علی مطهری که سابقه سه دوره نمایندگی مجلس و نائب رئیسی آن را در کارنامه دارد، در مصاحبهای که با روزنامه اعتماد انجام داده ، به بررسی ابعاد مختلف روابط ایران و آمریکا پرداخته است.
خلاف منافع ملی
علی مطهری در اردیبهشت سال جاری در مصاحبه با ایسکا نیوز سخنانی را بر زبان جاری ساخت که منافع ملی در آن لحاظ نشده بود. وی در این مصاحبه گفته بود که از همان ابتدا که وارد فعالیت هستهای شدیم هدفمان ساخت بمب و تقویت قوای بازدارنده بود؛ اما نتوانستیم محرمانه بودن این مسئله را حفظ کنیم و گزارشهای محرمانه در این رابطه توسط گروهک منافقین افشا شد.
سخنان وی به سرعت به تیتر یک رسانه های داخلی و خارجی مبدل گشت. جمهوری اسلامی سال ها تلاش خود را مصروف این مسئله کرد که حسن نیت خود را در مقوله هسته ای به جهان نشان داده و حق استفاده صلح آمیز هسته ای را به دنیا بقبولاند. در راه رسیدن به این هدف، کشور سالهاست تحت شدیدترین تحریم ها قرار گرفته است. مقام معظم رهبری بارها اعلام کرده است که در استراتژی بازدارندگی ما بمب اتم جایگاهی ندارد و ساخت آن حرام شرعی است. هر چند مطهری در صفحه اینیستاگرام خود، مدعی عدم انعکاس صحیح صحبتهایش شده بود؛ اما صحبتهای نسنجیدهی وی، جو رسانهای را علیه ایران به وجود آورد.
گره کور مذاکرات یا چشم بستن بر خلق واقع؟
مطهری در مقاله ای که در روز ۲۳ تیر روزنامه اعتماد به چاپ رساند، سخنانی را در مورد روابط ایران و آمریکا مطرح کرده است. وی در این مقاله به مسئله عدم صراحت ایران و آمریکا اشاره میکند. مطهری این مساًله را اینگونه تفسیر میکند: «ایران باید روشن کند که بعد از توافق آیا مانند توافق قبلی، ورود شرکتهای امریکایی به بازار ایران را ممنوع میکند تا احتمالا رییسجمهوری مثل ترامپ از برجام خارج شود یا نه. آمریکا هم باید روشن کند که اگر ایران بعد از توافق مانع ورود شرکتهای آمریکایی به بازار ایران شد آیا از برجام خارج میشود یا نه. اگر پاسخ هر دو کشور مثبت است باید برجام را ببوسیم و روی طاقچه بگذاریم، اما اگر پاسخ هر دو منفی است برجام میتواند احیا شود».
وی در پایان، گره کور احیای مذاکرات برجام و دلیل اصلی توقف روند مذاکرات را به حضور شرکتهای آمریکایی در ایران ربط میدهد. برای نخستین بار است که شخصی عدم احیای برجام را به عدم تضمین برای حضور شرکتهای آمریکایی در ایران ربط میدهد. رسانههای غربی و رابرت مالی (مسئول تیم مذاکره کننده آمریکایی) درخواست ایران مبنی بر خروج سپاه از لیست گروههای تروریستی را به عنوان گره کور مذاکرات معرفی میکنند. این در حالی است که ایران این موضوع را یک مسئله هرچند مهم اما فرعی دانسته بود.
محمد مرندی به عنوان مشاور رسانهای تیم ایرانی در مصاحبه ۲۲ اردیبهشت به بررسی این مطلب پرداخته است. وی مدعی است که «ایران قبول کرد که اگر بایدن نمیتواند نسبت به رویکرد دولت بعدی درباره برجام تضمین دهد، دستکم نسبت به تعهدات دولت خودش تا پایان کار به اجرای تعهداتش در چارچوب توافق احتمالی تضمین دهد، اما دولت آمریکا این را هم نپذیرفته است» این سخنان مرندی هیچ گاه از سوی آمریکاییها تکذیب نشد. مطهری باید پاسخ دهد که ایران تا چه اندازه باید در برابر آمریکاییها کوتاه بیاید؟ توافقی که هم متزلزل است و هم از نفع اقتصادی آن اطمینانی وجود ندارد؟.
مشکل ژست انقلابی نیست
مطهری در همین مصاحبه، منافع ملی را در برابر ژست انقلابی قرار میدهد. وی معتقد است که منافع ملی نباید فدای ژست انقلابی شود. با وجود این که برخی افراد منافع ملی و آرمانهای هر کشور را در مقابل همدیگر قرار میدهند، اما بسیاری از کشورها تلاش میکنند بین آرمانها و منافع خود ارتباط وثیقی برقرار کنند. ایران اگر به منافع ملی و اصول خود بی توجه بود، به راحتی میتواسنت در برابر فشار غرب و آمریکا در همان سال ۸۱ کوتاه بیاید. در آن شرایط جمهوری اسلامی باید هم از آرمان استقلال و هم از منافع خود کوتاه میآمد. البته باید یادآور شد که هیچ کشوری نیست که ایدئولوژی نداشته و در مناسبات خارجی آن را لحاظ نکند. هم معنا دانستن آرمانهای انسانی جمهوری اسلامی با ژست انقلابی و قرار دادن آن در مقابل منافع ملی نشان از عدم فهم از هر دوی این موضوعات است. آیا در دولت قبل که خبری از این به اصطلاح ژست های انقلابی نبود مذاکرات مسیر صحیح خود را طی کرد؟ آیا کشور از توافق حاصله منافع مورد انتظار را دریافت کرد؟ پاسخ به این پرسشها منفی است. مطهری و دیگران باید پاسخ به چرایی عدم توافق مناسب را در جای دیگری جست و جو کنند.