سه سال پیش در چنین روزهایی (۱۳ دیماه ۱۳۹۸) ارتش آمریکا در یک عملیات تروریستی به دستور «دونالد ترامپ» رئیسجمهور سابق این کشور، سردار سپهبد قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه و شماری از همراهانش از جمله «ابومهدی المهندس» معاون سازمان نیروهای مردمی عراق را لحظاتی بعد از ترک فرودگاه بغداد به شهادت رساندند.
تحلیلگر غربی: ترور سردار سلیمانی مانند سایر اقدامات بیملاحظه ترامپ بهویژه خروج او از برجام، پیشبرد منافع آمریکا را دشوار میکنداین رخداد تروریستی افزون بر واکنشهای کلامی و میدانی ایران، محکومیتهای بینالمللی به همراه داشت؛ به عنوان نمونه «اَگنِس کالامارد» گزارشگر ویژه سازمان ملل در حوزه ترورهای غیرقانونی و خودسرانه، جنایت آمریکا در به شهادت رساندن سردار سپهبد سلیمانی را غیرقانونی خواند.
ویژگیهای برجسته شخصیتی سردار سپهبد سلیمانی علاوه بر توانمندی در بهرهگیری از شگردهای جنگی و تاکتیک موثر در میدان، باعث شده که حتی مقامهای آمریکایی نیز به تاثیرگذاری او اذعان کنند.
ژنرال آمریکایی به نام «مارک کیمیت» در میزگرد الجزیره گفت: سلیمانی فرماندهای بود که مثل الماس میدرخشید؛ در اجرای تاکتیکهای جنگی فوقالعاده بود؛ در سازماندهی «حشد الشعبی» با توانمندی بسیار بالایی عمل کرد؛ ما افتخار میکردیم اگر او در ارتش آمریکا خدمت میکرد؛ مشکل سلیمانی این بود که علیه ما بود.
حافظ عراق و منطقه از کابوس داعش
در اوج تحرکات تروریستی داعش، کمتر کسی پیشبینی میکرد پرونده این گروه دهشتافکن در مدت چند سال بسته شود. آمریکاییها در اظهارنظرهای خود تاکید داشتند شکست و نابودی کامل داعش ۳۰ سال زمان میبرد و در واقع این نگاه را داشتند که سه دهه جنگ و درگیری و در پی آن اختلاف در منطقه ادامه داشته باشد.
این موضوع که سردار سلیمانی چگونه توانست در نابودی داعش نقشآفرینی کند، میتوان در جریان تقابل با این گروه در شمال عراق به ویژه اربیل به خوبی دید.
خردادماه سال ۱۳۹۳ نیروهای داعش با پیشروی به سمت مناطق شمال عراق به سرعت توانستند مناطق مهمی از شمال این کشور از جمله «موصل» را به تصرف خود درآورند و در سوی دیگر، نیروهای داعشی پیشروی خود از مرزهای غربی عراق در استان الانبار آغاز و با تصرف بخش زیادی از این استان، حرکت خود به سمت بغداد را برای تصرف پایتخت کشور عراق آغاز کردند.
داعش در ادامه پیشرویهای خود در شمال عراق پس از تصرف موصل، شهر اربیل را محاصره کرد و میرفت تا با تصرف این شهر، بخش مهمی از اقلیم کردستان عراق را نیز اشغال کند.
در حالی که داعش گامهای آخر برای تصرف اربیل را برمیداشت، یک اتفاق مهم این شهر را از سقوط حتمی نجات داد. سردار سلیمانی شخصا با ۷۰ تن از نیروهایش به اربیل رفت و در عملیاتی که فرماندهی آن را برعهده داشت، موفق شد محاصره شهر اربیل را بشکند.
