سلطه امریکا بر خاورمیانه همواره با چالشهایی روبهرو بوده و ایران یکی از اصلیترین چالشها برای امریکا است؛ بااینحال موقعیت استراتژیک و ژئوپلیتیک این منطقه به گونهای است که هیچکدام از قدرتهای جهانی نمیتوانند آن را به راحتی کنار بگذارند. پس از ظهور چین، دولت اوباما سیاست چرخ به آسیا را مطرح و چین را دشمن اصلی رهبری امریکا معرفی کرد، اما مقامات این کشور دریافتند که نمیتوانند خاورمیانه را به صورت کامل ترک کنند. منافع آنها و متحدانشان با حضور ایران، حزبالله، حشدالشعبی، حوثیها و دیگر گروههای مقاومت با خطر جدی مواجه شده است؛ آنها باید بازدارندگی خود در منطقه را حفظ کنند و گسترش بدهند.
نیروی دریایی جمهوری اسلامی از ابتدای انقلاب و جنگ نفتکشها تا امروز برای امریکا و متحدانش مشکلساز بوده و طی سالیان اخیر نیز بارها نیروی دریایی این کشور را تحقیر کردهاند. قدرت م.و.ش.کی ایران نیز عامل تحقیر و نگرانی دیگری برای قدرتهای غربی است. پیشرفتهای ایران در این حوزه و استفاده از م.و.ش.کها در درگیریهای مختلف مانند سوریه، اربیل، عینالسد و… بر نگرانی و ترس دولتهای غربی و همراهان منطقهای آنها افزوده است. نکاتی که بر اهمیت این موضوع میافزاید: برد، تعداد، تنوع موشکها و همراهی و توان بالای موشکی محور مقاومت است. درحالیکه هرکدام از همراهان امریکا در نقطهای متفاوت از محور نظامی و سیاسی قرار دارد.
متن پیشرو از متون منتشر شده در شورای آتلانتیک است. این شورا باهدف حفظ نظم جهانی شکل گرفت و نویسنده این متن نیز به دنبال دستیابی به همین هدف است. او با برشمردن نقاط قوت و ضعف ایران و امریکا، خواهان برطرف کردن نقاط ضعف امریکا و متحدان این کشور است تا بازدارندگی ایالاتمتحده حفظ شود و توسعه یابد.
از دهه 1980 نیروهای امریکایی، دولتهای متحد و آبراههای منطقهای با م.وشک ب.ا.لستیک، م.و.شکهای کروز نیروی دریایی ایران تهدید میشوند؛ این مسئله منافع اقتصادی و استراتژیک ایالاتمتحده در خاورمیانه را به خطر میاندازد. رویدادهای اخیر – از حمله 24 ژانویه حوثیها به پایگاه هوایی الظفر تا حمله 13 مارس ایران به ساختمان منتسب به ا.س.رائیل در اربیل عراق- نشان میدهد شیوه بازدارندگی ایالاتمتحده حداقل از ژوئن 2019، زمانی که ایران پهپاد جاسوسی بدون سرنشین ا.م.ریکایی را در فراز خلیج فارس سرنگون کرد، قابلقبول نبود. بنابراین ایالاتمتحده نیازمند تغییر در استراتژی است تا اعتبار بازدارندگی کشورش را بازسازی کند؛ پتانسیل ح.م.له را کاهش دهد و تخطی از دستور آ.م.ر.یکا و همراهانش در خاورمیانه را مجازات کرده و حملات دریایی و حملات موشکی ایران را کنترل کند.
چالش بازدارندگی ا.م.ریکا در برابر ایران
بازدارندگی و بازدارندگی گسترده- حمله علیه امریکا و دولتهای همسود- اساسیترین استراتژی امریکا در خاورمیانه است. در مورد حملههای دریایی و موشکی ایران به هر حال چالش بازدارندگی ایالاتمتحده به دلیل شرایط خاورمیانه پیچیدهتر میشود.
تلاشهای امریکا برای بازسازی بازدارندگی به وسیله عدم پذیرش –از ح.م.له ایران به دلیل بعید بودن هدف جلوگیری میکند- با چندین چالش اصلی مواجه شده است. 1. واضح بگویم، جلوگیری از ح.م.له موشکی و دریایی با عدم پذیرش دشوار است؛ ترکیب عوامل جغرافیایی و محدودیتهای تکنولوژیک مدافعان را در نظر بگیرید. 2. درحال حاضر تواناییهای دولت ایالاتمتحده و دولتهای همسود در منطقه برای مقابله با تهدیدهای اصلی ایران ارتقا داده نشده. 3. سوم همراهان ایالاتمتحده فاقد شبکه دفاعی یکپارچه با کفایت برای دفاع مطمئن در برابر حملات هستند.
