تا کی باید چوب یک عده مسئول بی سواد را بخوریم؟

دیوارنگاری یکی از ابزارهای در دسترس تبلیغات می باشد. در واقع استفاده از ابزار عمومی دیوارنگاری برای معرفی و یا حتی بزرگداشت و یادبودها چند سالیست در دستور کار متولیان فرهنگی – رسانه ای کشور قرار گرفته و گاهاً نیز منجر به خلق حواشی هایی می شود که نمونه اخیر آن در روزهای گذشته رخ داد. در حقیقت دیوارنگاره میدان ولیعصر (عج) به عنوان یک رسانه عمومی در چند سال اخیر، پیرو اهداف مورد نظر بر اساس رویدادهای مهم به موضوعات روز اختصاص می باید. حال با توجه به سابقه این دیواره نگاره، اخیرآً دیوارنگاره جدیدی از تصایر بانوان اکران شد که با انتقادات و حتی اعتراضاتی همراه گردید و همین امر موجب شد تا شبانه برداشته شود.
به گزارش بولتن نیوز ، و اما چند نکته مهم و پرسشی درباره این اتفاق:
1- شاید پرسش های متعددی در این باره مطرح باشد و هر مخاطبی به سهم خود در این باره بتواند پرسشی را طرح کند و به دبنال پاسخ هایی در این باره باشد. با این حال هر آنچه از درون این پرسش ها به عنوان یک سوژه تحلیلی، مورد توجه می باشد این است که دلیل انجام این اقدام چه بوده و چرا با توجه به اعتراضات انجام شده یک شبه جمع می شود؟آیا هسچ گونه پشتوانه عملی و نظری برای اقدام به انجام از ابتدا در نظر گرفته نشده بود که همانطور بی مبنا و بی معنا اکران شد بی مبنا و بی معنا جمع می گردد؟
2- با توجه به وضعیت موجود معیشتی – اقتصادی در کشور، کدام عقل سلیمی و با در نظر داشتن چه بازخوردی، دیوارنگاره جنجالی مذکور طراحی و اکران می شود؟ آیا جغرافیای ذهنی متولیان این دست اقدامات با جغرافیای عینی و معیشتی مردم یکی نیست؟
3- با توجه به نقش آفرینی برخی از سلبریتی ها در شکل دادن به حوادث اخیر در خیابان های کشور و سوق دادن آن به سمت اغتشاشات، چرا باید با دیوارنگاره مذکور باز روی سلبریتی ها سرمایه گذاری کرد؟ آیا این همه هزینه ساز بودن سلبریتی برای کشور و عدم تمکین آنها از قوانین جاری نتوانسته است متولیان را مجاب کند که باید رویه های خود تغییر دهند و بجای رفتن به سمت سلبریتی ها برای انسجام سازی از ابزاری های دیگر استفاده کنند؟
4- نکته مهم دیگر در رابطه با این اتفاق عدم هماهنگی موجود در این باره در رابطه انتشار تصاویر برخی از افرادی می باشد که در این دیوارنگاره تصاویر آن ها وجود داشت که با اعتراض آنها و در خواست برای حذف عکس هایشان همراه شد. حال سوال اینجاست مجریان این گونه طرح ها آیا با ضوابط و قواعد موجود آشنایی ندارند یا صرفاً تصمیمات ابن وقتی می گیرند و به فرجام و سرانجام آن اصلاً فکر نمی کنند؟
واقعیت امر این است که آنچه در زمینه این اقدامات بیرون می ترواد نه تنها انسجام گرا نیست بلکه انسجام گریز نیز می باشد. ازسوی دیگر نباید فراموش کرد این گونه اقدامات ولو با هماهنگی افراد، به معنای تکرار اشتباهات گذشته است. آنچه تجارب نشان می دهد هزینه هایی که از جیب بیت المال صرف سلبریتی ها می شود و سرمایه گذاری هایی که از ناحیه ساختار و مناسبات موجود در آن در بخش مذکور می شود در طول زمان و در بزنگاه های حساس مانند امروز به ضرر ساختار و نظام تمام می شود. به عبارت بهتر این همه هزینه هایی که خرج سلبریتی ها می شود و آنها از سمت دستگاه های دولتی در بخش های مختلف هنری – ورزشی و … به مردم شناسانده می شوند تا یک روز عامل وحدت بخش باشند به عاملی جهت تضعیف تبدیل می شوند. به بیان روشن اگر این هزینه و سرمایه گذاری ها در بخش عمومی و صرف رفع مشکلات و مصائب مردم می شد و ساختار بدون واسطه و بطور مستقیم با مردم سخن می گفت آن وقت نه تنها این گونه حوادث حادث نمی شد بلکه سلبریتی هایی که بزرگ شده ساختار تبلیغاتی کشورند این گونه به همه چیز پشت پا نمی زنند و تولید هزینه نمی کردند.

دیدگاهتان را بنویسید