چندی بعد در مهرماه همان سال، سردار «حاجیزاده» فرمانده نیروی هوافضای سپاه در این زمینه گفت: «اگر ایران نبود داعش کردستان عراق را میگرفت، سردار سلیمانی با ۷۰ نفر جلوی داعش را گرفت و نگذاشت وارد اربیل شوند.»
«حسین امیرعبداللهیان» معاون وقت عربی آفریقایی وزارت امور خارجه در این باره گفته بود: زمانی که داعش میرفت تا اربیل را به محاصره کامل خود درآورد، سرکنسول ایران در اربیل با من تماس گرفت و گفت همه مردم و حتی خاندان بارزانی اربیل را ترک کردهاند. در آن شرایط بحرانی، مسعود بارزانی رهبر اقلیم کردستان عراق بیش از ۵ مرتبه از نیروهای آمریکایی و ائتلاف ضدداعش درخواست کمک میکند اما آمریکاییها به درخواستهایش هیچ پاسخی نمیدهند.
همچنین وقتی حرم امامان «عسکری» علیهمالسلام در محاصره داعش قرار گرفت، سردار سلیمانی وارد منطقه شد و توانست در مدت کوتاهی داعشیها را مجبور به عقبنشینی کند و سامرا را از چنگ آنها نجات داد.
پایگاه تحلیلی «ریسپانسیبل استیت کرفت» وابسته به «اندیشکده کوئینسی» در گزارشی تحلیلی به قلم «استیون سایمون» تحلیلگر ارشد این اندیشکده و استاد روابط بینالملل کالج «کولبی» آمریکا به تسلیح داعش از سوی آمریکا و متحدان آن مهر تائید زده و مینویسد: داعش در سوریه به دلیل شرایط هرجومرج شکل گرفت و به طور ناخواسته توسط بازیگران خارجی از جمله ایالات متحده مسلح شد. داعش در دورهای ۱۴ هزار و ۴۹۷ نیرو از کشورهای عربستان سعودی، اردن، تونس و فرانسه به همراه گروههای کوچکتر از دهها کشور دیگر را جذب کرده بود.
اندیشکده کوئینسی: داعش در سوریه به دلیل شرایط هرجومرج شکل گرفت و به طور ناخواسته توسط بازیگران خارجی از جمله ایالات متحده مسلح شدتحلیلگر ارشد اندیشکده کوئینسی، میانه شهریورماه در اوج بحران سیاسی در عراق تلاش کرد به این پرسش پاسخ دهد که «چگونه شهادت سردار سلیمانی، اهرمهای نفوذ آمریکا را در عراق از کار انداخت؟» و نوشت: بحران کنونی عراق ناشی از اختلافهای المالکی و مقتدی صدر است. این روند ما را به موضوع ترور سردار سلیمانی به دست آمریکا در عراق بازمیگرداند. این رخداد فقط نقض حاکمیت عراق نبود بلکه عراقیها، سلیمانی و المهندس – و کمیتههای بسیج مردمی – را نجاتدهندگان خود از ظلم داعش میدانستند. ترور سردار سلیمانی مانند سایر اقدامات بیملاحظه ترامپ بهویژه خروج او از برجام، پیشبرد منافع آمریکا را دشوار میکند.
غرب در هراس دائمی و نگران از انتقام
رهبر معظم انقلاب پس از شهادت سردار سپهبد سلیمانی، آمریکا را با «انتقام سخت» تهدید کرد و گفت: « انتقام سختی در انتظار جنایتکارانی است که دست پلید خود را به خون او و دیگر شهدای حادثه دیشب آلودند.» شلیک ۱۳ موشک از سوی ایران به نیروهای آمریکایی مستقر در پایگاه عین الاسد در عراق تنها یک مورد از حملات تلافیجویانه کشورمان بود.
«داگ باندو» محقق ارشد مؤسسه «کاتو» یک اندیشکده سیاسی آمریکایی در یادداشتی، عملکرد دولت ترامپ را در مواجهه با ایران به ویژه در برابر شهادت سردار سپهبد سلیمانی به باد انتقاد گرفت و هر اقدام تلافیجویانه تهران را منطقی و برآیند رفتار کاخ سفید ارزیابی کرد.