خلیج فارس از نظر جغرافیایی متراکم است و زمان پرواز م.و.شکهای پرتاب شده توسط نیروهای وابسته به ایران کوتاه است. در نتیجه شناسایی، ردیابی و ح.م.له پرتابههایی با مسیرهای پروازی متفاوت- مانند م.و.شکهای ب.ا.لستیک، موشکهای کروز و پهپاد – بیشتر از دیگر مناطق چالش ایجاد میکند. افزایش این م.و.شکها در میان نیروهای نزدیک به ایران در نوار غزه، عراق، لبنان، سوریه و ی.م.ن بر گسترهای احتمالی حملات میافزاید و توانایی ایالاتمتحده و همراهان این کشور در مکانیابی بهینه رادارها و م.و.شکها را به چالش میکشد.
به علاوه علیرغم دههها سرمایهگذاری در فناوری دفاع موشکی، مدافعان موشکی در نسبت تهاجمی- دفاعی بیفایده هستند. اغلب رهگیری موشکی بیشتر از موشکهای تهاجمی هزینه دارد، ساخت م.و.شک دفاعی، که دفاع موشکی را از منظر منابع به امری ناپایدار تبدیل میکنند. در مارس 2021 اسرائیل از هواپیمای اف-351 آدیآر – یکی از گرانترین سیستمهای تسلیحاتی در جهان- برای توقف پهپاد ایرانی بر فراز کشور سوم ناشناس پیش از ورود به حریم هوایی اسرائیل استفاده کرد که نشاندهنده عدمتقارن هزینه مربوط به مقابله با تهدید است.
بازدارندگی نیروهای دریایی ایران با عدم پذیرش به همین ترتیب با عوامل جغرافیایی به چالش کشیده شده است. ایالاتمتحده و دولتهای حامی این کشور باید آگاهی نسبت به حوزه دریایی خلیج فارس را حفظ کنند؛ آبراهه وسیع با اهمیت اقتصاد جهانی که جریان حجم عظیمی از نفت خام و گاز طبیعی مایع را تسهیل میکند. اینجا است که ایران میتواند با استفاده از قایقهای تندرو کشتیها را متوقف و با کمک گونههای مختلف مینهای دریایی از دسترسی به تنگه هرمز- که 20 درصد از نفت جهان از تنگه هرمز عبور میکند- جلوگیری کند.
باز دارندگی ایران به وسیله عدم پذیرش پیچیدهتر از تواناییهای امریکا و دولتهای همسودی که همتراز نیستند، میباشد. کشورهای عرب خلیج فارس فاقد توانایی دفاع موشکی و نیروی دریایی هستند؛ یعنی ایالاتمتحده باید نقشی فراتر از حد معمول برای ام.نیت آنها ایفا کند. ایالاتمتحده اغلب با حضور یک گروه ناو هواپیمابر تلاش میکند ایران را کنترل کند؛ البته حضور این ناو برای مقابله با تکنیکهای نامتقارن ایران مناسب نیست.
منطقهای متراکم مانند خاورمیانه نیازمند هماهنگی بسیار برای پاسخ به تحرکهای احتمالی ایران علیه نیروهای ا.م.ر.ی.کایی و همراهان است. مدافعان م.وشک و گشتهای دریایی باید به طور یکسان در درگیریها و قراردادهای دفاع شخصی جمعی برای ح.م.له احتمالی یکی از همراهان، هماهنگ شوند. عملیاتهای ا.م.نیت دریایی که شامل کشتیهای کشورهای همسود میشود، زمانی این همراهی تقویت میشود که ح.م.له به یک کشور، ح.م.له به دیگر کشورها تلقی شود. بدون درک این پیشفرض، ایران به راحتی میتواند ائتلافها با رهبری امریکا را بیاعتبار کند.
