سازوکارهای جذب و گزینش معلم

مقدمه و معرفی پژوهش

بررسی وضعت نظام تامین و تربیت معلم و اجزای مربوط به آن به عنوان یکی از محوری ترین زیر نظام ها برای اصلاح و تحول در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی امری ضروری است. نحوه جذب و تامین معلم، وضعیت مراکز تربیت معلم، فرایند حین خدمت و ارزشیابی، به عنوان زنجیره ای از ساختارها و اقداماتی است که ضعف های هر یک، سبب اختلال در این زنجیره و به تبع آن در نظام تعلیم و تربیت خواهد شد. به همین منظور در این پژوهش پس از بررسی اسناد بالادستی و اشاره ای به تاریخ تربیت معلم در ایران، وضعیت فعلی جذب و تربیت معلم با نگاه آسیب شناسی، مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت راهکارها و پیشنهاداتی ارائه شده است. سابقه های قبلی برخی از اقدامات که بواسطه قوانین مجلس به جذب نیروهای کم کیفیت منجر شده، نگرانی هایی ایجاد کرده است. در این زمینه پیشنهادهایی برای جذب نخبگان و افراد مستعد مطرح شده است. یکی از ظرفیت های درونی آموزش و پرورش، شناسایی دانش آموزان مستعد معلمی از مدرسه است. همچنین سازوکارهایی برای نحوه مشارکت در زیرنظام تربیت معلم و پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت گزینش و مصاحبه، مراکز تربیت معلم  و فعالیت های ضمن خدمت ارائه شده است.

تنوع در الگوهای تامین و شناسایی معلم

الگوهای شناسایی و تامین معلم را می توان به انواع مختلف طبقه بندی و نام گذاری کرد. الگوهای کوتاه مدت و بلند مدت که به طول زمانی که از الگو با توجه  به شرایط و نیاز، استفاده می شود اشاره دارد، الگوهای عام و خاص که به دسته افرادی که مخاطب این الگو هستند اشاره دارد، الگوهای فعالانه و منفعلانه که به رویکرد متولیان در شناسایی و انتخاب افراد اشاره دارد، الگوهای باواسطه و بی واسطه که به استفاده از نهادهای میانی و مشارکت آن ها در فرایند تامین اشاره دارد.

استفاده از الگوهای مختلف و طراحی بر اساس انواع آن ها با توجه به نیاز و شرایط اجتماعی می تواند اختیار شود، تغییر کند و یا وزن استفاده از آن ها کم یا زیاد شود. فلسفه استفاده از الگوهای مختلف، شناسایی و انتخاب مستعدترین افراد برای معلمی است. در جامعه ای که شان و منزلت اجتماعی معلم در آن بسیار بالاست، با الگوهای ساده و غیر متنوع می توان، افراد مورد نیاز را با اولویت مستعد ترین ها جذب کرد.

در شرایط فعلی، الگوهای تامین معلم غیر متنوع است. علاوه  برآن وضعیت اقبال افراد توانمند برای معلمی در وضعیت ایده آل نیست. به همین منظور سیاست گذار برای تضمین ورودی کیفی، مجبور به اتخاذ سیاست استخدام قطعی و پرداخت حقوق در حین تحصیل از مسیر ورودی کنکور به دانشگاه های متولی تربیت معلم شده که آسیب هایی به همراه داشته است. طبق تاکید اسناد بالادستی «سیاست های حاکم بر جذب و تربیت منابع انسانی باید از تنوع کافی برخوردار بوده و منجر به تامین ذخیره سازی منابع انسانی شده و امکان انتخاب افرادی که دارای صفات و ملکات، توانمندی های ذهنی و جسمی، دانش و مهارت حرفه ای سطح بالا هستند را فراهم نماید».

البته نگرانی هایی که در این زمینه وجود دارد از طرفی، و سابقه های قبلی برخی از این الگوها که بواسطه قوانین مجلس به جذب نیروهای کم کیفیت منجر شده، پذیرفتنی است اما اگر طراحی مناسبی وجود داشته باشد که با اطمینان به جذب نیروهای مستعد منجر شود باید از آن ها چشم پوشی کرد؟ همچنین وجود الگوهای متنوع نافی دور زدن تربیت و کسب مهارت های لازم در مراکز تربیت معلم نیست بلکه با هدف انتخاب افراد مستعد و از رهگذر همین مراکز است.

