چرا حاج قاسم را باید «مکتب» نامید؟

پژوهشگر مؤسسه فرهنگی پژوهشی انقلاب اسلامی معتقد است که شهید حاج قاسم سلیمانی را می‌توان مانند مولا علی(ع) جمع اضداد دانست؛ چرا که سردار، پیرو راستین امام علی(ع) بود. در میدان نبرد کسی هماورد او نبود ولی شب‌ها در نماز شبش و در روضه‌های اهل بیت(ع) به قدری رقیق القلب بود و به شکلی گریه می‌کرد که انگار نه انگار همان مرد مقتدر میدان نبرد است. دشمن از ترس نام حاج قاسم صحرا به صحرا و شهر به شهر فرار می‌کرد؛ ولی فرزندان شهدا جایی امن‌تر از آغوش او پیدا نمی‌کردند. او بی‌ریا بود؛ ولی در دفاع از دین در مقام یک سخنور، از فصیح‌ترین افراد بود.

حجت الاسلام مهدی عصمتی، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه خراسان و پژوهشگر مؤسسه فرهنگی پژوهشی انقلاب اسلامی در گفت‌وگو با تحریریه فکرت با اشاره به این‌‌که شهید مطهری اصطلاح «مکتب» را چنین تعریف می‌کند: «یک تئوری کلی، یک طرح جامع و هماهنگ و منسجم که هدف اصلی، کمال انسان و تأمین سعادت همگانی است و در آن، خطوط اصلی و روش ها، بایدها و نبایدها، خوب ها و بدها، هدف ها و وسیله‌ها، نیازها و دردها و درمان‌ها، مسئولیت‌ها و تکلیف‌ها مشخص شده باشد و منبع الهام تکلیف‌ها و مسئولیت‌ها برای همه‌ی افراد بوده باشد.» همان گونه که از این تعریف مشخص است مکتب هم مجموعه‌ای از هست و نیست‌ها را معرفی می‌کند و هم باید و نبایدها را. با این تعریف می‌توان ویژگی‌های مکتب شهید سلیمانی را که شامل خطوط اصلی و روشها، بایدها و نبایدها، خوب ها و بدها، هدف‌ها و وسیله‌ها، نیازها و دردها و درمان‌ها، مسئولیت‌ها و تکلیف‌ها است را بر اساس سیره این شهید بزرگوار استخراج کنیم.

 

متن زیر ، مشروح گفت‌وگوی فکرت با این پژوهشگر حوزه انقلاب اسلامی است که تقدیم مخاطبان فرهیخته فکرت می‌شود.

*معیارهای مکتب شدن یک روش یک فرد یا یک گروه چیست؟

مکاتب فراوانی تاکنون در جهان ظهور و نمود داشته اند، برخی مکاتب از سوی پیامبران و الیهون و برخی مکاتب از سوی مادیون بوده است و هر یک با توجه به قدرت خود دارای گستره خاصی بوده اند. یکی از مکاتب اثرگذار در عصر حاضر مکتب امام خمینی (ره) می باشد. برخی نیروهای مکتب امام (ره) به قدری بزرگ و اثرگذار بوده اند که خود دارای مکتبی ذیل مکتب حضرت امام (ره) هستند از جمله این افراد می توان از شهید حاج قاسم سلیمانی نام برد، شهیدی که با شهادتش در تاریخ جهان و انقلاب اسلامی نقش بست. یک فرد اگر در تاریخ زمان خودش عامل موثری نباشد و نقش موثری نداشته باشد و آینده را نسازد، او عملا وارد تاریخ نیست و نبوده است. اکثریت میلیون ها و میلیاردها افرادی که در یک زمان زندگی می کنند به گونه ای از روی زمین خاکی رخت می بندند که گویا تاکنون وجود نداشته اند و اگر از نوادگان آنها نیز در موردشان بپرسید اطلاعی از احوالاتشان ندارند، ولی عده معدودی هستند که نامشان بر تاریخ نقش می بندند و آیندگان آن ها را یاد می کنند، از جمله این افراد انبیای الهی، برخی فیلسوفان، برخی سرداران، برخی اندیشمندان هستند.

