دیدار سالیانه با رهبری صدمه جنبش دانشجویی در تقابل با کج کارکردی‌ها را کم کرده است / انتقاد از بازتاب ضعیف سخنرانی‌ها در رسانه ملی

اگر چه رسانه‌های معاند و وابسته به دشمنان قسم خورده نظام مقدس جمهوری اسلامی همواره تلاش کرده اند تا به رهبر معظم انقلاب انگ پاسخگو نبودن را وارد کنند، اما امروز برای هر انسانی که از اندکی انصاف و قوه عاقله برخوردار است اثبات شده که ایشان همواره در دیدار‌های دانشجویی پاسخگوی تندترین نقد‌ها و سوالات دانشجویان با هر نوع سلیقه و گرایش سیاسی بوده اند و این در حالی است که شاید هر مسئولی چه در ایران و یا چه در خارج از مرز‌ها توان حضور در چنین نشست‌های چالشی و چند ساعته را نداشته باشد.

واقعیت این است که رهبر معظم انقلاب به واسطه امید و اعتمادی که به قشر دانشجو دارند هر ساله در ماه مبارک رمضان این فرصت را در اختیار فعالان دانشجویی قرار می‌دهند تا آن‌ها بتوانند در کنار بیان نقد‌های خود وهمچنین بیان مسائل و مشکلات کشور راهکار‌های خود را نیز برای عبور از بحران‌ها و گرفتار‌های پیش روی جامعه ارائه کنند و این اتفاق نیز در یک فضای صمیمی و فارغ از هرگونه محافظه کاری و مصلحت اندیشی رقم می‌خورد به نحوی که می‌توان گفت دانشجویان در جریان این نشست چند ساعته نقد‌های خود را بدون لکنت بازگو کرده و تا پایان همین نشست نیز پاسخ‌های کامل و جامع رهبری را در خصوص مسائل مختلف دریافت می‌کنند.

بر کسی پوشیده نیست که امروز گفتگوی بی واسطه فعالان دانشجویی با رهبر معظم انقلاب در ماه مبارک رمضان به یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین فعالیت‌های جنبش دانشجویی در سطح دانشگاه و جامعه تبدیل شده؛ چرا که دانشجویان در این نشست‌ها تلاش می‌کنند تا درد‌های مردم و مسائل و مشکلات اداره کشور را همراه با ارائه راهکار محضر رهبر معظم انقلاب ارائه کنند و در مقابل شنوای پاسخ ها، رهنمود‌ها و توصیه‌های معظم له باشند و امسال نیز به رسم هر سال فعالان دانشجویی امیدوارند تا بار دیگر فرصت دیدار با رهبر انقلاب را پیدا کنند.

با این اوصاف؛ خبرگزاری دانشجو به منظور بررسی جایگاه و اهمیت دیدار رمضانیه رهبر معظم انقلاب با فعالان دانشجویی و همچنین بازخورد مسائل مطرح شده در این دیدار در بین سایر مسئولان کشور با سید حسن موسوی فرد، دبیر پیشین جنبش عدالتخواه دانشجویی و پیام مرادی،  دبیر پیشین اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل به گفتگو پرداخته ایم که در ادامه مشروح این گفتگو را می‌خوانید.

دانشجو: از نظر شما شانیت دیدار دانشجویی با رهبر انقلاب چیست؟ تشکل‌های دانشجویی در این دیدار باید چه چیزی را رقم بزنند؟

موسوی فرد: شاید کمتر جلسه‌ای به میزان اهمیت دیدار دانشجویی با رهبر انقلاب وجود داشته باشد و بنده این جلسه را جز راهبردی‌ترین جلسات می‌دانم، چون این جلسه آزادترین جلسه دانشجویی یا مردمی با مسئولین کشور است از این جهت که در آنجا مسائل مهم کشور با جمع بندی یا بدون جمع بندی توسط دانشجویان طرح می‌شوند و همین مسئله موجب شده تا باب برخی مسائل فکری  و مباحث اندیشه‌ای عمیق در کشور باز شود.

