مسائل چگونه به دستور کار سیاستی وارد می‌شوند؟

مقدمه:

از هزاران نیاز و درخواستی که مردم برای اقدام دولتی دنبال می‌کنند، فقط تعداد کمی توجه جدی دولت را به خود جلب می‌ کند. مسائل برای حل شدن ابتدا باید وارد “دستور کار” شوند. دستور کار شامل مسائل و مشکلاتی است که بایستی مورد توجه اقتدار عمومی قرار گیرد و مربوط به حوزه تصمیم گیران سیاسی است. این مشکلات، منافع یا حساسیت افکار عمومی را برمی‌ انگیزد. حال این سؤال پیش می‌ آید که چرا برخی مسائل و مشکلات به اتاق تصمیم‌ گیری سیاستمدار راه میابند و برخی دیگر پشت در می‌ مانند؟

ادبیات اندکی در رابطه‌ با قرارگرفتن یک مشکل عمومی در دستور کار سیاستگذاری وجود دارد که آن‌ ها نیز در بسیاری از وجوه با یکدیگر مشترک‌ اند. اما فیلیپ گارو در یکی از بهترین رهیافت‌ ها، راه‌ های رسیدن یک مشکل به دستور کار سیاستی را به ۵ دسته تقسیم می‌ کند که عبارت‌ اند از: ۱- بسیج   ۲- عرضه سیاسی   ۳- استفاده از رسانه‌ ها   ۴- پیش‌ دستی در عمل   ۵- عمل خاموش کورپوراتیستی (لابی)

در این میان توجه به این نکته لازم است که ساختار متفاوت اجتماعی – سیاسی کشورها تابع منطق یکسانی نبوده و استفاده از هر مدل بستگی به ساختار خاص آن کشور دارد. همچنین باید توجه داشت که این مدل‌ ها می‌ توانند بسته به شرایط و ساختارهای متفاوت سیاسی – اجتماعی با یکدیگر در جهت ورود یک مسئله به دستور کار ترکیب شوند.

۱- بسیج

این مدل متداول‌ ترین و مشروع‌ ترین نحوه ورود یک مشکل به دستور کار سیاستی می‌ باشد. در این مدل گروه‌ های سازماندهی شده به‌ مانند گروه‌ های صنفی یا حرفه‌ ای با تاکتیک‌ های مختلف مانند اعتصاب و اعتراض و تظاهرات و شورش در پی جلب‌ توجه افکار عمومی، احزاب و رسانه‌ ها هستند تا از این طریق نظر دولت و تصمیم‌ گیران عرصه عمومی را به خود جلب کنند. در این مدل وجود یک تقاضای اجتماعی قوی ضروری است. گروه‌ های سازماندهی شده با استفاده از ابزارها و امکانات گوناگون و حتی رادیکال سعی در مجاب کردن دولت دارند.

‌مثال:

به عنوان مثال می‌ توان به اجرا شدن سیاست واکسیناسیون در ایران در اثر مطالبه عمومی اشاره کرد. پس از انتشار ۷۴ هزار توییت در اول دی‌ ماه سال ۹۹ و همچنین موج مطالبه خرید واکسن میان گروه‌ ها و اقشار مختلف سیاسی اجتماعی، در چند ماه خرید و واردات واکسن و پس از آن اجرای طرح واکسیناسیون توسط دولت را شاهد بودیم.

۲- عرضه سیاسی

در این مدل، ابتکار عمل در دست سازمان‌ های سیاسی مانند احزاب و گروه‌ های ذی‌ نفعی می‌ باشد که سعی دارند منافع خاص خود را در قالب یک تقاضای عمومی و اجتماعی در سطح جامعه مطرح کنند. هدف آن‌ ها بهره‌ گیری از رسانه‌  ها و بسیج مردم است تا از این طریق اعتبار سیاسی خود را افزایش داده و به کسب رای بپردازند. هدف از این عرضه، رقابت با دیگر گروه‌ های سیاسی در انتخابات‌ های مختلف ست. در این مدل یک تقاضای اجتماعی واقعی در ابتدا وجود ندارد بلکه توسط یک حزب یا گروهی سیاسی و با مشارکت رسانه‌ ها ایجاد می‌ شود. همچنین وجود تعارضی در بنیان دو گروه مختلف سیاسی موجب کشانده شدن نظرات مختلف آن‌ ها در یک مسئله جدید می‌ شود.

مثال

به‌ عنوان‌ مثال می‌توان به عرضه طرح مراقبت از سلامت توسط بیل کلینتون در سال ۱۹۹۳ و در موسم برگزاری انتخابات ریاست‌ جمهوری امریکا اشاره کرد. هرچند این طرح بعدا و توسط مجلس سنا رد شد اما جزو طرح‌ هایی بود که تاثیر به سزایی در پیروزی کلینتون در بازار سیاسی و رقابت با جمهوری خواهان در رسیدن به کاخ سفید داشت. یکی از مفاد این طرح پیشنهادی این بود که به هر شهروند “کارت امنیت مراقبت‌ های بهداشتی” ارائه شود که به طور غیر قابل‌ برگشتی از خدمات درمانی و خدمات پیشگیرانه، از جمله خدمات قبلی، برخوردار باشد.