مطالعه احوال انسان‌های خوب اهمیت فراوان بلکه از ارزشی دو چندان برخوردار است، چراکه علاوه بر آموزندگی های معمول مطالعه تاریخ برای دیگران، نقش الگویی نیز دارند و قرآن کریم در مواردی دستور به الگوگیری از افراد خاصی داده است به طور مثال می توان از حضرت ابراهیم علیه السلام (سوره ممتحنه، آیه ۴-۶) و پیامبر خاتم (ص) (سوره احزاب، آیه ۲۱) نام برد. یک دلیل مهم استفاده از اسوه در دین را می توان در تاثیر بالای این نحوه تربیتی بر تربیت انسان ها دانست، در واقع شناخت ویژگی های لازم جهت رشد از نظر اسلام دو راه دارد: یک راه این است که ببینیم قرآن در درجه اول و سنت در درجه دوم انسان کامل را چگونه توصیف کرده‌‌اند و راه دوم شناخت انسان کامل، از راه بیان‌‌ها نیست که ببینیم  در قرآن و سنت چه آمده است، بلکه از این راه است که افرادی عینی را بشناسیم که مطمئن هستیم آن ها، آنچنان که اسلام و قرآن می خواهد، ساخته شده اند و وجود عینی انسان های کامل اسلامی هستند.

در عصر حاضر که امام معصوم علیه السلام در غیبت کبری هستند، علاوه بر تاریخ ۲۵۰ ساله معصومین علیهم السلام می توانیم از صالحین و شهدایی که رهروی راه این بزرگان بوده اند بهره بجوییم.

شهید سلیمانی که پیروی راستین امام علی علیه السلام بود را می توان مانند مولا جمع اضداد دانست. در میدان نبرد کسی هماورد او نبود ولی شب ها در نماز شبش و در روضه های اهل بیت به قدری رقیق القلب بود و به شکلی گریه می کرد که انگار نه انگار همان مرد مقتدر میدان نبرد است، دشمن از ترس نام حاج قاسم صحرا به صحرا و شهر به شهر فرار می کرد ولی فرزندان شهدا جایی امن تر از آغوش او پیدا نمی کردند. او بی ریا بود ولی در دفاع از دین در مقام یک سخنور، از فصیح ترین افراد بود.

*چرا حاج قاسم در کلام رهبر انقلاب «مکتب» نامیده می شود؟ اصولاً مکتب بودن حاج قاسم به چه معنایی است؟

مقام معظم رهبری (مدظله) در مورد شهید سلیمانی معتقدند:«به شهید حاج قاسم سلیمانی به چشم یک فرد نگاه نکنیم؛ به چشم یک مکتب، یک راه و یک مدرسه درس آموز نگاه کنیم» (بیانات در خطبه های نماز جمعه تهران ۲۷/۱۰/۱۳۹۸)

شهید مطهری اصطلاح «مکتب» را چنین تعریف می کند: «یک تئوری کلی، یک طرح جامع و هماهنگ و منسجم که هدف اصلی، کمال انسان و تامین سعادت همگانی است و در آن، خطوط اصلی و روش ها، بایدها و نبایدها، خوب ها و بدها، هدف ها و وسیله ها، نیازها و دردها و درمان ها، مسئولیت ها و تکلیف ها مشخص شده باشد و منبع الهام تکلیف ها و مسئولیت ها برای همه ی افراد بوده باشد.» (مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲، ص۵۵) همان گونه که از این تعریف مشخص است مکتب هم مجموعه ای از هست و نیست ها را معرفی می کند و هم باید و نباید ها را مشخص می کند.

با این تعریف می توان ویژگی های مکتب شهید سلیمانی را که شامل خطوط اصلی و روشها، بایدها و نبایدها، خوب ها و بدها، هدف ها و وسیله ها، نیازها و دردها و درمان ها، مسئولیت ها و تکلیف ها است را براساس سیره این شهید بزرگوار استخراج نماییم.

البته در دیدی جامع تر باید توجه داشت که حاج قاسم و بسیاری دیگر از رویش های انقلاب اسلامی خود تربیت شدگان اسلام و مکتب امام خمینی (ره) هستند، مکتبی که مقام معظم رهبری از سال ۱۳۶۹ از آن نام می برد و بر اصول مهم آن تاکید دارند و در بیست و پنجمین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) اصول سیاسی این مکتب را بدین شرح بر شمرده اند:«درهم تنیدگی معنویت با سیاست، اعتقاد راسخ و صادقانه به نقش مردم، نگاه بین المللی و جهانی، پاسداری از ارزشها و عدالت اجتماعی»(۱۴/۳/۱۳۸۳)

اهمیت توجه به این مسأله در آنجایی است که باید توجه داشته باشیم که با توجه به اینکه حاج قاسم سلیمانی تربیت یافته مکتب امام خمینی (ره) است، در مکتب حاج قاسم نیز سه بعد مهم معنویت (اخلاص)، عقلانیت (تدبیر) و عدالت وجود دارد و همواره سیاست با معنویت درهم تنیده است، مردم دارای نقش پررنگ هستند، نگاه حاکم بین المللی و جهانی است و نه در محدوده جغرافیایی محدود، این مکتب پاسدار ارزش های اسلامی و انسانی است و در نهایت در این مکتب نیز باید به دنبال عدالت اجتماعی در جهان بود.مطلب بسیار مهم که در نهایت باید توجه داشت، قرار گرفتن مکتب حضرت امام (ره) و مکتب شهید سلیمانی ذیل مکتب اسلام ناب محمدی است.

