تکنولوژی در سال‌های گذشته با سرعت بسیار کمی در حال حرکت بود تا؛ با خلق فناوری بلاکچین سرعت فوق العاده بیشتری به خودگرفت. زندگی بشر امروز با پیشرفت‌های شگرف تکنولوژی و فناوری در حوزه‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری، دچار دگرگونی‌های بسیار فوق‌العاده‌ای شده است که می‌توان به صراحت گفت؛ تکنولوژی ابر روایت دنیای ما انسان‌هاست و دنیای تکنولوژی توقف ناپذیر است. این رشد سریع دنیای دیجیتال، فضای سایبری و نفوذ و استفاده از فناوری‌های ارتباطات و اطلاعات بر زندگی انسان‌ها به‌خصوص کودکان تأثیری چشمگیر داشته است. باید گفت گسترش لحظه‌ایِ محیط دیجیتال از جمله فناوری اطلاعات و ارتباطات، شبکه‌ها، محتواها، خدمات و برنامه‌های دیجیتال، واقعیت مجازی، هوش مصنوعی، رباتیک، سیستم‌های خودگردان، الگوریتم‌ها و تحلیل داده‌ها و فناوری‌های بایومتریک در ابعاد مختلف زندگی کودکان ایفای نقش می‌کند. این روزها سوال خیلی از افراد این شده که متاورس چیست؟ ما در عصری هستیم که سرعت پیشرفت تکنولوژی و فناوری‌های دیجیتال بسیار بالاست. هر چقدر زمان می‌گذرد و جلوتر می‌رویم فناوری‌های دیجیتال بیشتر خودنمایی کرده و جنبه‌های زندگی بشری رو تحت تأثیر قرار می‌دهند. تعاملات دیجیتالی به یک عنصر جدایی ناپذیر زندگی ما تبدیل شده و تکنولوژی‌های جدید روز به روز در حال دگرگون ساختن سبک زندگی گذشته و خلق مفاهیم جدید هستند. در این بین همه روزه اسامی پروژه‌ها و ایده‌های دیجیتالی جدیدی را می‌شنویم که هر کدام برای خود هدفی معین مشخص کرده و درصدد جلب توجه افکار عمومی هستند. یکی از این پروژه‌های جدید و نوظهور که توجهات زیادی رو هم به خودش جلب کرده، پروژه متاورس است. شما به احتمال بسیار زیاد دارید به این فکر می‌کنید که حضور متاورس در زندگی‌هایمان تا چند سال آینده دور از انتظار است ولی لحظه‌ای به این بیندیشید که اگر برگردیم به دهه ۵۰ و فردی با شما درباره اینترنت فعلی در عصر حاضر صحبت‌کند، حتماً شوکه خواهید شد و احتمالاً باور نخواهید کرد. شاید امروز یا فردا و یا حتی پس فردا شاهد حضور متاورس در زندگی‌هایمان نباشیم اما تا ۱۰ سال آینده اتفاقات عجیب و غریبی در زندگی بشر خواهد افتاد و این را نباید فراموش کنیم که ما انسان‌ها در مقابل تکنولوژی هیچ راه فراری نداریم؛ پس بهتر است هرچه سریع‌تر تعامل صحیح با محصولات و پدیده‌های تکنولوژیک را یاد بگیریم که آموزش و بالا بردن سطح سواد دیجیتال یک امر بسیار حیاتی است. اصلاً تا امروز به تأثیر متاورس بر زندگی کودکان فکر کرده‌ایم؟ این پدیده تکنولوژیک می‌تواند انقلابی در تربیت اجتماعی و رشد کودکان به وجود آورد. استفاده درست از متاورس می‌تواند راه‌حل مشکلات زیادی باشد و از طرفی کاربری نادرست آن می‌تواند مشکلات بسیار بزرگی را ایجاد کند مانند؛ کودکان کار متاورسی که قصد دارم در این یادداشت بدان بپردازم. ۱حتما این سوال برایتان پیش آمده که اصلاً متاورس چیست؟ نام متاورس دقیقاً زمانی سر زبان‌ها افتاد که کمپانی فیسبوک اعلام کرد که قرار است نام خود را به کمپانی متا تغییر دهد. همانطور که مارک زاکربرگ در ویدئویی که در یوتیوب منتشر کرد گفت، متاورس قرار است آینده اینترنت باشد. اما آینده اینترنت دقیقاً یعنی چه؟ متاورس قرار است یک شبکه یکپارچه از جهان‌های مجازی سه بعدی باشد. این دنیا از طریق یک هدست واقعیت مجازی (عینک‌های واقعیت مجازی) قابل دسترسی است. این یعنی قرار است یک عینک واقعیت مجازی به چشم بزنید و از روی صندلی که روی آن نشستید به سرتاسر یک جهان بسیار جذاب سفر کنید. می‌توانید با حرکات چشم یا کنترل‌کننده‌ها یا فرمان صوتی، اشیا را در این دنیا کنترل کنید. اصطلاح متاورس ترکیبی از پیشوند متا meta به معنای فراتر و کلمه universe به معنی جهان است. با این حال، یک تعریف واقعی از متاورس دشوار است و این بخشی از ماهیت آن است. به‌طور خلاصه، متاورس یک دنیای سه بعدی است که جهان فیزیکی ما را به جهان دیجیتالی وصل می‌کند و متاورس می‌خواهد به ما انسان‌ها کمک کند تا در کسری از ثانیه به تمام اطلاعات دست پیدا کنیم. مفهوم متاورس برای کودکان، به معنای فرصت‌های بی‌پایان برای معاشرت، یادگیری مهارت‌های جدید و کشف علایق آن‌هاست. کودکان می‌توانند از متاورس بهره ببرند، چه در حال بازی‌های آنلاین با دوستان خود باشند و چه در کلاس‌های مجازی از طریق پلتفرم‌های آموزشی شرکت کنند. با این حال، برخی از معایب بالقوه این فناوری جدید مانند آزار و اذیت سایبری و سوءاستفاده و قرار گرفتن در معرض محتوای نامناسب نیز وجود دارد. کودکان می‌توانند با هدست‌های واقعیت مجازی، تلفن‌ها، رایانه‌ها یا دستگاه‌های بازی غیرقابل نفوذ (مانند کنسول‌های بازی سنتی) به متاورس دسترسی پیدا کنند. از دیدگاه سطح بالا، کودکان از متاورس برای بازی و اجتماعی شدن استفاده می‌کنند. در متاورس، کودکان می‌توانند جهان‌های دیجیتال یا آواتارهای سفارشی ایجاد کنند و همچنین ممکن است از آن برای خرید محصولات یا خدمات با ارز مجازی، ارز دیجیتال، یا ارزهای خاص (مانند ارز (Robux استفاده کنند. برخی از محبوب‌ترین بازی‌ها در میان کودکان که تجربه‌ای از بستر متاورس را ارائه می‌کنند، Minecraft و Roblox هستند. ظهور نسل جدید کودکان کار زمانی که عنوان کودکان کار به ذهن‌مان خطور می‌کند، تصویری از دختران و پسران کم سن و سال گل فروش و فال‌فروشی را در چهار راه‌ها یا کودکان آدامس و چسب زخم به دست در مترو مقابل چشمان‌مان تجسم می‌شود؛ اما اکنون در عصری زندگی می‌کنیم که تکنولوژی و کاربرد آن‌ها در تمام ابعاد زندگی، جامعه‌ی بشری را با تغییراتی بی‌سابقه‌ای مواجه کرده است که تا جایی که شاهد نسل کودکان کار دیجیتالی هستیم. با وجود این سوء‌استفاده و بهره‌برداری نامناسب از این تکنولوژی‌های مدرن، زمینه نقض کرامت و حقوق انسانی، هنجارهای اجتماعی و ارزش‌های اخلاقی را فراهم کرده است و در این میان برخی گروه‌ها از جمله کودکان و نوجوانان به عنوان گروه‌های آسیب پذیر، بیشتر از سایر افراد بشر در معرض نقض حقوق بنیادین و آسیب‌های جسمی و روانی قرار دارند. برای بررسی موضوع کودکان کار متاورسی ابتدا می‌بایست اصطلاح اقتصاد گیگی را بصورت مختصر توضیح داده شود. سبک بسیار جدید و نوظهوری از اقتصادهای مطرح شده امروزی که عمده مشاغل تعریف شده در آن، بصورت نیروهای کار موقت، پروژه‌ای، چند شغلی و انعطاف‌پذیر در کار همزمان با چندین کارفرما است. در این شیوه‌کاری، شرکت‌ها، مخصوصا شرکت‌هایی با مدل حاکمیت سازمانی متاورسی، تمایل دارند به جای استخدام کارمندان تمام وقت، پیمانکاران و حتی فریلنسرهای مستقل (فریلنسر فردی است که می‌تواند در یک لحظه چندین کارفرما داشته باشد) از نیروهای پاره وقت و چند