شنبه، ۹ جولای بود که جو بایدن، رئیسجمهور ۷۹ ساله آمریکا در مقالهای که روزنامه واشنگتنپست آن را چاپ و منتشر کرد، از اهداف سفر پیشروی خود به منطقه غرب آسیا نوشت. مقالهای با عنوان «چرا دارم به عربستان سعودی سفر میکنم» که درآن علاوهبر دلایل سفر خود به عربستان سعودی به تشریح اهداف مدنظر دولت آمریکا در این سفر پرداخته است. بایدن همچنین درکنار این توضیحات، در بندهایی به دستاوردهای ادعایی نظامی و امنیتی که به گفته او درنتیجه سیاستهای دولت جدید آمریکا حاصل شده است، اشاره میکند و با تاکید بر حمایتهایی که در این مدت از رژیمصهیونیستی داشته به شمارش این دستاوردهای ادعایی ادامه میدهد.
روزنامه فرهیختگان با هدف بررسی بیشتر این مقاله رئیسجمهور آمریکا، گفتوگویی با فواد ایزدی، کارشناس مسائل بینالملل داشته است که در ادامه متن آن را میخوانید.
یادداشت بایدن در روزنامه واشنگتنپست با عنوان «چرا دارم به عربستان سعودی سفر میکنم» که در بخش مهمی از آن به سناریوهای پیشروی آمریکا در مواجهه با ایران پرداخته شده است را چگونه ارزیابی میکنید؟
در یادداشت نوشتهشده توسط بایدن، به سه کشور برجستهتر از سایر کشورها پرداخته شده است؛ ایران، رژیمصهیونیستی و عربستان سعودی. بایدن دو سال قبل در رقابتهای انتخاباتی آشکارا دست به انتقاد از قتل جمال خاشقچی روزنامهنگار منتقد سعودی میزد و حالا وی با نادیده گرفتن انتقادهای پیشین خود در آستانه سفر به عربستان قرار دارد.
در چنین شرایطی به نظر میرسد یکی از اصلیترین اهداف بایدن از نگارش یادداشت در واشنگتنپست توجیه دلایل سفرش به عربستان سعودی نزد افکار عمومی باشد. همچنین در بخش دیگری از این یادداشت بایدن مدعی میشود در دولت وی بیشترین کمکها به رژیمصهیونیستی درکل تاریخ آمریکا صورت گرفته است، این ادعای وی درست است و دولت بایدن در حمایت مالی و غیرمالی از رژیمصهیونیستی رکورد زده است.
علاوهبر این دو مورد نکته جالبی که متن یادداشت بایدن دارد این است، وی اشاره میکند به قانونی که مجلس بعد از ترور شهید فخریزاده تصویب کرد، موسوم به «قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران»، بایدن میگوید این قانون پس از خروج آمریکا از برجام به تصویب رسید و در واکنش به آن دولت ترامپ تلاش کرد تا ایران را در سازمان ملل محکوم کند، اما اکثر کشورها با ترامپ در این رابطه همراه نشدند.
اذعان بایدن به این عدمهمراهی از وجهی قابلتوجه است و نشان میدهد حتی رئیسجمهور فعلی آمریکا هم متوجه شده که اگر ایران در برابر اقداماتی که آمریکا انجام داده است، پاسخی بدهد نهتنها این پاسخ منطقا درست است بلکه این پاسخ با عدم همراهی کشورهای دیگر در محکومیت آن مهر تایید نیز میگیرد، همچنین این اعتراف بایدن نشان میدهد ایران سیاست صحیحی در قبال آمریکا در پیش گرفته است.
در چنین شرایطی که بایدن نیز به شکست سیاست «فشار حداکثری» ترامپ علیه ایران اذعان میکند، آیا میتوان گفت بازگشت به برجام تنها سناریوی پیشروی آمریکا برای کنترل فعالیتهای هستهای ایران است؟
بله اساسا یکی از دلایلی که آمریکا بهدنبال محدود کردن برنامه هستهای کشورمان ذیل برجام است، نیز همین موضوع است. برجام بهدلیل کارکردی که در محدود کردن برنامه هستهای ایران دارد برای دولت بایدن مهم است.