دانشجویان معمولا به دلیل برخورداری از احساس امنیت و آزادی بیان حرف‌هایی را در تریبون دیدار با رهبری بیان می‌کنند که شاید هیچ کس حاضر نباشد این حرف‌ها را در آنجا بیان کند. به هر رویدانشجویانی که در دیدار با رهبری فرصت سخنرانی پیدا می‌کنند وابسته به مجموعه‌ای از تشکل‌ها هستند که دارای یک بدنه دانشجویی در سطح دانشگاه‌ها هستند؛ اگر چه این تشکل‌ها تمام دانشجویان را تحت پوشش قرار نمی‌دهند؛ اما بخش مهمی از فعالان دانشجویی کشور در قالب این تشکل‌ها در محضر رهبر انقلاب فرصت سخنرانی می‌یابند و از این طریق می‌شود میزان الحراره سیاسی، فکری و فرهنگی کشور را فهمید و می‌توان فهمید که بدنه فعال و کنشگر ما به چه مسائلی فکر می‌کنند و به کدام جهت حرکت می‌کنند.
دیدار سالیانه با رهبر انقلاب موجب شده تا جنبش دانشجویی در تقابل با کج کارکردی‌ها صدمه کمتری بخورد/ انتقاد از بازتاب ضعیف سخنرانی‌ها در رسانه ملی
دیدار‌های دانشجویی با رهبر معظم انقلاب همواره حائز اهمیت بوده و نگاه‌ها را به سمت خود جلب کرده و از این جهت رهبر انقلاب هم با وجود لغو بسیاری از جلسات به دلیل شیوع ویروس کرونا اصرار داشته اند که دیدار با دانشجویان حفظ شود. با این اوصاف آنچه را که دانشجویان باید قدر بدانند این است که تریبون سخنرانی در محضر رهبری باید افق گشا برای آینده نظام باشد. پس اگر بنا باشد که آن‌ها هم در این جلسه همان حرف‌های رسانه‌ای را بزنند قطعا بیان این حرف‌ها خیلی راهگشا نخواهد. مهم این است که در این جلسه دانشجویان بتوانند یک جمع بندی دقیق از مسائل اساسی کشور ارائه کنند.

واقعیت این است که طی چند سال گذشته به غیر از یکی دو اتحادیه دانشجویی که مسائل بنیادی‌تر و سرنوشت ساز‌تر در مسائل کشور را مطرح کرده اند مابقی سخنرانی‌ها شامل حرف‌هایی است که تحلیگر‌ها نیز آن‌ها را بیان می‌کنند. از این رو طی سال‌های اخیر انتظار بیان حرف‌های عمیق و دقیق در محضر رهبری برآورد نشده است؛ البته نمی‌خواهم بگویم که ما در دوره فعالیت خودمان از این حرف‌ها می‌زدیم، ولی لااقل انتظار این است که در این تریبون حرف‌هایی گفته شود که شاهد بازخورد آن در نزد رهبری باشیم و برای جامعه راهگشا باشند.

سال‌ها پیش یکی از دوستان ما در محضر رهبر انقلاب بحثی را مطرح کرد با این مضمون که اصلا معنای ضد ولایت فقیه بودن یعنی چه؟ در آن سال‌ها خیلی از کنشگران سیاسی این حرف را ضدیت با ولایت فقیه تعبیر کردند و هم اکنون نیز از این ادبیات سوء استفاده می‌شود؛ اما همین سوال در آن زمان خیلی راهگشا بود به گونه‌ای که حتی رهبر انقلاب هم گفتند مخالفت با نظرات رهبری در مقام کارشناسی ضدیت با ولایت فقیه نیست. ضدیت یعنی اینکه کسی رودرو رهبری بایستد و مقابله کند.

