ایران و افغانستان پیوندهای ناگسستنی بسیاری در زمینه های تاریخ، زبان، فرهنگ و… دارند. همچنین این دو کشور در مناسبات دامنه دار تاریخی خود زمینه های چالش برانگیز هم داشته اند که روابط خوب میان آن ها را تحت شعاع قرار داده است که یکی از مهم ترین آن ها، مسئله آب و رودخانه های مشترک فرامرزی بین دو کشور است. بررسی تاریخ تعاملات آبی دو کشور نشان می دهد تسهیم در آب رودخانه های مشترک به شدت از مراودات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دو کشور اثرپذیر است. به همین دلیل چانه زنی بر سر مسائل فنی نمی تواند وضعیت تسهیم آب را در شرایط مطلوبی قرار دهد و نیاز است دو کشور با برجسته سازی وابستگی متقابلی که به یکدیگر دارند به بازتعریف تعاملات حال حاضر بپردازند.
ضرورت و اهداف پژوهش
یکی از مهم ترین چالش های پیش روی بشر، کمیابی منابع به طور عام و منابع آب به طور خاص است. این کمیابی الزاما به معنای شکل گیری بحران نیست. چیزی که کمیابی آب را به بحران آبی تبدیل می کند حکمرانی و مدیریت بد است و عاملی که می تواند از چالش های جدی کمیابی منابع، فرصت هایی برای بهبود معیشت بشر فراهم آورد، نحوه مدیریت و حکمرانی این منابع محدود است. عرصه مدیریت و حکمرانی این چالش ها نیازمند رویکرد کل گرایانه و نوینی هستند تا تضمین کننده پایداری منابع طبیعی، عرصه مناسب خدمات و تأمین رفاه برای همگان باشد.
رویکرد «همبست» رویکردی نوین و کل گرایانه برای مواجهه با درهم تنیدگی های آب-غذا-انرژی است. این رویکرد در مناسبات و تعاملات هیدروپلیتیکی آب های فرامرزی کارکرد بسیاری دارد؛ زیرا منابع مشترک مورد مناقشه را از کانون توجهات خارج می نماید و می تواند دامنه وسیع تری برای همکاری به وجود آورد. اتخاذ رویکرد همبست به منافع سازی بین کشورهای ساحلی می انجامد و به کارگیری آن فرصتی برای تولید کالا یا خدمات تخصصی در هر کشور و چانه زنی بیشتر خواهد بود. ازاین رو، تبیین کارکرد رویکرد همبست در حکمرانی و مناسبات آب های فرامرزی و سیاست گذاری های مرتبط با حوزه نوین دیپلماسی آب ضروری است.
هدف کلی این طرح پژوهشی، بررسی و ارائه رویکردی کل گرایانه و نوین برای ایجاد دیپلماسی پویا با کشور افغانستان جهت بهره برداری و مشارکت همکارانه محور از منابع آبی مشترک شرق کشور است که متأسفانه در حال حاضر با کمیابی جدی منابع آبی مواجهه است.
معرفی همبست
واژه همبست به معنی وسیله ای برای ایجاد ارتباط بین چند بخش می باشد. رویکرد همبست آب – انرژی – غذا ابزاری مناسب برای دستیابی به حکمرانی پایدار و مواجهه با مشکلات حاصل از سیاستگذاری و تصمیم گیری کلی گرایانه است. حکمرانی و سیاست گذاری مبتنی بر رویکرد همبست در مقیاس های فروملی، ملی و یا فراملی صورت می گیرد. ازجمله مؤلفه های همبست می توان به آب، غذا و انرژی اشاره کرد و هر تحلیلی می تواند متناسب باهدف مطلوب خود مؤلفه های خاص خود را شامل شود.
