تروریسم یکی از اساسی ترین و ضد حقوق بشری ترین معضلات جامعه جهانی است که مردم سراسر جهان را تهدید میکند و صلح، ثبات و امنیت جهانی را مختل میسازد.
کشورمان ایران، یکی از قربانیان اصلی و عمده تروریسم و به شکل خاص تروریسم دولتی است و در دهههای اخیر به شکلی قاطع، پیگیر و جدی مبارزه با این معضل جهانی را نه تنها در درون مرزهای خود بلکه فراتر از آن در مرزهای منطقه ای، در دستور کار خود قرار داده است.
باید توجه داشت که تروریسم به کار گرفته شده علیه ایران از زوایای مختلفی قابل توجه است؛ نخستین موضوعی که در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد، حمایت کشورهای به اصطلاح مدعی مبارزه با تروریستم از عاملان جنایتهای تروریستی علیه ایران است.
کشورهای اروپایی و آمریکا در سالهای اخیر به صورت واضح و آشکار ارتباطات و حمایتهای خود از گروههای تروریستی عامل جنایتهای عظیم در ایران را اعلام کرده اند که از آن جمله میتوان به پناه دادن کشورهای غربی به گروهک تروریستی منافقین و همکاری دولتهای متوالی آمریکا با این گروهک تروریستی اشاره کرد.
این در حالی است که گروهک تروریستی منافقین دستش به خون ۱۷ هزار غیرنظامی ایرانی بیگناه آلوده است و از هیچ جنایتی علیه مردم ایران دریغ نکرده و نمیکند.
موضوع دیگری که باید در زمینه قربانی تروریسم شدن ایران به آن اشاره کرد، مسئله تروریسم دولتی علیه مردم و کشور ایران است.
در این زمینه باید به جنایت تروریستی و دولتی آمریکا در سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران در سال ۱۳۶۷ اشاره کرد که سبب شهادت حدود ۳۰۰ نفر از هموطنانمان شد.
پرونده تروریسم دولتی آمریکا در ایران قطور و غیرقابل بخشش است؛ عملیات پهپادی تروریستی در فرودگاه بغداد و به شهادت رساندن سردار قاسم سلیمانی، حمایت دولت آمریکا از اقدامات تروریستی رژیم صهیونیستی علیه کشورمان، …
البته این پرونده صفحات دیگری نیز دارد که شاید با معیارهای سنتی تروریسم دولتی قابل تشریح نباشد؛ تحریمها در واقع شکل جدید تروریسم دولتی هستند و آمریکا در سالهای اخیر به بهانههای مختلف از این حربه علیه مردم و کشور ایران استفاده کرده است.
تحریم دارویی به حق، نوعی تروریسم پزشکی است و عامل اجرای چنین تحریمی عامدانه و آگاهانه اقدامی تروریستی انجام میدهد که جان بیگناهان را میگیرد.
تروریسم علمی و تروریسم اقتصادی از دیگر پیامدهای تحریمهای گسترده ای هستند که آمریکا در سالهای اخیر علیه کشورمان اعمال کرده است.
مسئله مهم دیگر در موضوع تروریسم علیه ایران، مبارزه کشورهای به اصطلاح مدعی مبارزه با تروریسم با تلاشهای ضد تروریستی ایران در منطقه است.
ایران در سالهای اخیر و در پی رشد و گسترش گروههای تروریستی در منطقه که عمدتا تحت حمایت و اراده همان مدعیان غربی سر برآورده و جان مردم منطقه را بازیچه بازیهای سیاسی و اهداف مالی آنها کرده اند، مبارزات خود با این گروهها را تشدید کرده است اما در مقابل با مخالفت، کارشکنی، اتهام زنی و تلاش مدعیان غربی حقوق بشر و مبارزه با تروریسم مواجه شده است.
وجه دیگر موضوع تروریسم علیه ایران، فربه سازی گروهکهای سرخورده و به حاشیه رانده شده تروریستی است که به اروپا پناه برده اند؛ کشورهای غربی علاوه بر پناه دادن به این گروهکهای تروریستی مانند «حرکه النضال» و … با حمایت مالی و اطلاعاتی از آنها، تلاش می کنند از آنها در اشکال مختلف بهره بگیرند.
رژیم صهیونیستی نیز به عنوان تروریست ترین و آپارتاید ترین رژیم در سراسر جهان، حلقه ای دیگری از زنجیره تروریسم علیه ایران است.
این رژیم در دهههای اخیر تلاش کرده با استفاده از حربه ترور علیه کشورمان، به اذعان خود ایران را از مسیر پیشرفت و رشد دور کند که در این زمینه با شکست همراه و ناکام شده است.
ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی قربانی اقدامات تروریستی شده است اما همزمان دست از مبارزه با تروریستها برنداشته است.
تروریستها و حامیانشان در ابتدای امر به خیال خشکاندن نهال جوان انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران کوردلانه دست به اقدامات تروریستی میزدند اما در پی ناکامی در دستیابی به اهداف خود، تلاش کردند حوزه جنایتهای خود را گسترده کنند.
ایران قربانی جدی تروریسم
در این واقعیت که ایران قربانی جدی تروریسم است، نمیتوان تردیدی داشت؛ این واقعیت مستند به شواهد، مدارک و اسنادی است که قابل انکار و کتمان نیستند.
واقعیت مذکور به حدی واضح و مبرهن است که برخی از رسانههای غربی نیز به آن اعتراف کرده اند.
به نظر میرسد زمان آن فرا رسیده که جامعه بین المللی ضمن تایید این واقعیت برای توقف تروریسم علیه ایران وارد عمل شده و دستکم مانع تحریمها به عنوان وجه جدید تروریسم شود.