در حالی که آلمان مشغول تدوین اولین استراتژی امنیت ملی خود است، این کشور میتواند کمبود چشم انداز و روایت خود را برای تلاشهای داخلی و بینالمللیاش در فضای سایبری اصلاح کند.
آلمان میبایست پیگیر تمرکز هوشیارانه بر قابلیت اتکاپذیری باشد، به طوری که استراتژی فضای سایبری خود را به متحدانش مرتبط کند و از این طریق لنگر حیاتی برای امنیت سایبری غرب فراهم آورد.
آلمان همیشه خود را به عنوان یک شریک خوب و بخشی از اتحاد با قدرتهای غربی تصور کرده است، اما سیاستمداران آلمانی اکنون به طور فزایندهای بر این باورند که کشورشان باید از این وضعیت فاصله بگیرد، رهبری را عهدهدار شود و از قابلیتهای نظامی و امنیتی متناسب با قدرت اقتصادی خود استفاده کند.
دستیابی به این اهداف مستلزم توانایی تبدیل آلمان به یک قدرت سایبری قابل اتکا است، قدرتی که از همسایگان آسیبپذیر اروپایی محافظت میکند، سیاستهای داخلی مؤثری را به نمایش میگذارد که میتوان آن را در سطح بینالمللی تقلید کرد و قابلیتهای سایبری تهاجمی را ارائه میکند که مکمل سایر قدرتهای بزرگ سایبری است. این قابلیتها شامل ابزارهای جنگی است که در زمان صلح نیز میتواند عملیات مخرب سایبری را متوقف کند.
بریتانیا در سند بررسی یکپارچه امنیت، دفاع، توسعه و سیاست خارجی خود در سال 2021 خاطرنشان میکند که نه تنها یک قدرت سایبری پیشرو، بلکه یک قدرت مسئول است. در نتیجه، عملیات سایبری را انجام میدهد که با قوانین بینالمللی و داخلی مطابقت دارد. فرانسه در به روز رسانی سند راهبردی خود در سال 2021، خود را «یک قدرت تثبیت کننده که خود را وقف صلح و امنیت کرده است»، معرفی میکند.
ایالات متحده نیز خود را به عنوان یک مدافع ارزش محور از هنجارهای دموکراتیک معرفی میکند. به این ترتیب، گاهی اوقات ممکن است مقررات حقوق بینالملل را برای پیگیری اهداف ژئوپلیتیکی خود مخدوش کند. رهنمود راهبردی امنیت ملی جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده در سال 2021 نیز بر ارزشها تأکید شدیدی داشته است و بیان میکند که جامعهای از دموکراسیها در معرض تهدیدات سایبری قرار دارند.
مسائل سه گانه
سه مسئله در موضعگیری این سه قدرت وجود دارد. اول، آنها آنقدر که ممکن است و در ابتدا به نظر میرسد هماهنگ نیستند. اگرچه اسناد راهبردی آنها اغلب از زبان مشترکی استفاده میکند، اما هر کشوری تفسیر متفاوتی از عبارات دارد. برای مثال، هر سه، کاربرد کلی حقوق بینالملل در عملیات سایبری را به کار بردهاند، اما تفاوتهای قابل توجهی در خصوص نحوه اعمال قانون وجود دارد. در این نمونه، در خصوص تعریف حاکمیت چنین تفاوتی برجسته میشود.
ثانیاً، این سه قدرت به طور معمول عواملی را که در پس وحدتشان قرار دارد، چه بر اساس هنجارهای بینالمللی و چه به عنوان یک جامعه ارزشی، دست بالا میگیرند؛ در نتیجه، حتی اگر رفتار یکی از سوی دیگران «غیر مسئولانه» یا «بیثباتکننده» تلقی شود، ممکن است خود را به هم پیوند دهند. در یک سناریو، ایالات متحده با قرار دادن بدافزار در زیرساختهای مهم ملی و سیستمهای موشکی دشمن، تواناییهای تهاجمی و دفاعی آن کشور را به خطر میاندازد و در نتیجه اقدام پیشگیرانه علیه آن دشمن را آغاز میکند. این در حالی است که انجام عملیات مخرب در قلمرو متحدین نیز میتواند به عنوان اقدام نامشروع تلقی شود.
ثالثاً، هر یک از قدرتها اغلب نقش خود را عمدتاً به صورت نفیای یعنی بر حسب آنچه که نیستند، تعیین میکنند. برای نمونه فرانسه یک گروه تروریستی نیست که بخواهد بگوید خرابکننده و بیثبات کننده عمل نمیکند؛ یا بریتانیا از «عملیات سایبری تهاجمی مسئولانه» برای اجرای اهداف خود در مسیر پاسخگو کردن بازیگران سایبری مخرب صحبت کرده است، اما انجام عملیات تهاجمی سایبری «مسئولانه» به دلیل چالشهای تعریفی و عملیاتی، توهمی بیش نیست.نتیجه این تحلیل این است که گرچه راهبردهای فضای سایبری متحدان آلمان به طور قابل توجهی در اهداف کلی آنها همپوشانی دارند، با این حال، در مورد کاربرد قوانین بینالمللی و انجام عملیات سایبری، تفاوتهایی پدیدار میشود.
ایالات متحده تا حد زیادی بیشترین سابقه را در رابطه با عملیاتهای مخرب داشته است – استاکس نت و مداخله در تواناییهای موشکی کره شمالی از جمله این نمونههاست – در حالی که فرانسه و بریتانیا رویکردی محدودتر یا حداقل محرمانه را اتخاذ کردهاند.
این تفاوت ادراکی باید در راهبردهای ملی آلمان نیز منعکس شود. آلمان باید مشترکات بسیاری را که با متحدان خود دارد، مشخص کند، اما برلین در همین حال باید تمایز خود را به عنوان یک قدرت سایبری قابل اعتماد برجسته سازد.
در نهایت، آلمان باید موقعیت خود را به عنوان یک بازیگر ظرفیتساز در حوزه سایبری در سراسر جهان افزایش دهد و از این طریق نقش خود را به عنوان یک قدرت سایبری قابل اتکا تقویت کند. برلین در حال حاضر درگیر چندین طرح ظرفیت سازی سایبری است، اما این تعامل باید گسترش یابد و به بخشی جداییناپذیر از روایت راهبردی آلمان تبدیل شود./شورای راهبردی روابط خارجی