امنیت آبی، انرژی و غذایی در افغانستان
علی رغم آنکه وضعیت منابع آبی افغانستان نسبت به سایر همسایگان آن بهتر است، اما بعد از سه دهه جنگ و همچنین وقوع بلایای حدی مانند خشک سالی، زلزله و زمستان های سخت عرضه آب در این کشور با مشکل مواجه است. بررسی ها نشان می دهد که افغانستان از منظر امنیت آبی در بین کشورهای شرق آسیا بدترین وضعیت را دارد.
از منظر امنیت انرژی افغانستان علی رغم آنکه کشوری غنی از منابع انرژی است، اما از امنیت انرژی بسیار پایینی برخوردار است و با چالش های بسیاری در حوزه انرژی مواجه است. ازجمله این چالش ها می توان به محدودیت های حقوقی، محدودیت های نهادی و سازمانی و سهم محدود تولید برق حرارتی اشاره کرد.
همچنین در اکثر مناطق افغانستان امنیت غذایی در وضعیت بحرانی قرار دارد و در سال ۲۰۱۹ به طور چشمگیری با چالش مواجه بوده است که بیشتر تحت تأثیر خشک سالی شدید در سال ۲۰۱۸ می باشد. وضعیت امنیت غذایی در افغانستان نمایانگر آن است که این کشور علی رغم واقع شدن در بالادست اکثریت حوضه های آبریز و بهره برداری از این آب ها، وضعیت مطلوبی ندارد و این کشور باید به طورجدی سطح امنیت غذایی خود را ارتقا دهد.
بررسی فرصت های ایران در ذیل رویکرد همبست آب، غذا و انرژی
مسئله آب ایران و افغانستان بیش از ۲۰۰ سال است که عامل نزاع بین این دو کشور بوده است. معاهده سال ۱۳۵۱ بر سر رودخانه هیرمند که حق استفاده از سیلاب های این رود را از ایران سلب کرد و همچنین سدسازی های افغانستان بر روی رودهای مشترک با ایران از عوامل این نزاع ها هستند. کشور ایران برای جلوگیری از کنترل مطلق افغانستان بر منابع آبی مشترک، محوریت یافتن نقش و جایگاه خود در منطقه و افزایش درآمد اقتصادی نیازمند رویکرد مناسبی همچون رویکرد همبست آب، غذا و انرژی می باشد.
- نیاز به انرژی در افغانستان و پتانسیل ایران: در افغانستان تنها حدود ۳۰ درصد از مردم به برق دسترسی دارند که ۲۲ درصد از این دسترسی از تولید داخل این کشور و بیش از ۷۸ درصد آن از طریق واردات تأمین می شود. در حال حاضر، بیشترین واردات انرژی افغانستان از کشورهای ازبکستان و تاجیکستان صورت می گیرد و هیچ منبع جایگزینی برای تأمین برق افغانستان وجود ندارد. ازاین روی، مقامات افغانستان مجبور هستند که با هر شرایط تجارتی پیرامون هزینه برق موافقت کنند.
علیرغم نیاز بسیار جدی به انرژی برق در افغانستان و فرصت ها و مزایای بسیار گسترده برای تامین انرژی از ایران که مهم ترین این مزایا کوتاهی بعد مسافت خط انتقال انرژی برای نواحی جنوبی، غربی و مرکزی افغانستان است، متاسفانه سهم ایران در تأمین انرژی افغانستان بسیار محدود بوده است. این در حالی است که این مسئله می تواند به عنوان فرصت کلیدی در مناسبات ایران و افغانستان برای اثرگذاری بر رویکردها و سیاست های ایران در این کشور تبدیل شود؛ زیرا افغانستان برای برنامه کوتاه مدت تامین انرژی موردنیاز خود واردات انرژی را در دستور کار قرار داده است.
- نیاز به ترانزیت در افغانستان و پتانسیل ایران: با توجه به رشد تولید ناخالص داخلی افغانستان، این کشور طی سال ها نیاز روزافزون به ارتباط بیشتر با دنیای اطراف دارد و ازاین رو راه های ارتباطی آن با سایر کشورها از اهمیت دوچندانی برخوردار خواهد بود. این کشور در تلاش است تا از موقعیت جغرافیایی و ظرفیت ترانزیتی خود بیشترین بهره را ببرد تا بتواند با استفاده از این پتانسیل، به یک قدرت اقتصادی منطقه ای تبدیل شود.