او در این یادداشت، به دلایل تعویق انتقام سردار سلیمانی و نیز تشریح تلفات و هزینه قابل توجه عینالاسد پرداخت و نوشت: دولت ترامپ رویه غیررسمی را با ترور سردار سلیمانی نقض کرد و هدف قرار دادن او در بهترین حالت عجولانه بود. ضمن اینکه سردار سلیمانی نه یک نیروی سطح پایین بلکه یک شخصیت مهم سیاسی و مردمی بود که عزای عمومی در ایران برای او واقعی و باطنی بود.
محقق ارشد اندیشکده آمریکایی «کاتو»: دولت ترامپ رویه غیررسمی را با ترور سردار سلیمانی نقض کرد و هدف قرار دادن او در بهترین حالت عجولانه بود. سردار سلیمانی نه یک نیروی سطح پایین بلکه یک شخصیت مهم سیاسی و مردمی بوددر ادامه مطلب اندیشکده کاتو آمده: تا کنون واشنگتن فقط از طریق ترکیب دو عامل «خویشتنداری» و «شانس» توانسته از اقدام تلافیجویانه ایران فرار کند. البته دولت ترامپ در تلاش خود برای جلوگیری از اقدامات تلافیجویانه ایران شکست خورد. تهران یک حمله موشکی به یک پایگاه ایالات متحده انجام داد که تلفات و هزینههای قابل توجهی به بار آورد اما ترامپ آن را کماهمیت جلوه داد.
به گفته محقق ارشد مؤسسه کاتو، ترور سردار سلیمانی درس مهمی به واشنگتن داد و آن اینکه ایران رقیبی سرسخت با اقدامات غیرمنتظره است. سیاستگذاران آمریکایی باید بدانند که ارتکاب هیچ قتلی بدون هزینه نخواهد بود و احتمال تلافی در برابر هرگونه مداخله ایالات متحده در آینده وجود دارد. بنابراین رویکرد دولت ترامپ در برابر ایران یک شکست فاجعهبار بود و دولت بایدن باید مسیر دیگری در پیش بگیرد.
از آن زمان مقامهای دولت جمهوریخواه ترامپ همواره در هراس دائمی به سر میبرند. چندی پیش «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا درجلسه کمیته روابط خارجی سنا تائید کرد: برای مدت قابل توجهی حملهای به نیرویهای ما نشده بود، برای (سردار) سلیمانی اشک نمیریزیم اما از زمانی که از توافق خارج شدیم، او را کشتیم و برچسب تروریستی به سپاه زدیم حملات به ما تا ۴۰۰ درصد افزایش داشته است.
همچنین «تد کروز» سناتور آمریکایی مدعی شد: «سپاه در تلاش است مقامهای پیشین دولت ترامپ را ترور کند. وزارت خارجه آمریکا ماهیانه ۲ میلیون دلار برای حفاظت از مقامهای پیشین خرج میکند. وقتی به ایرانیها گفته میشود در ازای رفع تحریم سپاه دست از پیگیری برای ترور مقامهای پیشین بکشید پاسخ میدهند، نه…»
انگیزهای که با ترور چندبرابر شد
پس از شهادت سردار سلیمانی، آنچه در ایران و در دنیای اسلام اتفاق افتاد، وحدت برای انتقام علیه دشمنان به ویژه آمریکا و اسرائیل بود. در واقع اگر ایران میخواست این وحدت را ایجاد کند باید هزینه زیادی را متقبل میشد اما خطای راهبردی رئیسجمهوری سابق آمریکا و اقدام علنی وی به ترور در منطقه، روند همگرایی و وحدت را سهولت بخشید. فقط دو روز بعد از شهادت سردار سلیمانی، پارلمان عراق با برگزاری نشستی درباره اخراج نیروهای آمریکایی از این کشور، به خروج همه نیروهای خارجی رای داد.