مسائل زیادی در کشورمان وجود دارند و اگر فعالان دانشجویی بتوانند این مسائل را به خوبی جمع بندی و ارائه کنند خیلی می‌توانند دست رهبری را باز بگذارند تا حرف جدیدی را عرضه کنند؛ مثلا بعد از فتنه ۸۸ که شاهد انسداد جدی گفتگو در فضای فکری و دانشگاهی کشور بودیم طرح بحث‌های خوبی در رابطه با آزاداندیشی صورت گرفت و رهبری نیز به تبع آن بر برگزاری کرسی‌های آزاداندیشی تاکید کردند. به هر روی بنده معتقدم جلسات دانشجویی رهبری با دانشجویان به مانند جلسات استراتژیکی با مسئولان ارشد نظام و خبرگان رهبری جلسات مهمی هستند؛ لذا این فرصت را باید قدر دانست.

سخنرانی‌های دانشجویی در محضر رهبر انقلاب حدودا هفت دقیقه به طول می‌انجامد؛ با این وجود شاید ما با خودمان بگوییم که در این مدت چه مسائلی را می‌توان مطرح کرد. معتقدم در این مدت می‌توان حرف‌های خیلی عمیقی را زد و کاستی‌ها و نقاط قوتی را طرح کرد که در پی آن رهبری آن‌ها را تکمیل و تقویت کند و در پی آن شاهد یک گره گشایی باشیم. امروز جنبش دانشجویی و حتی سیاسیون کشور در رابطه با اینکه چگونه می‌توان مسائل و مشکلات کشور را حل کرد و اینکه با وجود تغییر دولت چرا بهبودی در مشکلات حاصل نمی‌شود دچار یک گیجی مفرط هستند با این وجود طرح چنین مسائلی در جلسه دانشجویان با رهبری می‌توانند پاسخ پیدا کنند.

مرادی: یکی از ویژگی‌های اساسی دیدار دانشجویی با رهبر انقلاب این است که واقعا جلسه آزادی است؛ اما متاسفانه این جلسه که بیشتر آن دارای قابلیت بازتاب رسانه‌ای است هیچ وقت بازتاب خوبی در صدا و سیما نداشته و بنده هم تاکنون دلیل آن را نفهمیده ام.

دیدار دانشجویی با رهبر انقلاب در طول دو دهه اخیر دائم و غیرنمایشی بوده و تنوع خیلی بالایی هم داشته است؛ البته شاید چگالی دانشجویان انقلابی در این جلسه بیشتر باشد، ولی واقعا اینطور نبوده که دانشجویانی با سلایق مختلف در این جلسه نباشند و بنده نیز در طول چند سال اخیر شاید صریح‌ترین و تندترین انتقادات را هم از طیف‌های متفاوت در همین جلسه شنیده ام. مثلا کسانی بودند که در این جلسات مستقیما مسائل چالشی را مطرح کردند و در مورد شخص رهبری، دفتر بیت و مجموعه‌های دیگر به طرح سوالات صریح پرداختند. با این اوصاف، چون ما شاهد بازتاب خوبی از این جلسه‌ای نبوده ایم جامعه نیز حس واقعی و دقیقی از جلسه مذکور ندارد. معتقدم این جلسه آنقدر فضای جذابی دارد که اگر واقعیت آن به جامعه منتقل شود می‌تواند خیلی از گره‌های ذهنی جامعه را باز کند.

از جمله کار‌هایی که در تریبون دیدار دانشجویی با رهبری باید انجام شود ارائه یک صورت بندی درست از مسئله‌های کشور است و این صورت بندی نیز باید دارای اولویت بندی باشد به این معنا که بگوییم کلیدی‌ترین کاری که باید انجام شود چیست؟ با این وجود خیلی اوقات سخنران‌ها مسائل و دغدغه‌هایی را می‌گویند که ممکن است خارج از اولویت بوده و یا در شان این دیدار نباشند.
دیدار سالیانه با رهبر انقلاب موجب شده تا جنبش دانشجویی در تقابل با کج کارکردی‌ها صدمه کمتری بخورد/ انتقاد از بازتاب ضعیف سخنرانی‌ها در رسانه ملی
یکی از کارکرد‌های تریبون دیدار دانشجویی با رهبر انقلاب تصمیم سازی است و این موضوع اصلا موضوع عجیبی نیست، چون دانشجویان در این جلسه توانسته اند از تمام لایه‌های مدیریتی عبور کرده و مستقیما با رهبر انقلاب صحبت می‌کنند و بنده نیز موارد زیادی را دیده ایم که در این جلسه مطرح و بعدا پیگیری شده اند و بچه‌ها هم نتایج این پیگیری‌ها را دیده اند. مضاف بر این جلسه رهبری با دانشجویان می‌تواند از منظر گفتمانی بعضی از گره‌های ذهنی دانشجویان را باز کند و می‌توانند قانع شوند که مسیر و یا حرف درست چیست.

