکافی داشته است.
در کنار سهم متولیان و دستگاهها، میزان پایین مشارکت شهروندان در حل مسائل مربوط به محیط زیست و بهخصوص آلودگی هوا بهعنوان مهمترین گروه هدف متأثر از پیامدهای آن نیز این روزها به شدت محسوس است.
هوای خاکستری این روزهای کلانشهرها نشان میدهد که اصلاح شرایط کنونی و رفع معضل آلودگی هوا گره کوری است که فقط با برگزاری جلسههای پیدرپی کمیته اضطرار باز نمیشود و نیاز به یک اقدام و همکاری ملی، پیوسته و مستمر توسط دستگاهها و مردم دارد.
تجربه ستاد ملی مقابله با کرونا در اوج بحران این بیماری ثابت کرد که مدیریت آلودگی هوا در کشور نیز نیازمند قرارگاهی واحد و ملی است تا با استفاده از نیروهای نخبه و توان شرکتهای دانشبنیان به جای کاغذبازیهای کماثر، بتواند گره از کلاف سردرگم آلودگی هوای کلانشهرها باز کند.