با وحدت ایجاد شده، ایران همچنان به نفوذ و ایفای نقش موثر خود در منطقه با قدرت بیشتری ادامه داد و عقبنشینی پلهای و تدریجی سهم ایالات متحده شد؛ کاهش نفوذ آمریکا در سوریه و عراق و خروج غیرمسئولانه از افغانستان تنها گوشهای از شکست استراتژی کاخ سفید در آسیای میانه و خاورمیانه بود.
تحلیلگر آمیریکایی: سیاستگذاران آمریکایی باید بدانند که ارتکاب هیچ قتلی بدون هزینه نخواهد بود و احتمال تلافی در برابر هرگونه مداخله ایالات متحده در آینده وجود داردالبته بعد از روی کار آمدن «جو بایدن» و ادامه راه ترامپ از سوی وی، حتی شرکای راهبردی آمریکا همچون عربستان سعودی نیز راه خود را از واشنگتن جدا کردند و به سمت روسیه و چین متمایل شدند. ضمن اینکه چند دور مذاکرات نیز برای ازسرگیری روابط، بین تهران – ریاض برگزار شدهاست.
ورود و نقشآفرینی تهران در پیمانها و سازمانهای منطقهای و فرامنطقهای همچون «شانگهای» و «بریکس» و افزایش چشمگیر توان پهپادی و موشکی جمهوری اسلامی ایران از دیگر مواردی است که نشان میدهد با شهادت سردار، نه تنها کشور تضعیف نشده که روز به روز بر قدرت کشور افزوده شدهاست.
تارنمای آمریکایی «۱۹۴۵» حدود سه ماه پیش تحلیلی را با عنوان «رؤیای بزرگ ایران؛ استفاده از موشک قادر برای انهدام نیروی دریایی آمریکا؟» به قلم «مایا کارلین» نوشت. «مایا کارلین» تحلیلگری است که بر مسائل امنیتی خاورمیانه تمرکز دارد و در حال حاضر دبیر بخش دفاع خاورمیانه نشریه «۱۹۴۵» است.
از محتوای این یادداشت میتوان به هراس آمریکا و صهیونیسم از موشک «قادر» پی برد. در بخشی از این یادداشت تحلیلی آمده بود: موشک «قادر» مجموعهای گسترده از قابلیتها را در خود جمع کرده است؛ توانمندیهایی که آن را به موشک برتر نیروی دریایی ایران تبدیل میکند.
دو روز بعد از شهادت سردار سلیمانی، پارلمان عراق با برگزاری نشستی درباره اخراج نیروهای آمریکایی از این کشور، به خروج همه نیروهای خارجی رای داداز نگاه دبیر بخش دفاع خاورمیانه نشریه ۱۹۴۵، سیستم ناوبری با دقت بالا، سیستم کنترل خودکار پرواز و سیستم راداری پیشرفته از جمله ویژگیهای این موشک است. قادر از یک تقویتکننده جامد بهره میبرد که در مرحله اولیه، شتاب لازم را برای این سلاح فراهم میکند. پس از تکمیل مرحله نخست، نگهدارنده توربوجت، موشک فاز دوم را به پایان خواهد رساند.
جمعبندی
در مجموع، ترور سردار سلیمانی از سوی ارتش آمریکا آن هم در خاک کشور ثالث دستکم دو پیام بسیار مهم به جهان مخابره کرد:
۱. استقلال و تمامیت ارضی دیگر کشورها برای مقامهای آمریکایی اهمیتی ندارد.
۲. استانداردی دوگانه برای تروریسم ترسیم شده (تروریسم خوب و تروریسم بد) که با توجه به منافع آمریکا و متحدان غربی آن تفسیر میشود؛ موضوعی که در برابر مساله حقوقبشر نیز صادق است.