شغله استفاده نمایند. اقتصاد گیگی به کمک فضای متاورسی نه تنها باعث شکست سبک‌های سنتی کار و کارمندی به سبک تمام وقت می‌شود، بلکه می‌تواند سبب ایجاد مزایای جدید برای کارگر و کارفرما شود. اما در این خصوص، نقدهای بسیار جدی از جمله‌ عدم تمرکز کاری و سازمانی، فقدان مسیری برای پیشرفت شغلی، از دست رفتن سرمایه‌های انسانی و مسائل از این دست به آن وارد است که محل مناقشه و اختلاف میان کارشناسان و صاحبنظران در این حوزه است. یکی از پدیده‌های شوم و پنهان، حوزه کودکان و اقتصاد گیگی است، که سبب ایجاد کارکودکان در بسترهای متاورسی می‌شود. استفاده از روبلاکس (Roblox) به عنوان یک جریان درآمدی برای کودکان، بسیار جذاب است. اما مشکل اینجا است که ادامه این شیوه، نسلی دیگر از نسل Z (نسل زد یا نسل نت به افرادی تلقی می‌شود که تقریباً بین سال‌های ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۰ میلادی متولد شده‌اند. این نسل از همان ابتدای کودکی وقتی چشمان خود را به روی دنیا گشودند، توانستند پیشرفت اینترنت و سایر ابزارهای هوشمند دنیا را ببینند و اصلاً به همین خاطر به آن‌ها نسل نت (اینترنت) یا بومی‌های دیجیتال گفته می‌شود) را ایجاد خواهد کرد که به مراتب هم از لحاظ سواد دیجیتالی و هم سواد عمومی و اجتماعی ضعیف‌تر خواهند بود، نسلی که جز زندگی و تعامل با محیط‌ها و دنیاهای مجازی، با هیچ پدیده و احساسات واقعی از دنیای واقعی ارتباطی ندارند و متاسفانه، والدین آن‌ها به جای اینکه به فرزندانشان آموزش دهند تا در یک اقتصاد خلاق شروع به کارآفرینی کنند، به آن‌ها کمک می‌کنند تا از محیط‌های این چنینی (اشاره به درآمد ۲۶ میلیون دلاری یک کودک از یوتیوب در سال ۲۰۲۱) کسب درآمد داشته باشند، به صراحت می‌توان گفت که؛ آن‌ها مورد سوءاستفاده گردانندگان اصلی این پلتفرم‌ها خواهند بود و عملا کودکان کار خیابان‌های متاورسی ثروتمندان دنیای واقعی می‌باشند، چراکه نسبت تقسیم درآمد بین یک گیمر و صاحب پلتفرم بسیار ناعادلانه است. روبلاکس Roblox چیست؟ روبلاکس، یک پلتفرم ساخت بازی آنلاین چند نفره است که به کاربران اجازه می‌دهد تا بازی‌های خودشان را طراحی کنند و بازی‌هایی که طراحی کرده‌اند را با دیگر بازیکنان به اشتراک بگذارند و همزمان چندنفره بازی کنند. این پلتفرم، همچنین میزبان بازی‌های شبکه اجتماعی هم هست و به‌طور رسمی در ۲۷ اوت ۲۰۰۶ میلادی توسط شرکت روبلاکس منتشر گردید و امروزه گیمرهای زیادی از این محیط کسب در آمد می‌کنند. قبل‌تر از پدیده کودکان کار متاورسی، ما شاهد اقدامات از این دست توسط فیس بوک (متا) برای ساخت محیط اجتماعی مخصوص کودکان بودیم که در زمان خودش، بسیار مورد نقد کارشناسان حوزه‌های علوم اجتماعی و روانشناسی و حقوق قرار گرفت. روبلاکس ممکن است پلتفرمی باشد که به یک مدل تجاری متاورسی نزدیک شده باشد و کودکان بسیار زیادی را هم استخدام کرده باشد تا به شیوه یارز مجازی روباکس درآمدزایی داشته باشند و از خلاقیت‌هایشان در این محیط‌ها کسب درآمد کنند، اما مسیر پیش روی چنین پلتفرم هایی، شرطی‌کردن زندگی کودکان است که آینده آن‌ها و کسب درآمدهای آن‌ها را مشروط به حفظ بقا در محیط‌های متاورسی می‌کند. در آخر بایر گفت؛ عدم توجه به اخلاق در فناوری، سبب خلق پلتفرم‌ها و خدماتی از خانواده فناوری‌های هوش مصنوعی شده است که خارج از أراده