بنده همواره به دوستان دانشجو گفته ام که می‌توانند در دیدار با رهبری نوعی گفتمان سازی درون جبهه‌ای هم انجام بدهند؛ بدین صورت که می‌توانند از طریق فراورده ذهنی که تولید کرده اند روی جمع نخبگانی حاضر در این جلسه اثر بگذارند. مثلا بنده در یکی از همین جلسات دیدم که یکی از سخنران‌ها مسائلی را در حوزه زنان و خانواده مطرح کرد و این در ذهن من نبود که این مسائل چقدر چالشی هستند و ما از آن بی اطلاع هستیم.

دانشجو: جنبش دانشجویی در راستای پیگیری و تحقق مطالبات و رهنمود‌های رهبر انقلاب در دیدار‌های دانشجویی چه گام‌هایی برداشته و در مقابل نقد‌ها و مطالبات جنبش دانشجویی چقدر مورد توجه رهبری و دیگر قوا و ارگان‌ها قرار گرفته اند؟

موسوی فرد: واقعیت این است که ما سنجه‌ای نداریم تا ببینیم نقد‌ها و مطالبات جنبش دانشجویی در دیدار با رهبر معظم انقلاب چقدر مورد توجه قرار گرفته اند؛ ولی در حوزه دانشجویی پیگیری مطالبات رهبر انقلاب شدت و ضعف داشته است؛ مثلا رهبری چند سالی است که بر راه اندازی کرسی‌های آزاداندیشی تاکید کرده اند بااین وجود این موضوع در مجموعه‌هایی مانند بسیج دانشجویی تا حدی جدی گرفته شده، ولی در خیلی مجموعه‌ها اینطور نبوده است. با این اوصاف اگر ما بخواهیم بگوییم که یک جریان تکلیف مداری بودیم و پیگیری مطالبات رهبری را تکلیف خود می‌دانیستیم فضای فکری حاکم بر جامعه این را نشان نمی‌دهد که ما آن کاری را که باید انجام می‌دادیم، انجام داده ایم.

عمق بخشی به بصیرت دینی از جمله انتظارات رهبری از جنبش دانشجویی بوده، ولی لااقل در چند سال اخیر خیلی اتفاق ویژه‌ای در این حوزه نیفتاده است و به نظر می‌رسد که ما از این ناحیه ضعف جدی داریم.

ممکن است که برخی‌ها این ان‌قلت را بیاورند که دانشجویان متن‌هایی را تنظیم می‌کنند که رهبری خوشش بیاید؛ اما مسئله خوش آمد یا خوش نیامد رهبری نیست؛ بلکه مسئله این است که آن چیزی را که دانشجویان در مورد آن صحبت می‌کنند مبتنی بر جمع بندی و نیازسنجی است که صورت گرفته، چون کسانی که در این جلسه شرکت می‌کنند اینطور نیست که بخواهند بدون پایه و اساس حرفی را بازگو کنند و صرفا بخواهند گزارش کاری را ارائه بدهند که رهبری خوشش بیاید. نه این‌ها نیاز‌های واقعی است؛ مثلا ما به فضای گفتگو، مباحث اندیشه‌ای و آموزش‌های عمیق نیاز داریم، اما این فضا‌ها در دانشگاه‌ها چقدر فراهم شده است. به هر روی ثمره این اتفاق این بوده که ما امروز با یک جریان دانشجویی رسانه زده طرفیم که خیلی خودش اهل تحلیل نیست و به مانند گذشته جریان سازی را در فضای دانشگاه رقم نمی‌زند.

