ایران از نظر ژئواستراتژیک در موقعیتی قرار دارد که نقشی اساسی در ارتباط روسیه و آسیای جنوبی ایفا کند. از همین روی رئیس جمهور روسیه، ولادیمیر پوتین، در اکتبر ۲۰۱۹ گفت: «یک مسیر آیندهنگر دیگر وجود دارد؛ قطب شمال – سیبری – آسیا».
ایده روسیه این است که بنادر در امتداد مسیر دریای شمالی با بنادر اقیانوس آرام و اقیانوس هند از طریق جادههای سیبری شرقی و اوراسیا مرکزی متصل شوند. این چشم انداز، که بخش مهمی از «مشارکت بزرگ اوراسیا» مسکو را تشکیل میدهد، می تواند از طریق کریدور رسمی حمل و نقل شمال-جنوب (NSTC) و پروژههای آزمایشی W-CPEC+( به سمت غرب) که از طریق جمهوری اسلامی ایران ترانزیت میکنند، محقق شود.
روسیه همچنان میتواند از NSTC برای ارتباط با W-CPEC و در نهایت بیش از ۲۰۰ میلیون بازار پاکستان استفاده کند. همچنین شرکتهای روسی در پاکستان میتوانند کالاهای وارداتی NSTC کشور خود را مجدداً به کشور همسایه هند صادر کنند.
مورد اول به ایجاد یک مسیر تجاری جدید از روسیه به هند از طریق آذربایجان و ایران اشاره دارد، در حالی که دومی به گسترش احتمالی کریدور اقتصادی چین وپاکستان- CPEC، پروژه شاخص طرح کمربند و جاده چین [BRI] مربوط میشد- به سمت غرب از طریق ایران و تا حد زیادی میتواند به سمت ترکیه و اتحادیه اروپا ادامه یابد. بندر اصلی کریدور شمال-جنوب یعنی چابهار تحت حمایت هند است، اما به باور کارشناسان تاخیر در توسعه کامل زیرساختهای آن احتمالا منجر به استفاده از بندرعباس به عنوان پشتیبان در این دوره شود.
بندر گوادر تحت حمایت چین CPEC در مجاورت چابهار قرار دارد و در نتیجه فرصتی برای پیوند این دو به ویژه با وجود سند همکاری ۲۵ ساله بین چین و ایران است که امکان سرمایه گذاری را فراهم میکند. بنابراین، ترکیب سرمایهگذاریهای زیرساختی روسیه، هند و چین در ایران، رقابتپذیری اقتصادی منطقهای این کشور را تا حد زیادی بهبود میبخشد و آن را قادر میسازد تا نقش ژئواستراتژیک خود یعنی تسهیل ارتباط بین روسیه و آسیای جنوبی را ایفا کند.
جالبترین نکته در این چشمانداز بلندپروازانه، اینکه ایران به بقیه جهان ثابت میکند که منزوی نیست. اگرچه درست است که هند به دلیل ترس از اینکه در صورت ادامه مشارکت عملگرایانه خود با جمهوری اسلامی با «تحریمهای ثانویه» مجازات میشود، تا حدودی از همکاری استراتژیک قبلی خود با ایران فاصله گرفته است، اما لازم به یادآوری است که چابهار از تحریم های آمریکا معاف شد.
در حالی که قصد آمریکا در پشت این تصمیم نامشخص است، ممکن است بر این باور باشد که گسترش نفوذ هند به آسیای مرکزی توسط چابهار ایران احتمالا به «توازن» نفوذ چین در منطقه کمک کند. یا از طریق هند، برخی اقلام مانند گندم با سهولت به افغانستان منتقل شود. در مجموع به سختی میتوان گفت که انگیزه واقعی واشنگتن چه بود چون روابط آمریکا و هند در حال حاضر به دلیل تهدیدات تحریمی اخیر واشنگتن علیه دهلی نو در واکنش به تصمیم این کشور برای خرید سامانه های دفاع هوایی اس-۴۰۰ روسیه پیچیده شده است. همچنین در روزهای اخیر شاهد تهدید بایدن علیه دهلی مبنی بر عدم خرید نفت روسیه بودیم که البته با مخالف هند مواجه شد.