انعطاف در قوانین جذب معلم

از طرف دیگر قوانین حاکم در زمینه جذب معلمان مدل های مختلفی را تجربه کرده است. وجود انعطاف در قوانین استخدام و ساعات کاری اگر با طراحی درست انجام شود، که تاکنون اینگونه نبوده، خود می تواند باعث جذب و استقبال افراد بیشتری شده و همچنین رضایت شغلی را فراهم کند. در این زمینه در شرایط کنونی انعطافی وجود ندارد، درصورتی که «سیاست ها و قوانین حاکم در زمینه جذب منابع انسانی باید از انعطاف لازم برخوردار بوده و به صورت دوره ای مورد بازنگری قرار گیرد. علاوه بر این باید به گونه ای تنظیم شود که امکان تغییر موقعیت شغلی مربیان در آن امکان پذیر باشد». مسئله مهم در این زمینه این است که وجود انعطاف در این زمینه لزوما نباید به معنی فراهم شدن شرایط برای ورود افراد ضعیف تلقی شود بلکه باید با طراحی صحیح، سبب استقبال بیشتر افراد مستعد و نخبه شود.

اتخاذ دو رویکرد اخیر برای شناسایی و تشویق افراد مستعد و نخبه، در طبقه بندی الگوهای کوتاه مدت و خاص قلمداد می شوند که در این زمان که آموزش و پرورش با کمبود معلم مواجه است، تضمین کننده کیفیت نیروهای ورودی شود و در بلند مدت با فعالیت های جدی در زمینه بهبود منزلت معلمی در جامعه به الگوهای پایدارتر روی بیاورد. در این زمینه در پژوهش پیشنهادهایی مطرح شده است.

الگوی پیشنهادی شناسایی و جهت دهی دانش آموزان مستعد معلمی از مدرسه

اگر مدرسه را بستری برای شناسایی استعدادها و جهت دهی و شکوفایی آن ها ببینیم طبیعتا یکی از ظرفیت های آن شناسایی دانش آموزان مستعد معلمی و حتی پرورش شایستگی های ابتدایی مورد نیاز در مدرسه است. برای این منظور پیشنهاد می شود شیوه نامه اجرایی برای شناسایی دانش آموزان مستعد معلمی در قالب یک طرح به مدارس ابلاغ شود. در ابتدا برای بررسی، بازخوردگیری و اصلاح می توان در سطح چند استان اجرا شود.