*ویژگی‌های حاج قاسم به عنوان یک مکتب چیست؟

حاج قاسم دارای ویژگی‌های گوناگونی بودند که می‌توان این شاخصه‌ها را در پنج دسته قرار داد؛ تربیت صحیح اسلامی، فرماندهی، سیاست، نگاه جهانی و بین‌‌المللی، و ویژگی‌‌های بعد از شهادت که به بیان آنها می پردازیم.

تربیت صحیح اسلامی

ویژگی اصلی حاج قاسم سلیمانی که شاید بتوان گفت سایر ویژگی های ایشان تحت تاثیر این ویژگی قرار داشت و حاج قاسم را حاج قاسم کرده است، تربیت اسلام ناب اوست که بالاترین شاخصه شهید یعنی «اخلاص» در این بعد از شخصیت وی قرار می گیرد.

ویژگی دیگری که در این بعد از ویژگی های شهید قرار می گیرد گذراندن همه عمر به جهاد در راه خدا و خستگی ناپذیری اوست.

و آخرین ویژگی شهید که در این بعد ، مراقبت حدود شرعی است، حضرت آقا در این رابطه می فرمایند:« مراقب بود که به کسی تعدی نشود، ظلم نشود؛ احتیاط هایی می کرد که معمولا در عرصه نظامی، خیلی ها این احتیاط ها را لازم نمی دانند؛ لکن او احتیاط می کرد» (۱۸/۱۰/۹۸)

این بعد تربیتی از زندگی حاج قاسم سلیمانی به نظر مهم ترین ویژگی اوست، چرا که این ایمان است که به انسان جهت می دهد و انسان را با خود آشنا می کند و می گوید که چه باید بکند.

فرماندهی

محور دوم از ویژگی های شخصیتی حاج قاسم سلیمانی که او را به فردی بی نظیر تبدیل کرده است ویژگی های فرماندهی و رهبری اوست، کسی که به بیان حضرت آقا جنگاور مسلط بر عرصه نظامی بود.(۱۸/۱۰/۹۸) و علاوه بر این دارای شجاعت و اهل تدبیر است او شجاع بی تدبیر نیست که شجاعتش تبدیل شود به تهور. حاج قاسم «به دهان خطر می رفت اما جان دیگران را تا می توانست حفظ می کرد؛ مراقب جان نزدیکانش، اطرافیانش، سربازانش، همکارانش در ملت های دیگر که در کنار او بودند، بود» (۱۸/۱۰/۹۸).

سیاست

در بعد سیاسی نیز حاج قاسم دارای شجاعت و تدبیر بود و از آنجایی که پیرو ولایت بود و خط قرمز قطعی او انقلاب و انقلابی گری بود در مسائل داخل کشور اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود.علاوه بر این ویژگی ها دارای تاثیر کلام بالایی بود به گونه ای صحبت می کرد که طرف مقابل را اقناع می کرد.

چهره بین المللی مقاومت

حاج قاسم سلیمانی یک چهره بین المللی بود به طوری که همه دل بستگان مقاومت خونخواه اویند، چرا که او به همه این جبهه بسیج به عنوان یک مشاور فعال مدد رساند، کمک رساند و به عنوان یک پشتیبان بزرگ در آنجا ظاهر شد.

بعد از شهادت

حاج قاسم در واقع با شهادت مزد زحماتش را گرفت او در حیات دنیایی تحسین «ولی» را برانگیخته بود و بعد از شهادتش تعظیم «ولی» را به خود اختصاص داد تا جایی که رهبر انقلاب فرمودند: «این شهید عزیز هر وقت گزارشی می داد به ما چه گزارش کتبی، چه گزارش شفاهی- از کارهایی که کرده بود، بنده قلبا و زبانا او را تحسین می کردم اما امروز در مقابل آنچه او سرمنشاء آن شد و برای کشور بلکه برای منطقه به وجود آورد، در مقابل او من تعظیم می کنم.» (۱۸/۱۰/۹۸).

اما ویژگی دیگری که مربوط به حاج قاسم است و به کمتر شهیدی اختصاص دارد و شاید میزانش در حاج قاسم بی‌نظیر باشد و آن سختی این فقدان بر ولی فقیه است، صفتی که حاج قاسم را شبیه مالک اشتر می کند و می فرماید: «برای ما خیلی سخت است؛ برای شما سخت است، شاید برای من سخت تر هم باشد.»

دیدگاهتان را بنویسید