اتفاقی که افتاده این است که امروز از جانب جنبش دانشجویی نسبت به مباحث کلان مطرح شده از سوی رهبر انقلاب بی توجهی صورت گرفته در نتیجه ما با فضایی مواجه ایم که لایه اندیشگاهی و اندیشمندان ما در فضای فکری جریان دانشجویی حذف شده اند از این رو ما آدم اندیشمند در فضای دانشگاهی نداریم که بخواهد در این فضا رفت و آمد و گفتگو کنید، ولی در مقابل بعضی مواقع با یک مشت آدم سیاسی و امنیتی مواجه ایم که یک مشت ادوار سیاسی شده اند و کسانی اند که لزوما صاحب فکر و اندیشه نیستند و بالاخره امثال من دانشجو پای این افراد را به دانشگاه باز کرده ایم؛ پس این کتوله شدن و نحیف مسائل فکری حاصل این است که رهبری یک زمانی گفته کرسی‌های آزاد اندیشی را در دانشگاه راه اندازی کنید، اما ما صرفا این کرسی‌ها را به مناظره و آن هم مناظرات دانشجویی ترجمه کرده ایم؛ و این در حالی است که قرار بوده ما در قالب کرسی‌ها به طرح مسئله‌های دقیق بپردازیم و آدم‌های مختلف از منظر‌های مختلف در این رابطه صحبت کنند.

مرادی: همانطور که آقای موسوی فرد هم اشاره کرد ما سنجه‌ای برای ارزیابی میزان توجه به مطالبات دانشجویان را نداریم؛ اما در همین تریبون مسئله‌ای مانند شفافیت بار‌ها مطرح شده و اگر چه این موضوع در فضای عمومی قدری پیش آمده، ولی اینکه آقایان در مجلس و نهاد‌های دیگر چقدر بخواهند به شفافیت تن بدهند قصه دیگری است. همچنین خصوصی سازی از دیگر مسائلی است که بار‌ها در جلسات دانشجویی با رهبر معظم انقلاب مطرح شده و دانشجویان نیز آن را به صورت میدانی و حضوری دنبال کرده اند و نهایتا کار به جایی رسیده که حاکمیت تصمیم گرفته تا تغییری ایجاد کند و اگر طرح این مسئله توسط دانشجویان صورت نمی‌گرفت این تغییر یا صورت نمی‌گرفت و یا خیلی دیرتر اتفاق می‌افتاد.

دیدار دانشجویی با رهبر انقلاب تریبونی برای ضریب دادن به مسائلی است که جنبش دانشجویی می‌خواهد پیگیری کند. مضاف بر این یکی از خوبی‌های این جلسه این است که یک سیگنال به حاکمیت می‌دهد به این صورت که دانشجویان در طول یک سال با رهبری وارد گفتگو می‌شوند و همین مساله یک شانیت به جنبش دانشجویی داده و این یکی از کارکرد‌های ذاتی این جلسه است. من معتقدم که شاید اگر این جلسه به تنهایی نبود توان فعالان دانشجویی خیلی کاهش پیدا می‌کرد و صدمه‌ای که آن‌ها در زمان انجام کار‌های جدی و تقابل با برخی کج کارکردی‌ها می‌خوردند خیلی بیشتر می‌شد.

دانشجو: باتوجه به محدودیت زمانی و لزوم پرداختن به مهمترین مسائل در یک محدوده زمانی کوتاه فرآیند رسیدن به متن نهایی در اتحادیه‌های دانشجویی چگونه است و چه فرایندی را طی می‌کند؟

