از جنگ لفظی علیه ایران تا تهدید مرزی ایران

بازی رسانه ای که علیف علیه ایران به راه انداخته است دیگر حد و مرزی نمی شناسد؛ بطوریکه هر روز تلاش دارد با یک سوژه تازه ای خودنمایی کرده و جلوه عینی دشمنی را غلیظ تر کند. این اتفاق اگر چه شکل و قالب سریالی به خود گرفته و یک سیر تعیینی از عدوات را دنبال می کند اما اینکه رژیم حاکم در باکو هر بار بی محاباتر علیه ایران اینگونه موضع می گیرد و گاهاً ایران را نیز تهدید می کند جای بحث دارد. بنحویکه اخیراً در شبکه دولتی تلویزیون باکو، مجری این تلویزیون که مطمئناً براساس رویکرد تجویزی رژیم حاکم و با اجازه و فرمان مدیران بالادستی علیه ایران سخن می گوید، مدعی شده«مشت آذربایجان و ترکیه به ایران خورده؛ لازم باشد ارس را رد می کنیم و داخل خاک ایران می شویم».

به گزارش بولتن نیوز ، واقعیت امر این است که این سوژه پردازی های رسانه ای دستگاه تبلیغاتی علیف علیه ایران بر مبنای چند دلیل رخ می دهد؛ 1- اطمینان خاطر از انفعال تهران در برابر آنها. 2- استمرار رفتار گستاخانه آنها در طول ماه های اخیر و عدم هرگونه پاسخگویی در خور به آنها از سوی تهران. 3- قرار گرفتن باکو در محور اتحاد با تل آویو و آنکارا.

اگرچه دلایلی دیگری نیز در این باره وجود دارند اما به نظر می رسد سه دلیل ذکر شده در سطر فوق مهمترین دلایل در این باره باشند. با این حال پرسش اصلی و کلیدی در این باره این است که چه چیز یا چه عوامل و متغیرهایی موجب شده تا رژیم باکو این گونه گستاخ شود و جرات پیدا کند هر گونه می خواهد علیه ایران سخن بگوید؟ چرا علیف اینقدر اطمینان دارد که ایران کاری نمی تواند انجام دهد؟ چه کسانی به علیف سیگنال ایران ستیزی می دهند و به او اطمینان خاطر داده اند که ایران نمی تواند پاسخش را بدهد؟ آیا واقعا ایران نمی تواند پاسخ علیف را بدهد یا ایران اصل را بر مصلحت اندیشی قرار داده؟ مدارا و سازش تهران با علیف تا کجا ادامه پیدا خواهد کرد؟

پرسش ها از این سنخ و قبیل در این باره بسیارند که هر کدام می تواند به گونه ای مطرح گردند اما با این حال همه آنها به یک پاسخ حتمی ختم و نهایی ختم خواهند شد و آن این است که اگر ایران نسبت به اقدامات پروپاگاندای ابتدایی علیف واکنشی جدی داشت امروز علیف نمی توانست در تلویزیون اقماری دولتیش جرأت پیدا کرده که ایران را تهدید کند. بطوریکه با توجه به رویکرد در پیش گرفته شده از سوی جمهوری کوچک باکو باید فرداها منتظر اخبار به مراتب مهمتری در این باره از سوی باکو علیه تهران باشیم؛ چونکه آنچه از این وضعیت استمراری مذکور می توان نتیجه گرفت این است که دامنه گردن کشی ها و عربده کشی های علیف با توجه به سیاست سکوت تهران ادامه خواهد داشت. بطوریکه می توان بستر این شاخه و شانه کشیدن های علیف را انفعال تهران قلمداد کرد.

دیدگاهتان را بنویسید