هماهنگی در دفاع موشکی نیز بسیار مهم است زیرا ممکن است م.و.شک بر فراز یا نزدیک یک کشور به کشور دیگری پرواز کند. توافق در مورد چگونگی پرتابههای ورودی و اینکه چه کسی مسئول پرتاب آنها است، سودمند است. توافق شبکه دفاع گسترده، منطقهای و یکپارچه میتواند چالش ایجاد کند زیرا کشورهای منطقه و ا.م.ر.یکا نسبت به ایران تفاوت دیدگاه دارند. درحالی که ا.م.ر.یکا در سالهای اخیر به وسیله کمپین فشار حداکثری با ایران مقابله میکند، برخی از متحدان رویکردهای ملایمتری در پیش گرفته اند. قطر که بزرگترین پایگاه ن.ظ.امی ا.م.ریکا در خلیج فارس در این کشور قرار دارد، تقویت یکپارچگی منطقه را به سخره گرفت. این کشور در ماه مارس میزبان س.پا.ه پ.ا.س.داران انقلاب اسلامی بود تا مدلهای موشکهای سپاه را در نمایشگاه بینالمللی دفاع دریایی دبی به نمایش بگذارد.
ایران میداند که تمایل ا.م.ریکا برای ج.ن.گ در منطقه کاهش یافته است و ایالاتمتحده درحال بازموازنه در هند-پاسفیک است. این تغییر نمایانگر تمایل واشنگتن برای کاهش حضور خود در خاورمیانه دارد. در نتیجه ایالاتمتحده از درگیری مسلحانه مستقیم با ایران به استثنای چند مورد اجتناب کرده و به اهرمهای غیرجنبشی مانند تحریمهای اقتصادی روی آورده است چون ایران ذرهای از تهدیدهای منطقهای ایالاتمتحده برای تشدید درگیریها نمیهراسد، درحال حاضر توانایی ایالاتمتحده برای بازدارندگی ایران به وسیله مجازات سست است.
اثربخشی بازدارندگی ایالاتمتحده
ایالاتمتحده توانست با نمایان کردن هزینه سنگینی که ایران برای کشتن یک ام.ر.یکایی پرداخت خواهد کرد، تا حدزیادی از ح.مل.ات مستقیم به نیروهای این کشور جلوگیری کند. هنگامی که ایران در سال 2019 با ح.م.له به پایگاه نظامی در عراق پیمانکار امریکایی را کشت، ایالات متحده با حمله قاطعانه پهپادی به قدرتمندترین فرمانده نظامی ایران به این حمله پاسخ داد و س.لیمانی را کشت. اگرچه ایران در پاسخ به پایگاه ن.ظ.امی امریکا در عراق ح.م.له کرد و منجر به صدمات مغزی به بیش از 100 سرباز شد؛ تهران به دولت عراق اعلام کرد که محل اثابت موشکها را بادقت تنظیم کرده است تا کارمندان امریکایی کشته نشوند. برخی معتقدند که ایران انتقام کشته شدن ژنرال ارشد خود را نگرفته است و ممکن است به موقع انتقام بگیرد. با این حال حمله به سلیمانی پیام روشنی برای ایران داشت تا نفوذ و بازدارندگی علیه حملات مستقیم را دوباره برقرار کند.
با این وجود موارد متعددی نشان میدهد که بازدارندگی گسترده امریکا در برابر حملات ایران و نیروهای نیابتی این کشور به نیروهای امریکایی بیهوده بود است. بهعنوان مثال در 24 ژانویه شورشیان حوثی که مورد حمایت ایران هستند، دو موشک بالستیک از یمن پرتاب کردند که اگر رهگیری م.و.شکهای پاتریوت نبود، نیروهای امریکایی در پایگاه هوایی الظفر امارات متحده را هدف قرار میدادند. همچنین موج اخیر حملات موشکی و پهپادی حوثیها در مقابل متحدان امریکا در خلیج فارس، آسیبهای اساسی به پایگاههای اقتصادی ارزشمند مانند تاسیسات نفتی جده در عربستان سعودی در 25 مارس وارد کرد.
تشدید بازدارندگی امریکا
برای تقویت بازدارندگی، ایالاتمتحده باید استراتژی چندجانبهای شامل پیشرفت، بازیابی جهت، یکپارچهسازی و سلطه اتخاذ کند. باتوجه به چالشهای جغرافیایی و فناوری موجود برای مدافعان م.و.ش.کی و دریایی، ایالاتمتحده باید بر توسعه راهحلهای پایدارتر و بر حمایت از تلاش متحدان خود در راستای توسعه برای تغییر پویایی آفند-دفاع تمرکز کند.