بخش مهمی از یادداشت بایدن مربوط میشود به تهدیدهای تحریمی وی علیه ایران، تحلیل شما از لحن تهدیدآمیز بایدن چیست؟
نگاه استکباری آمریکا در متنی که بایدن نوشته، حفظ شده است، در این متن همزمان با اینکه آمریکا در تلاش است از طریق مذاکرات غیرمستقیم با ایران برجام احیا شود، همانطور که شما نیز اشاره کردید بایدن صحبت از اعمال تحریمهای جدید علیه ایران میکند.
لحن تهدیدآمیز بایدن که درواقع بخشی از سیاست «مذاکره با ایران همراه با فشار و زورگویی است»، نشان میدهد تفاوتی میان دموکراتها و جمهوریخواهان در فعالیت علیه ایران نیست، این دو گروه فقط تاکتیک مواجههشان با ایران فرق میکند وگرنه اصل درگیری با ایران اصل ثابتی است.
بعضی دموکراتها معتقدند برای رسیدن به هدفشان در فروپاشی ایران لازم است بعضی وقتها با طرف ایرانی نیز مذاکراتی داشته باشند، اما جمهوریخواهان معتقدند بهجای مذاکره باید تحریمهای ایران آنقدر افزایش پیدا کند تا دچار فروپاشی شود.
سفر پیشروی بایدن به عربستان را چگونه ارزیابی میکنید؟ با توجه به اینکه پس از این سفر احتمالا شاهد تشکیل ائتلافی علیه ایران از سوی متحدان آمریکا در منطقه خواهیم بود، به نظر شما واکنش جمهوری اسلامی نسبت به این طراحی آمریکا چه باید باشد؟
یکی از اهداف مهم سفر بایدن به عربستان تشکیل ائتلافی علیه ایران با همراهی رژیمصهیونیستی و کشورهای دستنشانده آمریکا در منطقه است، دولت بایدن علاوهبر مساله هستهای در سایر موارد منطقهای و… نیز علیه ایران طراحی دارد. در برابر این طراحی ابزار ایران این است که در وهله نخست اشتباهات دولت قبل در رابطه با تعامل با آمریکا را تکرار نکند، دولت قبل با تحلیل غلطی که داشت فکر میکرد میتواند با آمریکا وارد تعامل شود اما تجربه تاریخی نشان داد این تعامل به دلیل دشمنیهای ذاتی آمریکا با ایران شدنی نیست.
در چنین شرایطی ایران باید صحنه جهانی را به درستی درک کند و از ابزارهای قدرتی که دارد برای جلوگیری از زیادهخواهی آمریکا به درستی استفاده کند. مهمتر از این مساله ایران باید ابزارهای قدرتی را که در اختیار دارد نیز بهراحتی از دست ندهد. دموکراتها معتقدند نمیشود همینطوری رژیم ایران را تغییر داد و لازم است ابتدا ابزارهای قدرت ایران در حوزه هستهای، منطقه و موشکی گرفته شود و بعد از آنکه ایران ضعیف شد، دست به فروپاشی ایران زد. این ذهنیت دموکراتهاست، روش صحیح این است که ایران درکی از طراحی طرف مقابلش داشته باشد و از قدرتی که دارد برای مقابله با این طراحی استفاده کند، روش غلط هم این است که قدرت هستهای کشور را درنتیجه مذاکره با طرف مقابل محدود کنیم، از آنجایی که زیادهخواهیهای آمریکا حد یقف ندارد بعد از هستهای آنها دست میگذارند روی سایر ابزارهای قدرتی شما و اینگونه میشود که بعد از عقبنشینی هستهای در برابر آمریکا در یک پروسه معیوب روزبهروز قدرت کشور نیز کاهش پیدا میکند.