  • پیشنهاد می شود این طرح از پایه ی هشتم تا یازدهم انجام شود. لازم است گویه هایی برای سنجش و ارزیابی استعدادهای بالقوه متناسب با شرایط سنی دانش آموزان مشخص شود و کادر مدرسه با تکمیل فرم های مربوطه، دانش آموزان مستعد را شناسایی  کنند.
  • چارچوب ها و برنامه های پیشنهادی برای جهت دهی، تشویق و هدایت افراد شناسایی شده تدوین و طی شیوه نامه اجرایی، به مدارس ابلاغ شود. برای مثال پس از شناسایی افراد مستعد در پایه هشتم، این دانش آموزان در پایه نهم، تحت هدایت یکی از معلمین به کمک و آموزش به همسالان دیگرِ کلاس در قالب های تعیین شده بپردازند و در متوسطه دوم در فرایند حل تمرین با حضور معلم یا تدریس یک بخش درس همکاری داشته باشند. علاوه بر این برنامه ها و جشنواره هایی در سطح منطقه و استانی برای این کار طراحی شود.
  • ارتباط با والدین دانش آموز و طراحی پرسش نامه ای برای کسب نظر ایشان و در جریان بودن و رضایت آن ها لازم است و نتایج ارزیابی ها با مشخص بودن هویت معلم (انی) که آن ها را انجام داده اند لازم است مستند شده و برای یکپارچه شدن همه اطلاعات پیشنهاد می شود از سامانه ای برای این منظور استفاده شود.
  • آموزش و پرورش بر اساس «نیازسنجی چندسالانه» هر منطقه آموزشی از نظر تعداد معلم، می تواند به مدارس آن منطقه، متناسب با مدرسه، به صورت چند برابر ظرفیت، محدوده ای که هر مدرسه می تواند در راستای این طرح، دانش آموز مستعد انتخاب کند، اعلام کند.
  • در پایه دوازدهم پرونده سوابق ثبت شده در سامانه که حداقل های لازم را دارا بوده، در اختیار بخش مصاحبه مراکز تربیت معلم و گزینش قرار می گیرد و طی اطلاعیه ای از افراد، دعوت به انتخاب رشته و مصاحبه می شود و با کسب حدنصاب های لازم در مصاحبه و گزینش وارد فرایند تربیت معلم می شود.
  • با توجه به اینکه در این فرایند، دانش آموزان جذب شده، مستعد بوده اند و در مدرسه تحت نظارت معلم هادی، آموزش هایی دیده  و تجربه هایی داشته اند، لازم است متناسب با آن، دوره تربیت معلم بازطراحی شود. پیشنهاد می شود پس از مدتی آموزش، به مدرسه وارد شده و در حین فعالیت در مدرسه تحت نظارت یک معلم باتجربه به تحصیل در دانشگاه ادامه دهد. همچنین در تخصیص با توجه به رشته انتخابی، در مدرسه ای که خود در آن تحصیل کرده خدمت کند.
  • تفاوت در منابع درسی و ضرایب تأثیر دروس مختلف در کنکور ناشی از تفاوت در رشته های دانشگاهی است. نگاه واقع بینانه به معلمی و مربی گری نشان می دهد که شاخص های سنجش فرد برای ورود به مسیر معلمی بسیار متفاوت از شاخص های سنجش مهارت های تست زنی از مسیر کنکور است که در الگوی فعلی مدنظر قرار گرفته است. همچنین تسهیل فرآیند بومی گزینی و الگوی تربیت در میدان عمل از دیگر مزیت های این طرح است.

اشاراتی عمومی برای بهبود وضعیت جذب و تربیت معلم

۱. پیشنهادهایی برای زمینه سازی اقبال عمومی به معلمی و اصلاح ساختارهای استخدامی و کیفیت بخشی از جمله: فرهنگ سازی و استفاده از ظرفیت رسانه، گنجاندن محتوا در برنامه  درسی، ترویج گفتمان تعلیم و تربیت، بازنگری و اصلاح برخی قوانین، فراهم کردن شرایط استفاده از معلمین برتر در دانشگاه، بهبود شرایط کار و ایجاد محیط امن برای اشتغال معلمان، امکان انتخاب منعطف رشته و تاسیس مراکز مسئله محور «تحول در آموزش وپرورش» با توجه به ظرفیت های هر منطقه ویژه معلمان علاقه مند مدارس آن منطقه.

۲. سازوکارهایی برای نحوه مشارکت صاحب نظران، نهادها و دانشگاه های دیگر در زیرنظام تربیت معلم در زمینه تامین و تربیت معلم، در زمینه مراکز تربیت معلم و در زمینه تدوین و بروزرسانی برنامه درسی دوره های تربیت معلم.

۳-ارائه الگویی برای تعیین نظام معیارهای معلمی در قالب ساحت های شش گانه سند تحول برای مبنای عمل قرار گرفتن در برنامه ریزی ها و ارزیابی ها.

۴. راهکارهایی برای بهبود وضعیت گزینش و مصاحبه، برنامه درسی دوره های تربیت معلم، کارورزی ها، ارزشیابی دانشجو، معلمان و فعالیت های ضمن خدمت برای هریک از عناوین در پژوهش به پیشنهادهایی اشاره شده است.

این مطالعه در موسسه مطالعات راهبردی تعلیم و تربیت برهان با همکاری علیرضا هاشمی فر، صلاح اسماعیلی و فرزانه فرزام در سال  ۱۳۹۹-۱۴۰۰ انجام شده است.

دیدگاهتان را بنویسید