پس از نزدیک ۲ ماه مبارزات انتخاباتی بعد از پنج دور رأیگیری «لیز تراس» 47 ساله وزیر امور خارجه دولت «بوریس جانسون» بعد از ظهر روز دوشنبه با دریافت ۸۱ هزار رأی همحزبیهایش ،موفق شد «ریشی سوناک» رقیب هندیتبار خود را شکست دهد تا پس از «مارگارت تاچر» و «ترزا می » عنوان سومین نخست وزیر زن در بریتانیا را به خود اختصاص دهد. وی با دریافت ۵۷.۴ درصد آرا در میان چهار نخستوزیری که به این شیوه انتخاب شدهاند، کمترین رأی را کسب کرده و تنها نخستوزیری است که با کمتر از ۶۰ درصد آرای محافظهکاران به این مقام میرسد.
درباره نخست وزیری او «ماتیو جانسون»، استاد علوم سیاسی در دانشگاه نورثامبریا به روزنامه ایندیپندنت میگوید: “فکر میکنم هر کسی که توجهی به سیاست داشته باشد میتواند ببیند تراس سعی میکند چهرهای شبیه تاچر از خودش به نمایش بگذارد. روشن است که معتقد است این بهترین راهبردش برای برنده شدن در رقابت برای ریاست حزب محافظهکار است.”
خانم نخست وزیر،در سیاست بی استعداد است
با این حال مشخص است که تراس تفاوتهای بارزی با مارگارت تاچر دارد. جانسون میگوید: “تاچر صاحب دیدگاههای سیاسی روشن و منسجمی بود و از تواناییهای فکری و سیاسیای برخوردار بود که نتیجهاش تدوین سیاستهای مشخصی بود که مسیر کشور طی 30 تا 40 سال بعد را روشن کرد.”
او اضافه میکند: “لیز تراس، نه از توانایی فکری لازم برای داشتن چنان دیدگاهی برخوردار است و نه استعداد سیاسی لازم برای رقم زدن چنان واقعیتهایی را دارد. میتوانم این را بگویم که او هرگز از آن حمایتهای سیاسی گسترده [مانند تاچر] هم برخوردار نیست.”
در همین راستا درباره دلایل استعفای «بوریس جانسون» سید جلال ساداتیان سفیر سابق ایران در انگلستان به خبرنگار بصیرت گفت: «پس از تلاش های «ترزا می» برای خروج انگلستان از اتحادیه اروپا و ادامهی آن تلاش ها توسط «بوریس جانسون»، در نهایت بریتانیا از اتحادیه اروپا خارج شد. اما بر اساس آمار و ارقام موجود، این امر سبب شد حدود 800 میلیارد پوند به اقتصاد بریتانیا ضرر وارد شود. از سوی دیگر «ترامپ» مجدد در انتخابات آمریکا رای نیاورد و پشت «جانسون» خالی و به عبارت دیگر از اینجا مانده و از آنجا رانده شد و این شکست او را متوجه سرکوب های جدی کرد.»
وی در ادامه افزود: « این اتفاق کم کم موجب بروز انتقادات در حزب محافظه کار شد و او 2 کرسی پارلمانی متعلق به حزب کارگر را از دست داد و اینطور تلقی شد که محبوبیت «جانسون» کاهش یافته است . از سوی دیگر با جنگ روسیه علیه اوکراین، تنها کسی که سعی داشت آمریکا و غرب را علیه «پوتین» وارد جنگ کند؛ «بوریس جانسون» بود.»
ساداتیان به اختلاف میان «بوریس جانسون» و «پوتین» اشاره کرد و گفت: «پوتین استنادی را منتشر و جانسون را متهم به فساد اخلاقی کرد و یک رسوایی این چنینی برای او رقم خورد. مجموع این مسائل سبب شد بوریس جانسون موقعیت خود را در داخل کشور و درون حزب از دست بدهد و وادار به استعفا شود.»
چگونه «تراس» بالا آمد؟
وی با بیان اینکه در بریتانیا وزارت خارجه نقش بالا و تاثیرگذاری دارد، تصریح کرد: «بسیاری از نخست وزیران انگلیس از وزارت خارجه بالا آمدند مانند بوریس جانسون و پیش تر از او دیوید کامرون. در این میان زن بودن « لیز تراس» و بحث شخصیتی و نفوذ و محبوبیت داخل حزب علاوه بر زمزمه های بازگشت به اتحادیه اروپا و نوع سیاست خارجیاش، در انتخاب او برای نخست وزیری موثر بود تا بتواند بسیاری از مشکلات را که در زمان جانسون به وجود آمد، جمع و جور کند تا انتخابات آتی را به حزب مخالف یعنی حزب کارگر نبازند.»
سفیر سابق ایران در انگلستان با اذعان به این امر که در سابقه سیاسی «لیز تراس» رویکرد منفی علیه ایران به چشم نمی خورد، تاکید کرد: «به هر حال به دلیل جایگاه سیاسی در کشور خود، گاه ممکن است افراد اظهارنظراتی داشته باشند اما یک زمان است که فردی به عنوان شاخص در دشمنی با یک کشور بارز می شود که چنین چیزی از لیز تراس به چشم نخورده است.»
وی ادامه داد: «تراس به عنوان وزیر خارجه انگلستان ممکن است اظهارنظراتی علیه ایران کرده یا در ازای مطلبی موضع گیری داشته باشد ولی سابقه دشمنی شدید از او نسبت به ایران ندیده ام. بریتانیا به عنوان یکی از سه کشوری که در 1+4 حضور دارد، مایل است مسائل خود را با ایران حل و فصل کند. در حال حاضر هم انریکه مورا، معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و هماهنگکننده مذاکرات وین، سعی دارد به عنوان هماهنگ کننده، مذاکرات را ساماندهی کند. البته اگر احتمالا مذاکرات به نتیجه نرسد بعید نیست که اقدام دیگری علیه ایران انجام دهند و «اسنپ بک» را فعال کنند و قطعنامه های بعدی را علیه ایران برگردانند. »
اتخاذ سیاست دوگانه
این اظهارنظر سفیر سابق ایران در انگلستان یادآور سیاست دوگانه «لیز تراس» است. او از یک سو در ماجرای تسویه طلب ۴۰۰ میلیون پوندی ایران کارشکنی نکرد اما از سوی دیگر، نقش سازندهای را در جریان مذاکرات رفع تحریمها ایفا نکرد. همچنین «تراس» بهمن سال گذشته در سخنانی غیرسازنده و متناقض با آنچه در روند مذاکرات میگذشت، مدعی شد که گفت وگوها در حال نزدیک شدن به بن بستی خطرناک است.
این عدم ثبات در شخصیت سیاسی وی سبب می شود که از یک طرف در مناظرات انتخاباتی اتهامات علیه برنامه صلحآمیز هستهای ایران را تکرار کند و خود را حامی رژیم صهیونیستی نشان دهد اما از طرف دیگر در فروردین ماه 1401 وقتی هنوز وزیر خارجه بریتانیا بود؛ همراه با وزاری خارجه فرانسه و آلمان در بیانیه ای اظهار داشتندکه راهکار دیپلماتیک در قبال ایران بهترین نتیجه است.البته کارشناسان در محافل دیپلماتیک وی را “عوامگرای رادیکال” توصیف کرده اند که برای خوشایند طبقات حامی خود مواضع افراطی و تندی در قبال مسائل بینالمللی از جمله علیه چین و روسیه ابراز کرده است.