۳- استفاده از رسانه‌ ها

در این مدل، این وسایل ارتباط‌ جمعی هستند که نقش محوری را در پررنگ کردن یک موضوع خاص بر عهده دارند و سعی می‌ کنند تا موضوعی را در کانون توجه افکار عمومی قرار داده و از این طریق توجه تصمیم‌ گیران را به موضوعی خاص جلب کنند. با رشد روزافزون اهمیت رسانه‌ ها که ناشی از آزادی و توسعه آن‌ ها می‌ باشد، آن‌ ها می‌ توانند اقتدار حکومتی را وادار به تصمیم در خصوص یک مسئله کنند.

مثال

به‌ عنوان‌ مثال می‌ توان به طرح ممنوعیت سگ گردانی اشاره کرد که در پاییز ۱۴۰۰ به مجلس رفت. این لایحه بعد از ایجاد موجی از مطالبه‌ ها در بعضی از رسانه‌ ها و گروه‌ های خبری تنظیم شد.

۴- پیش‌ دستی در عمل

این مدل نشانگر اقدام بازیگران دولتی برای رفع یک مشکل است پیش از آنکه دیگر بازیگران فعال در عرصه عمومی که منافعشان با آن گره‌ خورده به طرح آن در جامعه بپردازند. پیش‌ دستی دولت در عمل باعث می‌شود که فشار سیاسی بر روی دولت وارد نشود و اعتبار آن در عرصه عمومی حفظ شود. اگر دولت حس کند که موضوعی در آینده پیش می‌آید که هزینه‌های اجتماعی و عمومی گزافی خواهد داشت از این مدل برای جلوگیری از وقوع آن استفاده می‌ کند. مثال برای این مدل فراوان اما کمتر انتشار یافته است.

مثال

مثلا قانون تاسیس صندوق بیمه همگانی حوادث طبیعی که در سال ۹۹ تصویب و به دولت ابلاغ شد ازاین‌دست مسائل وارد شده به دستور کار سیاستی بود. بر طبق این قانون دولت موظف است در حوادث طبیعی فاجعه‌بار با تشخیص شورای‌ عالی بیمه و تایید هیئت‌ وزیران چنانچه منابع حساب ویژه حوادث طبیعی برای پوشش اتکائی خسارت وارده کافی نباشد، به پیشنهاد شورای‌ عالی بیمه و تصویب هیئت‌ وزیران کسری حساب ویژه حوادث طبیعی را تامین و پرداخت کند. به‌تبع این مصوبه مجلس، خدمات جبرانی و رفاهی بیشتری شامل حال خسارت‌ دیدگان بلایای طبیعی می‌ شود. این امر موجب زیان کمتر مردم پس از وقوع بلایای طبیعی می‌ باشد. همچنین به کمتر شدن اعمال فشارهای سیاسی – اجتماعی – اقتصادی به دولت پس از وقوع حادثه نیز کمک می‌ کند.

۵- عمل خاموش کورپوراتیستی (لابی)

این مدل بیانگر شیوه عمل لابی‌ هاست که سعی می‌ کنند بدون جلب‌ توجه رسانه‌ ها و افکار عمومی خواسته خود را در سکوت و به‌صورت پنهانی در دستور کار دولت قرار دهند. در این مدل یک خواسته قوی اجتماعی ولی مربوط به گروهی قدرتمند و خاص حمایت می‌ گردد. در راه ورود یک مسئله به دستور کار به این شکل، مداخلات رسانه‌ ای و مجادلات اجتماعی مطلوب نبوده و از ورود آن‌ ها به این مسئله اجتناب می‌شود. به همین سبب مسئله در پشت درهای بسته برده می‌ شود تا حول آن بحث و گفتگو صورت گیرد. این مدل بی‌ سروصدا اما در بسیاری موارد کارآمد می‌ باشد.

مثال

معروف‌ ترین مثال از لابی‌ ها معمولا در دسته‌ های سیاست خارجی و امنیتی و نظامی جای می‌گیرند که یکی از آن‌ ها لابی اسرائیلی‌ های حاضر در عرصه سیاست‌ ورزی در ایالات متحده است. این لابی در واقع نهادی است با نام «کمیتهِ آمریکاییِ امور عمومیِ اسرائیل». این نهاد یک «لابی» و مرکز چانه‌ زنی برای تدوین سیاست‌ هایی است که اگرچه در چهارچوب منافع ملی آمریکا قرار می‌ گیرد، اما منافع اسرائیل و اسرائیلی‌ ها را نیز به‌ شدت لحاظ می‌ کند.

دیدگاهتان را بنویسید