رژیم صهیونیستی مقطع کنونی را به دو دلیل بهترین زمان برای یک توافق مطلوب با لبنان میداند. نخست با بحران اوکراین و تلاش کشورهای اروپایی برای یافتن جایگزینهایی برای گاز روسیه، این رژیم در قضیه گاز دریای مدیترانه خود را بیش از پیش مورد حمایت آمریکا و کشورهای اروپایی میبیند و دوم آن که تصور میکند لبنان اکنون به دلیل شرایط سیاسی داخلی و اوضاع وخیم اقتصادی و نیاز به بهرهبرداری از میادین خود بهتر از هر زمان دیگری امتیاز میدهد.
اکنون با تهدیدات حزبالله از دیدگاه این رژیم عدم توافق به معنای عدم امکان بهرهبرداری و در نتیجه افزایش محبوبیت حزبالله در لبنان است. ضمن این که اسرائیل از توافق علاوه بر بعد اقتصادی به دنبال وارد کردن لبنان به جریان عادیسازی روابط نیز هست.
با این شرایط این رژیم با وانمود کردن به حاضر بودن برای اعطای امتیاز و کوتاه آمدن از بخشی از ادعاهای خود در این خصوص تلاش میکند حزبالله را مقصر عدم توافق – در شرایطی که لبنان به استخراج گاز نیاز داشت – معرفی کند و با قرار دادن حزبالله در مقابل دولت و جامعه لبنان موقعیت حزبالله را در این کشور تضعیف نماید. بر این اساس در حال حاضر یک جنگ شناختی در جریان است که در آن دو طرف تلاش میکنند دیگری را مقصر تنشها و خود را آماده جنگ احتمالی معرفی کنند.
رژیم صهیونیستی که با ارزیابی شرایط بینالمللی به نفع خود، شروعکننده رویارویی اخیر است، به نظر نمیرسد که بخواهد از بهرهبرداری از میدان «کاریش» صرفنظر کند یا با امتیازات درخواستی لبنان موافقت کند. به نظر نمیرسد تهدیدات حزبالله نیز بیاساس باشد. با این شرایط تبدیل شدن جنگ شناختی به جنگی تمامعیار دور از انتظار نیست.