با این وجود، حتی در بدترین سناریو یعنی عدم تحقق سرمایه گذاری هند و حمایت زیرساختی از ایران در آینده، هنوز برنامههای ژئواستراتژیک این کشور را خنثی نمیکند.
بنابراین، ایران باید تمام تلاش خود را برای اطمینان از ادامه علاقه روسیه به NSTC بدون در نظر گرفتن رویکرد هند به این پروژه به پیش ببرد. تاکید مجدد بر اهمیت NSTC در راستای هدف اصلی اتصال روسیه و هند و ارتباط بسیار گسترده با آسیای جنوبی میتواند به تضمین حمایت مسکو کمک کند. به موازات آن، تهران به خوبی از سرمایه گذاری پکن در امتداد دو کریدور شاخهای W-CPEC+ به آذربایجان-روسیه و ترکیه-اتحادیه اروپا بهره میبرد. هر موفقیتی در هر یک از این موارد، چه رسد به سه مورد از آنها، میتواند منافع منطقهای ایران را با استحکام بخشیدن به نقش ژئواکونومیک یکپارچهاش در اوراسیا قرن بیست و یکم پیش ببرد.
تاثیر تحریمها بر رابطه تهران-دهلی
از زمان خروج آمریکا از برجام یا توافق هستهای ایران در سال ۲۰۱۸، روابط اقتصادی ایران و هند به طور قابل توجهی تحت تاثیر قرار گرفته است. در سال ۲۰۱۸-۲۰۱۹، تجارت دوجانبه بین هند و ایران بیش از ۱۷ میلیارد دلار برآورد شد که نفت، مواد معدنی و سوخت درصد قابل توجهی را تشکیل میداد. اما در سال ۲۰۱۹-۲۰۲۰، برای دوره آوریل تا نوامبر، تجارت دوجانبه ۳.۵ میلیارد کاهش یافت که دلیل اصلی آن به صفر رساندن واردات نفت ایران توسط هند بود.
پس از تصمیم هند برای توقف خرید نفت از ایران و تیره شدن روابط بین دو کشور، ایران پیشنهاد اتصال بندر چابهار به بندر گوادر را داد تا به نوعی چین را نیز وارد بازی کند. ایران همچنین از رویکرد محتاطانه دهلی در توسعه کُند بندر چابهار ابراز نارضایتی کرد. اما پس از توافق ۲۵ ساله ایران و چین، هند توجه بیشتری به روابط با ایران به طور کلی و پروژه چابهار به طور خاص نشان داد، موضوعی که در سفرهای متعدد مقامات هندی به تهران مشاهده شد. هرچند بعدا، گزارشهایی مبنی بر خروج هند از پروژه راهآهن چابهار – زاهدان و جزء مهم پروژه چابهار منتشر شده که ایران این ادعا را قاطعانه رد کرد.
روند روابط ایران و هند در سالهای اخیر این نکته را تکرار میکند که این رابطه دوجانبه بسیار عمیقتر و چندوجهیتر از آن چیزی است که اغلب تصور میشود و در این میان محور اصلی اتصال و ژئوپلیتیک است. به باور کارشناسان، دهلی نو به وضوح نیاز دارد که رویکرد خارج از چارچوب داشته باشد و با توجه به شرایط اقتصادی، تاریخی و سیاسی به روابط خود با ایران اولویت بیشتری بدهد و از همین روی، هند در حال بازنگری در سیاست خود در قبال ایران و تعمیق روابط استراتژیک و اقتصادی خود است.
در مجموع هرچند تحریم های اقتصادی علیه ایران در سالهای اخیر توانست تا حدودی هند را از ایران دور کند اما احتمالا این رابطه دوباره تعمیق می یابد چون به نوعی هند برای دسترسی به بازارهای آسیای میانه و قفقاز جنوبی نیارمند همکاری با ایران است. در مقابل چین و روسیه توانستند رابطه خوب خود با تهران در دوران تحریم ها حفظ کنند و حالا میتوانند بهبود روابط دوجانبه را با محوریت موقعیت ژئواستراتژیک ایران افزایش هم بدهند.