و کنترل بشر شده است و در آینده نزدیک و با ادامه این روند، شاهد شکل‌گیری نظم نوینی از اجتماع بشری خواهیم بود. ترکیب اقتصاد گیگییا دیجیتالی با دنیاهای متاورسی می‌تواند سبب شکل‌گیری مدینه فاسده یا دیستوپیا (دیستوپیا؛ یک جامعه یا سکونت‌گاه خیالی در داستان‌های علمی-تخیلی است که در آن، ویژگی‌های منفی، برتری و چیرگی کامل دارند و زندگی در آن دلخواهِ هیچ انسانی نیست) شود، که البته تصویرپردازی که برای کودکان از دیستوپیا می‌کنند، همان تصویرپردازی کودکانه آن‌ها از آرمان شهرها است و این تصویرپردازی از دنیای آینده بسیار نگران‌کننده است‌ که؛ چگونه و به چه قیمتی، رهبران بزرگ فناوری این را به عنوان یک امر عادی تلقی می‌کنند؟ که در جواب منتقدان، چنین بیان داشته‌اند که نسل‌های جدید باید با چنین اکوسیستم‌هایی آشنا شوند و قوانین، قواعد و مدل‌های حاکمیتی آن‌ها را بپذیرند. تا به الان ما قواعد و قوانین کافی در مورد اقتصاد دیجیتال نداریم، به نظر می‌رسد ترکیب دنیاهای متاورسی و اقتصاد دیجیتال نه تنها قوانینی ندارد بلکه این پتانسیل را دارد تا منبع کلاهبرداری‌های نوین، تغییر رفتار بشر شود و باعث اعتیاد بیش از حد نسل Z به حلقه دوپامین دیجیتالی شود. سوالی که اینجا مطرح است و عمده توسعه‌دهندگان نرم افزاری در این خصوص پاسخ شفافی را ارائه نمی‌دهند این است که کودکان در چنین محیط‌هایی، قرار است تا کجا پیش روند؟ سوالی که بدلیل ناشناخته بودن ابعاد این تکنولوژی نوظهور بی‌پاسخ مانده و ما را یاد هزاران کارگر سلیکون ولی می‌اندازد؛ که در ابتدای شکل گیری این منطقه، در اختیار شرکت‌های فناورانه بودند و حداقل حقوق را دریافت می‌نمودند. در این فضا که آسیب‌های متعددی کودکان را تهدید می‌کند، موضوع صیانت از حقوق کودکان در عصر تکنولوژی، مسئله‌ای مهم و در خور توجه است که باید در ابتدا از سوی دولت‌ها که می‌توان به ماده ۳۲ کنوانسیون بین المللی حقوق کودک اشاره کرد، که بیان می‌دارد؛ (کشورهای طرف کنوانسیون، حق کودک جهت مورد حمایت قرار گرفتن در برابر استثمار اقتصادی و انجام هرگونه کاری که زیان‌بار بوده و یا توقفی در آموزش وی ایجاد کند و یا برای بهداشت جسمی، روحی، معنوی، اخلاقی و پیشرفت اجتماعی کودک مضر باشد را به رسمیت می‌شناسند) و سایر نهادهای دولتی و مدنی و سایر متولیان امور کودکان مورد حمایت بسیار ویژه قرار گیرد. حالا هر چند که این پدیده اجتماعی و اقتصادی جدید و نوظهور با سرعت زیادی در حال گسترش است و شاید آینده مهدوم همه جوامع به این شکل باشد اما در نهایت این روش مواجهه جامعه و قانون است که در اثرگذاری مثبت و منفی آن تعیین کننده خواهد بود. اما نباید از نقش والدین و مربیان و معلمین هم غافل بود زیرا با بالا بردن سواد دیجیتالیشان، می‌توانند از خطرات احتمالی این تکنولوژی آگاه باشند و اقدامات لازم را برای ایمن نگه داشتن کودکان انجام دهند، محیط متاورس در عین حال می‌تواند مکانی عالی برای کاوش و یادگیری و بالا بردن سطح مهارت‌های اجتماعی و فردی کودکان باشد. تکنولوژی بیشتر از آنکه ذاتاً فناورانه باشد ماهیتی اخلاقی و فرهنگی و انسانی دارد و تکنولوژی به خودی خود مخرب نیست و نحوه استفاده از آن بسیار مهم است. «آینده» را انسان‌هایی می‌سازند که «امروز» کودک‌اند، کودکان ما «امروز» نیاز دارند که خوب زندگی کنند و به حقوق‌شان برسند.

