زمین هر لحظه گرم و گرم تر میشود و تغییرات جوی کاهش نزولات آسمانی را در پی داشته است. کم بارشی شدید خشکی زمین و نابودی و تخریب اکوسیستم ها و بوم زیست های طبیعی کشور را به دنبال داشته و در این میان برداشت های بی رویه از منابع آبی زیرزمینی و حفر چاه های غیر مجاز در کنار گرمای شدید نور خورشید و تبخیر آب از سطح دریاچه ارومیه این بزرگترین دریاچه نمکی و دارویی دنیا را در معرض خطر خشکی کامل قرار داده است. کاهش سطح آب های زیر زمینی از یک سوی و عدم نزولات جوی از دیگر سوی در کنار گسترش کشاورزی بدون به کارگیری روش های نوین و استفاده از آبیاری های سنتی و دزدیدن حق آبه دریاچه سبب شده امروز دریاچه ارومیه به حال و روز ناخوشی گرفتار شود که به اعتقاد برخی کارشناسان دیگر راه جبرانی برای نجات آن وجود ندارد. باید تاکید داشت خیلی زود دیر میشود اگر به داد ارومیه نرسیم.
هدایت الله فهمی، کارشناس آب و معاون سابق دفتر برنامه ریزی آب و آبفای کشور در گفتگو با پایگاه خبری تحلیلی بصیرت در این خصوص به سوالات ما پاسخ داده است.
آقای فهمی! علت اصلی خشک شدن دریاچه ارومیه چیست؟
چاه های غیرمجازی که احداث شده، اضافه برداشتی که از آب رودخانهها انجام شده حالا برای کشاورزی یا دیگر مصارفی که در این مدت به حوضه آبریز دریاچه ارومیه تحمیل شده است و همچنین سدسازی ها در آن منطقه از مهمترین دلائل خشک شدن دریاچه است اما در کنار دیگر دلائل ریز و درشت از گرمای شدید و تبخیر آب و میان گذر و بهره برداری های غیر اصولی از حوضع آبریز آن همه و همه دست به دست هم داده که وضعیت کنونی پیش بیاید.
راهکارهای نجات دریاچه ارومیه چیست؟
راهکارهای نجات دریاچه ارومیه در ستادی با عنوان ستاد احیای دریاچه ارومیه که از سال ۹۲ تشکیل شد به طور کامل بررسی و ارائه شد ولی این ستاد و راهکارهای آن عملا ناموفق بود؛ یعنی کارهایی که میبایستی انجام میشد انجام نشد و به استناد شواهد آماری، ستاد احیای دریاچه ارومیه با فعالیت 8 ساله خود کمترین تاثیر را بر تغییرات تراز دریاچه ایفا کرده و عملا عمده تغییرات وضعیت این دریاچه وابسته به میزان بارندگی بوده است.
با این وجود امروز با افزایش خشکسالی و تشدید شرایط بحرانی وضعیت آب و با این رویه ای که همچنان ادامه دارد، امکان نجات دریاچه ارومیه تقریبا غیرممکن است. با این نحوه حکمرانی بر آب و مصارف بسیار بالا و عدم کاهش مصارف غیر ضروری کار دیگری نمیشود کرد و راهکاری باقی نمیماند؛ بالاخره در جاهای دیگر وقتی با معضلی رو به رو میشوند همگی از دولت تا مردم با هم هماهنگی میکنند تا راهکار عملیاتی یافته و آن را به کار ببندند ولی ظاهرا نه دولت با ستاد احیایی که از سال ۹۲ تا ۱۴۰۰ تشکیل داد ، موفق بوده و توانسته برنامههایی که اعلام کرده بوده را انجام بدهد و نه سازمان های مردم نهاد توانستند کاری از پیش ببرند و وضعیت لحظه به لحظه وخیمتر و بدتر شده و میشود.
ولی همانطور که بارها و بارها گفته شده است راهی جزء کاهش مصارف آب، دادن حق آبه دریاچه ارومیه ، کاهش بهره برداری ها از این حق آبه، استفاده از پساب و بازچرخانی چندباره آب وجود ندارد؛ راهکار و راهحل اصلی این است و راهحل های دیگر مانند انتقال آب بسیار هزینه بر است و عملا در کوتاه مدت جواب نمیدهد و آنچه در مورد بارور سازی ابرها هم گفته میشود عملا عملیاتی نیست.
یعنی باید در حوزه کشاورزی مصرف آب را کم کرد؟
بله به شدت باید کم شود. باید به جای بهره برداری های مداوم از آب رودخانه هایی که بخشی از آب دریاچه را تامین می کرده و حفر چاه های عمیق در حوضه آب ریز این دریاچه و استفاده بیش از حد از منابع آن هم برای کشاورزی و تولید محصولات کشاورزی، راهکارهای دیگری به منظور کسب درآمد برای مردم منطقه درنظر گرفت تا دچار بحران خشکی کامل دریاچه نشویم چرا که عواقب و آسیب های بیشماری برای مردم و منطقه خواهد داشت.
یکی از کارشناسان عنوان کرده بودند که اگر رودخانههایی که به دریاچه ارومیه ریخته میشود لایروبی شود میتوان میزان آبی که به دریاچه ارومیه سرازیر میشود را بیشتر کرد آیا این راهکار تاثیری خواهد داشت؟
لایروبی راهحل مسئله نیست چون بر رودخانهای که به دریاچه میرسد سدهایی زده شده و اصولا آبی که به دریاچه میرسد کاهش پیدا کرده و پمپ هایی در مسیر رودخانه گذاشته شده و قبل از اینکه به پایانه برسد دیگر آبی در رودخانه وجود ندارد و این در تمام رودخانههای کشور وجود دارد. یعنی طوری شده که در محل ورودی رودخانه به دریاچه آبی برای سرازیری وجود ندارد. دولتها نتوانستهاند برای مردم شغل ایجاد کنند فکر کردهاند با کشاورزی و تحمیل بار اشتغال و خودکفایی در غلات این بار به آب تحمیل شده و در حوضههای آبی بیش از تحمل برداشت انجام میشود. این راهحل های لایروبی و… همگی در ستاد دریاچه ارومیه عنوان شده بود ولی عملا این طرح شکست خورد و نتیجه ای نداشت.
خشک شدن کامل دریاچه ارومیه چه معضلات و آسیبهایی را ایجاد میکند؟
حوضه آبریز دریاچه ارومیه یک حوزه بسته است و آبی که به این حوضه وارد میشود اگر با همین منوال ادامه پیدا کند کاملا خشک میشود؛ در نتیجه این خشکی نمک از کف دریاچه جدا میشود و در محیط پخش میشود. طبیعت یک موجود زنده است؛ کشاورزی و بهره برداری بیش از حد عامل اصلی این معضل است و خشک شدن دریاچه هم اول باعث میشود که کشاورزی منطقه از بین برود، یعنی همین نمکهای کف دریاچه اگر در محیط پخش شود دیگر کشاورزی منطقه به شکل گذشته نخواهد بود و زمین ها شوره زار خواهد شد.
از طرفی خشکی دریاچه با وزش باد با طوفان سبب جداسازی خاک و نمک شده و منشا ریزگردهایی خواهد شد که برای سلامتی انسانها و شهرها و روستاها قطعا مضر خواهد بود. باید از مسئولین ستاد دریاچه ارومیه مطالبهگری داشته باشید که در این چند سال چه کار کردند و هزینههایی که شده به کجا رفته؟ چرا دریاچه احیا نشده و امروز کل منطقه را تحت تاثیر قرار داده است.