برای مثال در فوریه نخست وزیر ا.س.رائیل، نفتالی بنت، اعلام کرد که سیستم انرژی هدایت شده پرتو آهنین ظرف یک سال آینده راهاندازی خواهد شد. این سامانه قادر خواهد بود م.و.شکهای کوتاه برد، راکتها و پهپادهایی را که در محدوده هفت کیلومتری ان پرواز کند با پالس الکتریکی موشکهای گران قیمت را رهگیری کند که از لحاظ نظری یکی از مهمترین سلاحهای ایران را خنثی میکند. سامانه پیشرفتهای مانند پرتو آهنین باید با کشورهای عربی خلیج فارس به اشتراک گذاشته شود تا اثر شبکهای که برای دفاع موشکی حیاتی است ایجاد شود.
اسرائیل از پیش تمایل خود را برای به اشتراک گذاشتن این فنآوری دفاع موشکی پیشرفته با متحدان مانند امارات متحد عربی اعلام کرده است. با درنظر گرفتن ماهیت دفاعی فناوریها و گسترش روابط با کشورهای خلیج فارس، نگرانی ا.س.رائیل مبنی بر از دست دادن برتری کیفی ن.ظ.امی کنار گذاشته شد. ایالاتمتحده نیز سیستمهایی مانند وسایل نقلیه سطحی بدون سرنشین را برای امنیت دریایی در الویت قرار دهد. ایالاتمتحده همچنین برای تسریع توسعه سیستمهای پیشرفته و استفاده از این سیستمها در کشورهای عربی خلیج فارس باید تلاش کند.
به علاوه ایالاتمتحده باید کمکهای خود را از ارائه تواناییهای نمایشی به سمت ارائه تجهیزات پیشرفتهای که برای مقابله با رویکرد نامتقارن ایران در ج.ن.گ مناسب است، سوق دهد. برای مثال ایالاتمتحده برای مقابله با تهدیدات م.و.شکی و دریایی ایران هواپیمای ج.ن.گی در اختیار کشورهای متحد خود قرار داده است، اما این هواپیماها برای پاسخ به تهدیدات م.و.شکی و ن.ظ.امی ایران، مقرون به صرفه نیست و کاربرد چندانی ندارد. ایالاتمتحده باید کمک نظامی خود را باز تخصیص کند و به موارد مربوط به تواناییهای دریایی مانند ضدمین، ناوچهها، ناوها و آموزش نیروی انسانی لازم برای بهربرداری از این تجهیزات اختصاص دهد. این تغییر به متحدان اجازه میدهد تا سهم بیشتری در تامین امن.یت خود داشته باشند و بازدارندگی گسترده به وسیله عدمپذیرش را استحکام بخشند.
ایالاتمتحده در سالهای اخیر موفقیتهایی در زمینه یکپارچهسازی متحدان خود کسب کرده؛ این موضوع در پیمان ابراهیم منجر مورد توجه قرار گرفته و منجر به همکاریهای امنیتی باز شده است. ایالاتمتحده باید از تلاشهایی مانند شبکه دفاع هوایی منطقهای که پیشنهاد ا.س.ر.ائیل است حمایت کند؛ این پیشنهاد اعتمادی میان متحدان ایجاد میکند. درحالی که ایجاد شبکه دفاع م.و.شکی با موانع مختلف سیاسی و عملی مواجه است، ایالاتمتحده میتواند با رواج یکپارچگی از کشورهای خلیج فارس که پیوستگی بیشتری دارند – مانند بحرین، عربستان سعودی و امارات- شبکه دفاعی را در مقیاس کوچک آغاز کند. ایالاتمتحده همچنین میتواند از تلاشهای اخیر ام.نیت دریایی مانند ساختار امنیت دریایی بینالمللی- که پس از حملات با حمایت ایران ایجاد شد- بهعنوان ائتلافی از دولتها برای حفظ امنیت خلیج فارس استفاده کند. ( برای بهرمندی از قابلیتهای متحدان مانند اطلاعات، نظارت و شناسایی)
ایالاتمتحده و متحدان در مسیر تلاش برای بازداشتن ایران -به ویژه از سوی نیروهای موشکی و دریایی- با چالشهای کمی مواجه نیستند. با این حال ایالاتمتحده میتواند گامهای محسوسی برای افزایش بازدارندگی مانند ارتقای تواناییها، تغییر جهت کمکها، یکپارچگی متحدان و نمایش تمایل نظامی بردارد. با انجام این کار ایالاتمتحده میتواند تجاوز ایران را مهار و از منافع ایالاتمتحده در خاورمیانه حمایت کند.
نویسنده: سایمون هندلر
منتشر شده در شورای آتلانتیک
منبع: دنیای تحلیل
مترجم: زهرا زینلی