استفاده نامشروع از قدرت دولتی در راستای منافع شخصی به فساد تعبیر می ‌شود. خودخواهی طبیعی انسان و تمایل به دستیابی به منافع شخصی می ‌تواند زمینه بروز فساد باشد. علاوه بر آن، میزان اثرگذاری ساختار فسادزا و عاملیت افراد در ایجاد فساد بحث‌ برانگیز است. چرا که اصلاحات ساختاری و مجازات بر اساس آن باید تعیین شود. همچنین نبود نظام کنترلی مناسب که بر عملکرد افراد و سازمان ‌ها نظارت کند، زمینه بروز فساد خواهد بود. در نظام جمهوری اسلامی، در هر سه قوه مجریه، مقننه و قضاییه، سازمان‌ های نظارتی وجود دارند، اما تاکنون در جلوگیری از بروز فساد ناموفق بوده ‌اند.

کلیدواژه: فساد، سیاست، فساد اداری، نظارت، کنترل

ضرورت و اهداف پژوهش

یکی از علل چالش های فعلی جمهوری اسلامی ایران در سطح کلان وجود فساد در میان برخی سیاست مداران است. زمانی که سیاست ‌مداران و بوروکراتیک ‌ها منافع فردی خود را دنبال کرده و نسبت به مصالح اجتماعی بی ‌تفاوت هستند، دچار فساد شده ‌اند. به ویژه اگر از جانب عموم انتخاب شده‌ باشند تا متکی بر منابع عمومی، به حل مسائل عمومی بپردازند، اما برخلاف این مسئولیت مهم اجتماعی، از امتیاز تصرف بر اموال عمومی برای استفاده نامشروع از قدرت دولتی در راستای منافع شخصی استفاده کنند. در مورد سو استفاده از قدرت توسط سیاستمداران، در آغاز انقلاب مصداقی وجودی نداشته است، اما در سال های بعد به ویژه در سال های بعد انقلاب مسئله فساد سیاسی در میان رجال سیاسی بسیار پررنگ شده است. در این پژوهش، تلاش می ‌شود تا با بررسی ابعاد مختلف این مشکل، راه‌ حل ‌های متناسبی ارائه شود.

زمینه‌ های بروز فساد

برخی از ابعادی که می ‌توانند در توجیه منفعت‌ گرایی فردی و به عنوان زمینه بروز فساد بررسی شوند، به شرح زیر است:

  • طبیعت خودخواه آدمی: بر اساس نظریه «انتخاب عمومی»، خودخواهی طبیعت انسان است و منافع فردی را به مصالح جمعی ترجیح می ‌دهد؛
  • ساختارهای اجتماعی و لوث مسئولیت‌ ها: یکی از مهم ‌ترین دوگانه‌ های علوم اجتماعی، دوگانه ساختار-عاملیت است؛ به این معنی که تا چه میزان از فساد سیاسی یا اداری، ثمره ساختارهای فسادزا است و تا چه میزان نتیجه عاملیت آدمی. پس از آن، باید میزان اصلاحات، مجازات و برخوردها با ساختار موجود و فرد مفسد تعیین شود. این دوگانه‌ ها موجب فرافکنی میان مردم و مسئولین شده است و هر یک تقصیرات را متوجه دیگری می‌ کند؛
  • بعد مدیریتی و فقدان نظام کنترلی: سازمان ‌های دولتی برای ارائه خدمات با کیفیت بالا که تامین ‌کننده منافع مشتری باشد، انگیزه کافی ندارند. به علاوه، سیاست ‌مداران، بوروکرات ‌ها را به کاری می‌ گمارند که هدف آن اثربخشی نیست، بلکه تحقق حداقلی هدف نیز کافی است.

ارائه راهکارهایی به منظور کاهش فساد سیاسی

در ادامه برای هر بعد مذکور راه‌ حل و ابزارهای اجرایی موردنیاز ارائه می ‌شود:

جهت‌ دهی فطری به مقتضیات طبیعی آدمی

هیچ یک از ویژگی‌ های طبیعی انسان مذموم نیست، مگر اینکه به یک امر پلید مبدل شود. بر این اساس، ابزار هدایت و حمایت طبیعت انسان توسط فطرت وی، نماز است. نماز که از فطرت انسان بر می ‌خیزد، همه پیامدهای سوء طبیعی را درمان، اصلاح و ترمیم می ‌کند. نماز مهم‌ ترین عامل تعدیل خواسته ‌های سیاسی احزاب و گروه ‌هاست.