تجارت خارجی افغانستان در طول تاریخ از راه های ترانزیتی تنگه خیبر و بندر کراچی پاکستان صورت می گرفت؛ اما پاکستان همواره از این راه ترانزیتی به عنوان ابزار و سلاحی علیه افغانستان استفاده کرده است. لذا افغانستان برای توسعه تجارت و نیاز به مسیر ترانزیتی جایگزین، به استفاده از راه های ترانزیتی ایران به ویژه بندرعباس و بندر چابهار تمایل نشان داده است.
پیشنهاد عملیاتی برای حرکت در راستای رویکرد همبست در دیپلماسی آب
افغانستان یکی از کشورهای تأثیرگذار در منطقه است و نمی توانند نقش آن را در رشد، توسعه و تقویت مناسبات سیاسی، اقتصادی و امنیت منطقه نادیده گرفت. متخصصان روابط بین الملل معتقدند که آینده کشورهای آسیای مرکزی و آسیای جنوبی وابسته به صلح و ثبات در افغانستان است.
نشست ها و پروژه های منطقه ای در دهه اخیر توانسته افغانستان را از افغانستان محصور در خشکی نجات دهد. در این میان، ایران برخلاف کشورهای ترکیه، هند، چین و تاجیکستان، در همکاری های منطقه ای افغانستان پیشگام نبوده است و تاکنون در هیچ یک از نشست ها و پروژه های منطقه ای راجع به افغانستان سهیم نبوده است. در این میان، نشست همکاری های اقتصادی منطقه ای یا ریکا از سال ۲۰۰۵ برای توسعه افغانستان هر دو سال یک بار در کشورهای عضو برگزار می شود و مقامات افغانستان از طریق همین مجراها، گفت وگوهای بسیاری در خصوص بهبود مناسبات تجاری افغانستان با کشورهای منطقه صورت داده اند.
بر این اساس، پیشنهاد می شود جمهوری اسلامی ایران با ریاست وزارت نیرو و نگاه به بهبود وضعیت منابع آبی شرق کشور، نشست ریکای آتی را برگزار نماید و در آن طرح ها و پروژه هایی با محوریت همبست برای افغانستان را پی ریزی و پیگیری نماید. ایجاد وابستگی متقابل میان کشورهای ساحلی با اتخاذ رویکرد همبست آب-ترانزیت-انرژی عاملی برای بهبود قدرت چانه زنی بر سر مسائل آبی با افغانستان خواهد بود.
جمع بندی
استفاده از رویکرد همبست نه تنها توانسته مناقشات بین برخی از کشورهای کرانه حوضه های آبریز فرامرزی را مدیریت کند بلکه سطح روابط آن ها را از مناقشه به همکاری تبدیل کرده است. کشور ایران برای تأمین امنیت آبی مناطق شرقی خود که به شدت به منابع آب های فرامرزی وابسته است پتانسیل هایی دارد که با اتخاذ رویکرد همبست در کنار تعامل و دیپلماسی پویا و پایدار با افغانستان می تواند این پتانسیل ها را به ثمر رساند اتخاذ رویکرد همبست می تواند وابستگی های متقابلی را میان دو کشور ساحلی ایجاد نماید. شکل گیری این وابستگی متقابل میان ایران و افغانستان پیرامون منابع مورد نیاز کشور مقابل، می تواند تعاملات پایداری را ایجاد نماید. ازاین رو، این رویکرد می تواند برای سیاستگذاری و تدوین استراتژی در حوضه های آبریز مشترک میان جمهوری اسلامی ایران و جمهوری اسلامی افغانستان کارآمد و مؤثر باشد.