موسوی فرد: نوشتن متن سخنرانی فرآیندی است که شاید بچه‌ها از دو سه ماه قبل کار نوشتن آن را شروع می‌کنند و، چون این تریبون، تریبون مهمی است زحمت زیادی برای نوشتن متن خود متحمل می‌شوند؛ البته شاید ما انتقاد کنیم و بگوییم خروجی‌ها ضعیف است، ولی به نظرم بچه‌ها برای نوشتن متن زحمت می‌کشند به گونه‌ای که با تعداد زیادی از اساتید، ادوار، بدنه تشکلی و اتحادیه‌ها گفتگو می‌کنند و نهایتا فرآیند دموکراتیکی طی می‌شود مگر اینکه کسی بخواهد این فرآیند را نادیده بگیرد.
دیدار سالیانه با رهبر انقلاب موجب شده تا جنبش دانشجویی در تقابل با کج کارکردی‌ها صدمه کمتری بخورد/ انتقاد از بازتاب ضعیف سخنرانی‌ها در رسانه ملی
بنده زمانی که دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی بودم لااقل فرآیند دموکراتیک برای تهیه متن سخنرانی را با استفاده از چکیده نظرات افراد طی می‌کردیم؛ البته طی این فرآیند لزوما به معنای این نیست که کلمه به کلمه آنچه را که بچه‌ها می‌گویند در متن سخنرانی گتجانده شود، چون این متن جمع بندی عمیق تری از مجموعه نظراتی است که اخذ شده اند. به هر روی آنچه که در تهیه متن سخنرانی مهم است فرد یا نخ تسبیحی است که در بین سایر افراد صاحبنظر قرار گرفته و متن نهایی را جمع بندی می‌کند.

تاثیرگذاری متن سخنرانی به فرآیند طی شده برای تهیه آن متن ربطی ندارد؛ بلکه به بدنه تشکلی و جنس آدم‌هایی که آن متن را تهیه کرده اند برمی گردد. بالاخره تشکلی که فاقد بدنه اجتماعی است و یک درصد از فضای دانشجویی را هم بیشتر در اختیار ندارد احتمالا حرف‌هایی که می‌زند با حرف‌های جامعه فاصله بیشتری دارد و سیاسی‌تر حرف می‌زند؛ اما در مقابل تشکلی که درگیری‌های اجتماعی بیشتری داشته احتمالا اجتماعی‌تر صحبت می‌کند و نوعا هم اگر بخواهیم متن سخنرانی‌ها را کنار هم بگذاریم بعضی از تشکل‌ها خیلی به لایه‌های گفتمانی و بحث‌های نظری وارد شده اند و بعضی‌ها به صورت مصداقی به بیان مسائل مورد نظر خود می‌پردازند. با این وجود تنوع طرح بحث‌ها زیاد است.

مرادی: متن سخنرانی‌ها دارای یک چارچوب تحلیلی است و این چارچوب تحلیلی نیز در طول یک هفته و یک ماه شکل نگرفته بلکه روح حاکم بر گفتگو‌های هر تشکلی است و به نوعی تحلیل تشکل‌ها راجع به فضای عمومی محسوب می‌شود.

اتحادیه‌های دانشجویی در طول سال دوره‌های آموزشی را برگزار می‌کنند و طی این مدت معمولا در مورد مسائلی که باید در متن سخنرانی گنجانده شوند بحث می‌شود و حتی این مسائل در شعار اردو‌های سالیانه گنجانده می‌شوند و تقریبا به یک ذهنیت و تحلیل جمعی تبدیل خواهند شد. ادوار جنبش دانشجویی، بخش‌های مختلفی که در اتحادیه‌ها فعالیت می‌کنند و مراجع بیرونی سه بخشی هستند که اتحادیه‌ها برای تهیه متن سخنرانی به آن‌ها رجوع می‌کنند؛ البته حفظ استقلال جریان دانشجویی و قاطی نشدن این جنبش با بازی‌های سیاسی یک امر راهبردی و مهم است و قصه آن جداست، ولی استفاده از منابع فکری هم یک امر واقعی و جز توصیه‌های رهبری است.

نکته‌ای که وجود دارد این است که وقتی فعالان دانشجویی وارد گفتگو با رهبر معظم انقلاب می‌شوند سعی می‌کنند در سطح حکمرانی، کلان‌تر و تحلیلی‌تر بحث کنند، ولی در تریبون‌های مقابل مسئولین مطالبه گرایانه‌تر به بیان مسائل خود می‌پردازند. با این اوصاف رویکرد‌ها در هر دیداری ممکن است با هم فرق داشته باشند و ما باید جنس دیدار را لحاظ کنیم و درستش هم همین است.

دیدگاهتان را بنویسید