۱- کانادا؛ کنفرانس امنیتی هالیفکس و گعده کشورهای عضو ناتو. چهره دو تن از مهمانان این کنفرانس بیش از همه خودنمایی میکند؛ مسیح علینژاد و حامد اسماعیلیون که در این سالها برای تحریم و فشار بر گلوی ایرانیان، دورهگردی کرده و از هیچ تلاشی فروگذاری نکردهاند. این دورهگردها حالا نقابها را برداشته و علناً درخواست حمله نظامی را از ناتو دارند:«آنهایی که به شما میگویند حمله نظامی نکنید و سفارتخانه های ایران را نبندید، لابیگر هستند؛ به آنها گوش نکنید. جمهوری اسلامی زبان دیپلماسی را نمیفهمد»!
۲- بنگاه خبرپراکنی اینترنشنال میزبان بعدی یکی از این دورهگردهاست که در این شبکه، پلیدی چهره خود را عیانتر از همیشه فریاد میزند:«از هیچ انگ و تهمتی نمیترسم که بگویند خواستار مداخله خارجی هستم. بله من خواستار مداخله خارجی هستم». همان شبکهای که ۲۴ ساعته در حال بمباران ذهن عوامالناس و عملیات روانی است حالا از تئوریزه کردن خشونت و تجزیهطلبی رسیده به شکلدادن به یک باور جمعی برای تطهیر حمله نظامی آمریکا و ناتو به ایران؛ برای چه؟ برای رهایی از چنگال جمهوریاسلامی! برای دموکراسی! برای زن،زندگی، آزادی! فرقی هم نمیکند که بهای اینها چیست، حتی به قیمت تجزیه و ریختن خون میلیونها نفر باید ایران را فتح و دموکراسی به ارمغان آورد؛ همان دموکراسی که در لیبی و عراق و افغانستان دیدیم!
۳- فوتبالیستی که زمانی از زدن حرف یومیهاش عاجز بود و حالا به هر وسیله ای برای کلنگیکردن ذهن عوامالناس چنگ میزند، نوشته:« هیچکس از بیرون مرزها به ما حمله نکرده و مثل هر روز کشته میدیم»!
سناریو آشنا نیست؟ کارگردانان همان فیلمنامهای که عمرالسومه، فوتبالیست و ستاره سوری را نقش اول آن انقلاب کذایی سوریه کرده بودند، همان نقش را عیناً به آقای معلومالحال و متاسفانه ایرانی دادهاند. سناریویی تکراری که البته سکانسهای رعبانگیزی چون استفاده از گازهای شیمیایی و عامل اعصاب علیه مردم هم دارد! تنها محل فیلمبرداری از غوطه شرقی به جوانرود انتقال یافته است! سر تا پای این فیلمنامه تکراری و کارگردانی شده؛ یک فیلم سراسر سیاه و البته شکست خورده. شاید این فیلم، اول در گیشه خوب بفروشد اما عریانی و بیهمهچیزیاش روز به روز آشکارتر میشود.
۴- اما هدف چیست؟ این حجم از عملیاتروانی – رسانهای و پخش فیکنیوز به چه منظور انجام میشود؟ این گستردگی تعمیق حس تنفر عمومی، قطبیسازی جامعه و سیاهنمایی به کجا منتهی میشود؟ تقاطع و پیوستگی این مسائل را بنگرید؛ به چه می رسید؟ ایجاد باور جمعی برای تطهیر حمله نظامی به ایران و دخالت بیگانه که اگر غیر از این بود، علینژاد و اسماعیلیون برای حمله نظامی کاسه گدایی به دست نمیگرفتند و بنگاههای رسانهای لندنی هر شب روی ذهن عوامالناس برای تئوریزه کردن دخالت بیگانه و تجزیهطلبی، رژه نمیرفتند. آنها ذهنها را آماده میکنند تا آماده حمله شوند. هدف، نابودی و ویرانی ایران است؛ با استفاده از تجربیات گذشته و پکیجی از سیاستهایی که در عراق و سوریه و لیبی و یوگسلاوی استفاده شد.
۵- صحنه عیان است و باید صریح تر از همیشه جلوی این وضعیت ایستاد، فریاد زد و از مارپیچ سکوت نهراسید. علیرغم برخی تصلب ها در ساختار سیاسی ایران، باید بذر آگاهی را در اذهان کاشت. جامعه باید آگاه شود چون ملتی که آگاهی نداشته باشد، محکوم به شکست است.