عاملیت و مسئولیت ‌شناسی در نظام اداری

به طور کلی، چهار اقدام تنظیم‌ گرانه زیر در نظام اداری باید انجام شود:

  1. اصلاح نظام پرداخت دولتی: باید از نظام شغل ‌محور به سمت نظام شاغل ‌محور حرکت نمود. به طوری که با تاکید بر کارایی، فضای رقابت برای ارائه خدمات و پیونددهی میان بهره ‌وری و دستمزد ایجاد شود؛
  2. توجه به نتایج و پیامدها تا درون دادها: در حال حاضر، ارزیابی نتایج به جای ارزیابی درون دادها و بودجه ‌ریزی ‌بر مبنای طرح به جای بودجه ‌ریزی جزئی تدریجی صورت می ‌گیرد؛
  3. ایجاد دولت مرکزی ناظر: دولت باید نقش تنظیم‌ گر مرکزی حاکم بر تنظیم‌ گران بخشی داشته باشد. برای این منظور، لازم است که نقش ‌های تصدی‌ گری و مداخلات بیش از حد دولت کاهش یابد؛
  4. تبدیل انحصار دولتی به محیط رقابتی برای بخش خصوصی: به معنی تبدیل شدن بازار انحصاری در دست دولت ها و شبه دولت ها به بازار رقابتی است. این انحصار موجب تفاوت زیاد قیمت بازار با قیمت تمام شده می شود.

تشکیل شورای ملی نظارت و ارزیابی

پس از مدیریت انگیزه‌ ها و تنظیم‌ گری مطلوب، لازم است که نظارت و کنترل قوی بر عملکردها صورت بگیرد. در نظام کشور نیز نهادهای کنترلی متعددی در هر سه قوه وجود دارد. از جمله این نهادهای کنترلی، وزارت اطلاعات، سازمان برنامه و بودجه، دیوان عدالت اداری، دیوان عالی کشور، قضات محاکم، دیوان محاسبات کشور و کمیسیون اصل ۹۰ قانون اساسی هستند؛ اما این نهادها نیز بهره ‌وری مناسبی در کنترل عملکردها و بهبود آن ‌ها نداشته ‌اند.

از همین رو لازم است که حدود و ارتباطات نهادهای موجود بازتعریف و بازتنظیم شود و همسان ‌سازی روش ‌ها و عملکرد دستگاه‌ های نظارتی فعلی صورت گیرد. به این منظور، پیشنهاد می‌ شود که یک نهاد کلان فرادستی تحت عنوان «شورای ملی نظارت و ارزیابی» تشکیل شود. دبیرخانه دائمی این شورا در سازمان بازرسی کل کشور که بنا بر قانون اساسی به عنوان نهاد مرجع امور نظارتی است، ایجاد خواهد شد. نمایندگانی از نهادهای عالی نظارت و ارزیابی اعضای این شورا را تشکیل می ‌دهند. همچنین جایگزین نشست ‌های سران سه قوه برای مبارزه با فساد خواهد بود.

جمع‌ بندی

بروز فساد می ‌تواند ابعاد مختلفی داشته باشد که شناسایی آن‌ ها برای مبارزه با فساد ضروری است. در این پژوهش، پیشنهاد می‌ شود که از نماز به عنوان یک سیاست اخلاقی، برای هدایت و کنترل خودخواهی و منفعت ‌طلبی شخصی افراد استفاده شود. علاوه بر آن، تنظیم ‌گری و قاعده‌ گذاری به منظور تعیین سهم طرفین در کنش اجتماعی توصیه می ‌شود. در این راستا، اقداماتی مانند اصلاح نظام پرداخت دولتی، توجه به نتایج و پیامدها تا درون دادها، ایجاد دولت مرکزی ناظر و تبدیل انحصار دولتی به محیط رقابتی برای بخش خصوصی پیشنهاد می‌شود. همچنین، به منظور نظارت و کنترل عملکردها، تشکیل شورای ملی نظارت و ارزیابی در سازمان بازرسی کل کشور مطرح شد.

دیدگاهتان را بنویسید